مانی (زادهٔ ۱۴ آوریل ۲۱۶ م[۱] – درگذشتهٔ ۲ مارس ۲۷۴ م) فیلسوف، شاعر، نویسنده، پزشک، نگارگر[۲] و بنیانگذار آیین مانوی است. او از پدر و مادر ایرانی منسوب به بزرگان اشکانی در نزدیکی تیسفون که در ایالت آسورستان قرار داشت که بخشی از شاهنشاهی اشکانی بود، زاده شد. او آیینی را بنیان نهاد که دیرهنگامی در سرزمینهایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت.
برادران شاپور یکم او را پشتیبانی کردند و شاپور به او اجازهٔ تبلیغ دینش را داد. اما گرفتار خشم موبدانزردشتی دربار ساسانی شد و سرانجام در زمان بهرام یکم زندانی گشت و اعدام شد.[۳] مانی خود را مانند بودا و عیسی فرستادهٔ خدا معرفی میکرد، برای تکمیل آموزههایی که پیشینیان آورده بودند دینی نو و همگانی را تبلیغ مینمود که مانند مسیحیت در آن به روی آدمیان از هر نژاد و با هر وضع، باز بود. باورهای آن از آیینهای بابلی و ایرانی سیراب شده بود و از دینهای بودایی و مسیحیت اثر پذیرفته بود.[۴] مانی رتبهٔ شماره ۸۳ را در سیاهه تأثیرگذارترین اشخاص تاریخ مایکل اچ هارت دارد.[۵] پیروان مانی او را با القابی چون فرستادهٔ روشنی، بغ راستیگر، سرور نجاتبخش، بودای روشنی و فارقلیط زمان میخواندند.[۶] کاتاریسم یک جنبش اصیل مانوی بود و به همین دلیل خود را «پاکها» مینامیدند، نامی که از ادبیات مانوی برگرفتند. مفهوم «پاک» و پوشیدن «جامهٔ سفید» از عناصرِ دینیای بود که مانی از فرقهٔ گنوسی مغتسلهٔ خزایی که در آن پرورش یافته بود وام گرفته بود.[۷] بخشی از دوران جوانی مانی در فرقهای عرفانی سپری شد که غسل در کانون آیینشان بود و استادش الخزایی یا الخسائیوس بود.[۸][۹]
بهگفتهٔ بیرونی در بابل، در دهکدهٔ مردینو در نزدیکی رود کوثی زاده شد. در آبراههای که دو رود دجله و فرات را به یکدیگر در جنوب تیسفون پیوند میداد. تئودر بارکونای زادگاه او را ابرومیا میداند که با افرونیه عربی تطبیق داده شدهاست. در الفهرست نوشته شده که مانی از حوحی بود. والتر هنینگ زادگاه مانی را شهر جوخا (بت درایه) در شرق تیسفون میداند. در یکی از نوشتههای پارتی مانوی، مانی «شبان جوخا» خوانده شدهاست. توباخ پیشنهاد میدهد که مانی در مردینو زاده شد و پدرش او را به جوخا (ابرومیا) برد و در آنجا رشد کرد.[۱۳]
زادروز
مانی در چهارمین سال پادشاهی اردوان در سال ۵۲۷ از تاریخ سلوکی بابلی و هشتم ماه نیسان یعنی در ۱۴ آوریل سال ۲۱۶ میلادی زاده شد.[۱۴]
ریشهٔ نام
نگارش نام مانی در نوشتههای مانوی پارسی میانه، پارتی، سغدی، ترکی باستان بهگونهٔ «mʾny» و با پیوستهایی در پایان نام نوشته شدهاست. در نوشتههای زرتشتی به پارسی میانه بهگونهٔ «مانا» و «مانیی» در پازند «مانائه» نوشتهاست.[۱۵] نام مانی در آن زمان نسبتاً متداول بودهاست.[۱۶] در زبان سریانی بهگونهٔ «مانی حیا» (مانی زنده) نوشته شده که بازتاب آن در یونانی Μανιχαιος و در لاتین Manichaeus شدهاست.[۱۷]ژاله آموزگار و مری بویس ریشهٔ نام مانی را آرامی دانسته که در متون پارسی میانه به فرشته و پیامبر روشنی معنی شدهاست.[۱۸][۱۹] بیرونی نام مانی را نزد مسیحیان «قوربیقوس پسر فتق» مینویسد.[۲۰] بارکونای نیز نام وی را «کوربکیوس» میداند.[۲۱]
در نوشتههای پارسی–پارتی میانه، مانی با اسم «کرفهگر» (کربکگر، بهمعنای نیکوکار) نیز ذکر شده و برخی کوربکیوس را مشتق از آن دانستهاند.[۲۲][۲۳]
درگذشت مانی در زمان بهرام به سعایت موبد کرتیر.[۲۵]
آغاز زندگی
پدر مانی، به بابل کوچ کرده بود و در تیسفون میزیست و به معبدی میرفت که ظاهراً به فرقهٔ منجمین السبئیون تعلق داشت. بنابر گفتهٔ ابن ندیم، روزی ندایی شنید که «فاتق گوشت نخور، شراب ننوش و از نکاح برحذر باش.» او این ندا را در سه روز و هر بار سه مرتبه شنید. پس از آن در هنگامیکه همسرش باردار بود به فرقهٔ غسلتعمیدگرای مغتسلهٔ الخسائیه پیوست. درین فرقه گوشت خورده نمیشد و دیگر مناسک مذهبی موشکافانه انجام میشد: ختنه، توحید، رد پیشگویی و منجمی. آتش ابزار شیطانی دنیای باستان دانسته میشد و آب مرکز تقدیس بود. ابن ندیم مینویسد که مانی پای کجی داشت. زمانیکه مانی چهار ساله بود، به پدرش پیوست و در میان مغتسله بزرگ شد. بر طبق زندگینامهاش در نسخههای خطی مانوی کلن، او را فرشتههای روشنی تا سن بلوغ نگهداری میکردند. در سن دوازده سالگی، مانی نخستین وحی و مکاشفه خود را دریافت کرد و فرشتهای به نام التوم (سریانی) suzugos (یونانی), نرجمیگ (پارسی میانه به معنای همزاد) با او سخن گفت و از او خواست که فرقهٔ مغتسله را رها کند و بر او رازهایی را آشکار کرد. بیرونی تاریخ این مکاشفه را در سیزده سالگی مانی و در سال ۵۳۹ سلوکی — که مطابق با دومین سال پادشاهی اردشیر است — نوشتهاست.[۲۶]
نوجوانی تا بعثت
جوانی مانی در میان مغتسله سپری شد و اغلب دربارهٔ اعمال ایشان در مباحثه و مخالفت بود. بهویژه آنکه وی سود تغسیل غذا را برای کمینهکردن اثرات سوء آن بر تن و ساخت مواد زاید به چالش میکشید.[۲۷][۲۸] از همین روی، وی نشان داد که تن را نمیتوان با آب طهارت داد. در نوشتههای مانی، طهارت و خلوص تنی که عیسی بدان اشاره میکند در دانستن تمییز و تفکیک نور از ظلمت و حیات از ممات است.[۲۹][۳۰] مخالفانش به وی تهمت ضدمسیح بودن و پیامبر دروغین زدند. انجمنی از بزرگان تشکیل شد و از پاتک مؤاخذه کردند که چرا مانی از پیروی آداب سرباز میزند. پاتک گفت بروید و از خود مانی بپرسید. مانی در پاسخ گفت که تعلیمات آنان منطبق بر آنچه عیسی گفته نیست. از الخسای، بزرگ فرقهٔ مغتسله نقل قول کرد که در مکاشفهای صدای آب را شنیده که از غسلهای مدام که آزارش میدهند مینالیدهاست، زمین میگفته که شخم آزار میرساندش و نان میگفته پختهشدن آزارش میدهد. ازین رو غسل و شخم را متوقف کرده و پیروانش را دستور داده نان نپزند.[۳۱][۳۲]مغتسله از فرقههای گوناگون تشکیل میشد. یکی از این فرقهها، «الخزایی» نام داشت که بر حسب نام پیشوای آن یعنی «الخزای» نامگذاری شده بود.[۳۳]
بعثت در ۲۴ سالگی
مانی تا دوازده سال مکاشفاتش را پنهان نگاه داشت آنگاه که به بیست و چهار سالگی رسید التوم به او گفت که زمان ابلاغ و اعلان رسیده تا انجیل راستین اعلام شود. این مکاشفه در کدکس اینچنین نوشته شدهاست: هنگامیکه مانی بیست و چهار ساله بود و در همان سال که اردشیر بر هترا تاخت و شاپور تاج شاهی بر سر نهاد در ماه برموده و روز هشتم ماه قمری، خداوند او را مأمور ساخت. ابن ندیم روزی که مانی رسالت خود را آشکار ساخت، همان روز تاجگذاری شاپور در یکشنبه اول نیسان وقتی خورشید در برج حمل بود و در سال ۵۵۱ سلوکی مطابق با ۱۲ آوریل ۲۴۰ میلادی مینویسد. دو تن از پیروانش، شمعون و زاکو و پدرش با او همراه بودند.[۳۴] او چنین موعظه کرد که فارقلیط ظهور کردهاست و او همان فارقلیط و خاتم پیامبران است. (بیرونی) مانی حقایق دین خود را نخست بر پدر و پیران خاندان خویش آشکار کرد.[۳۵]
تبشیر رسالت
سفر به هند
او سپس به سفر پرداخت و به سوی خاور روانه شد. بر کشتی نشسته و برای تبلیغ آیین خود به هندوستان رفت، یعنی به توران[۳۶] و مکران (شمال بلوچستان و سند). در اینجا کامیابی به او روی آورد و شاه مکران را با گروهی از خادمانش جامهٔ طریقت خود پوشاند. او سفرهای دور و درازی به ایران، هندوستان باختری و شمال خاوری ایران کرد و به تبلیغ دینش پرداخت.[۳۷]
بازگشت به ایرانشهر
پس از مرگ اردشیر، به همراه یاران خود با کشتی به پارس بازگشت؛[۳۸] و پیاده به سفر رفته و به موعظه پرداخت گرچه با مقاومت و دشمنی مردم روبرو شد. از پارس به میشان، پادشاهی کوچکی در دهانهٔ اروندرود رفت و از آنجا به میهن خود بابلیه برگشت. در بابلیه به تبشیر پرداخت و دوباره به پارس و ماد بازگشت.[۳۹]
در دربار ساسانی
مانی، پیروز برادر شاپور یکم را به آیین خود درآورد؛ و بهگفتهٔ ابن ندیم پیروز، ملاقاتی میان شاپور و مانی ترتیب داد.[۴۰] و به گفتهٔ ابن ندیم هنگام ورود مانی، از دو شانهٔ او نور بهمانند چراغْ ساطع بود و ازینرو شاپور مانی را بزرگ داشت.[۴۱] بهگزارش کفالایا، شاپور سه بار مانی را به تیسفون فراخوانده بود و در بار سوم او را در شمار درباریان خود درآورد و به او اجازهٔ تبلیغ آیینش را داد.[۴۲]
مانی فرستادگانی به دیگر بخشهای جهان فرستاد. نخستین فرستادهٔ مانی به امپراتوری کوشانیان در افغانستان کنونی بود. (چنانچه نقشهای فراوان دینی در بامیان در توصیف اویند)، جایی که باور بر آن است که برای مدت زمانی زندگی کرده و به آموزش پرداختهاست. گفته میشود که به سمت درهٔ ایندوس در هندوستان در ۲۴۰ یا ۲۴۱ پس از میلاد با کشتی حرکت کردهاست و توران شاه، پادشاه بودایی هندوستان را به آیین خود درآوردهاست. در آن زمان است که به نظر میرسد اثرات گوناگونی از بوداییگری به مانویگری سرایت کردهاست: نفوذ بوداییگری بر ساخت اندیشهٔ دینی مانی قابل توجه است. حلول ارواح، باور مانیگران شد و ساختار چهار جانبهٔ اجتماع مانوی، میان راهبان مرد و زن، (گزیدگان) و پیروان غیرروحانی (نیوشندگان) که ایشان را پشتیبانی میکردند، تقسیم گردید، که به نظر میرسد این هم بر پایه سنتهای بوداییان باشد.[۴۳]
بهگزارش الکساندر لیکوپولیسی مانی در هنگامی که در دربار شاپور بود در یکی از نبردهای شاپور با او همراه بودهاست. مری بویس این پیکار را با گوردیان سوم یا والریان میداند. مانی در پارس و پارت و آدیابنه و سرزمینهای نزدیک روم به موعظه و تبلیغ پرداخت. مانی مهرشاه یکی دیگر از برادران شاپور را نیز به آیین خود درمیآورد؛ و فرستادگانی به سرپرستی ادّا و پاتیگ به مصر و روم میفرستد که تا اسکندریه پیش میروند. امّو را به مرو و سرزمینهای پارت فرستاد.[۴۴]
فرجام
از مرگ شاپور تا بهرام یکم
از مرگ شاپور تا ۲۷۳ م کیش مانی پایه گرفته بود. در زمان شاهی پسر شاپور، هرمز یکم — که تنها یک سال بود — او به بابلیه بازگشت. هرمز با مانی مانند شاپور، مهربانی نمود و او را که از ایران رفته بود، در کاخ خویش در دستگرد پناه داد؛ این کاخ را آرابیون خواندهاند.[۴۵] در زبور مانوی ص ۴۳ درینباره اینچنین نوشته شدهاست:[۴۶]
«
شاپور تو را حرمت کرد، هرمزد نیز حقانیت ترا پذیرفت.
»
پس از آن زمانی که بهرام یکم به تخت نشست به شهر هرمزداردشیر رسید. موبدان بهویژه کرتیر سعایت مانی را پیش او کرده بودند و بهرام را به دشمنی برانگیخته بودند. زبور مانوی از بدخواهی مغان در نزد بهرام این چنین مینویسد:[۴۷][نیازمند منبع غیر اولیه]
«
این روزها مردی پیدا شده که با ما میستیزد و کارهای ما را خراب میکند. خواهش همهٔ ما از تو ای شاه این است که او را بکشی چون او آموزگاری است که مردمان را گمراه میکند.
»
فراخوان بهرام
مانی قصد سفر به استانهای شمال شرقی، کوشان و خراسان را داشت که ازین کار بازداشته شد. در یک روز شنبه یا یکشنبه برایش فراخوان و احضاریهای رسید تا در گندی شاپور به دربار بهرام برود. مانی در خشم و پریشانی بازگشت و به خوزستان آمد به میشان و رود دجله رسید و از آنجا به تیسفون و سپس گندی شاپور رفت. چنان مینماید که درین هنگام مانی مرگ خود را پیشبینی میکند:[۴۸]
«
مرا بنگرید فرزندان من و از دیدارم سیراب شوید چه زود باشد که جسم من از میان شما کناره گزیند
»
دربار بهرام
مانی در روز یکشنبه به گندی شاپور رسید. او بههمراه شاگردانش نوح زادگ مترجم، کوشتای دبیر؛ و ابزخیای پارسی به حضور بهرام رفته بود.[۴۹] حضور یک مترجم گواه این است که مانی گرچه شاپورگان را به زبان پارسی میانه نوشته، اما چون اشکانی بوده به زبان اشکانی میانه سخن میگفته و نیاز به مترجم داشتهاست.[۵۰] نوح زادگ رخداد دیدار میان مانی و بهرام را در یک نوشتهٔ پارتی[۵۱] این چنین نوشتهاست.[۵۲] به مانی بیاحترامی میشود چون او را در کنار نگهبان نگاه میدارند که منتظر باشد تا شاه غذایش را تمام کند و به شکار برود. بهرام از غذا فارغ شد و از سر سفره برخاست درحالیکه یک بازویش به گردن ملکه سکا و بازوی دیگرش به دور گردن کرتیر پسر اردوان بود بهسوی مانی آمد و اولین سخنش این بود:
«
خوش نیامدی!
مانی به او پاسخ داد: چه گناهی از من سر زدهاست؟
بهرام گفت: سوگند خوردهام که ترا نگذارم به این کشور برسی؛
و با خشم به مانی گفت: تو برای چه کاری خوب هستی؟ زیرا نه به کارزار میروی و نه به شکار شاید تو برای پزشکی و درمان هستی که آن را هم نمیکنی؟
(اینجا شاه اشاره به علاج ناموفق یکی از افراد خاندان سلطنتی میکند که شاید خواهر شاه است)[۵۳]
مانی پاسخ داد: من به شما هیچ بدی نکردهام. به شما و خاندان شما همیشه نیکی کردهام. بسیاری از بندگان شما را من از دیو و دروغ دور کردهام و بسیاری را انواع تب و لرز و رنج چندساله رهانیدم و بسیاری را که دم مرگ بودند دوباره بهبود دادم.
»
سپس بهرام با زهرخندی که به لب داشت مانی را دربارهٔ شخصی به نام بات شهردار که از آیین نیاکان برگشته و به مانی پیوسته مؤاخذه میکند:[۵۴][۵۵]
«
سه سال تمام است که تو با بات همراهی. چیست آیین و دادی که تو او را آموختهای که او آیین ما را رها کرده و آنِ تو را پذیرفتهاست. این را چگونه توضیح میدهی؟ چرا با او بدانجا که من فرمان دادم نرفتی؟
»
انگیزهٔ شاه درین برخورد روشن میشود که تحمل تغییر دین بات برای بهرام سخت بودهاست. مانی از حکم حبس خانگی که به او ابلاغ شده بوده سرباز زده بودهاست.[۵۶] مطابق روایت قبطی، بهرام سپس خرده میگیرد که آموزههای او از زمان اشکانیان تا ساسانیان رخ نیفتاده است. مانی میگوید که شاه میتواند از مردمان جویا شود و او هرگز استادی نداشته و این خِرَد و دانش را فرشتهای از جانب خداوند به او دادهاست. بهرام از مانی بازخواست میکند که چرا این چیزها بر تو نازل شده و بر ما ننموده که خداوند همهٔ این سرزمینیم. مانی میگوید این خواست خداوند بودهاست، هرطور میخواهی با من رفتار کن.[۵۷] ولی شاهان پیشین شاپور و هرمز با من مهربان بوده و پشتیبانیام کردهاند. شاه به دشنام و تهدید میپردازد و آنگاه مانی به درگاه ایزد مهر استغاثه میکند.
«
بنگر ای خورشید تو شاهدی که چگونه شاه در بی آزرمی به من ستم میکند.
»
شاه خشمناک میشود و دستور به بندکشیدن و زندانیکردن مانی را میدهد.[۵۸]
رویارویی با موبدان
در دربار با دشمنی شدید موبدان روبرو شد. ثعالبی نقل میکند که موبد کرتیر از مانی پرسید: ویرانی بهتر است یا آبادانی؟ مانی گفت: ویرانی تنها مایهٔ آبادانی جانهاست. موبد گفت: به ما بگو، آیا کشتن تو آبادانی است یا ویرانی؟ مانی گفت: این ویرانی بدن است. موبد گفت: پس شایستهاست که تو را بکشیم تا پیکرت ویران شود و جانت آبادان![۵۹][۶۰]
پس از آنکه موبدان زرتشتی او را مرتد خوانند، او به زنجیرهای گران بسته شد.
حبس و درگذشت
روزهای واپسین
در زندان مانی به پیروانش تسلی و تذکره داد و موعظههای وداعش در روایات پارسی و پارتی میانه و قبطی ثبت شدهاند. او همچنین به نگهبان زندان دستورهایی داد. از کسانی که به دستورها و تذکرهها و پیشگوییهایی استادشان گوش کردند، مار امو و مار اوزی نامشان آورده شدهاست.[۶۱]امو کسی است که توسط او آخرین رسالهٔ مانی «مهر دیب» (نامه مهر) به بیرون فرستاده شد و امو سه روز پیش از وفات مانی او را ترک کرد. مار اوزی تا لحظهٔ آخر در کنار مانی بود از شنبه تا دوشنبه.[۶۲] سه روز آخر زندگی مانی بهطور مبسوط شرح داده شدهاست. مانی مرگ قریبالوقوعش را پیشبینی کرد و حتی اشتیاق آن را داشت.[۶۳] دو گونه گزارش از مرگ مانی وجود دارد؛ گروهی مرگ او را در زندان میدانند و گروه دیگر از اعدام او خبر میدهند. اما اعدام او معتبرتر است
نظریه مرگ در زندان
گزارش شدهاست که مانی ۲۶ روز در زندان در انتظار فرمان اعدام شاهنشاه ایران بهرام اول، بود و در دوشنبه چهارم ماه آدار مطابق با ۲ مارس ۲۷۴ (چهارم شهریور) یا ۲۶ فوریه ۲۷۷ درگذشت. ورنر زوندرمان در دانشنامهٔ ایرانیکا مینویسد که مانی در زندان جان سپرد و اعدامی در کار نبود. مانی را پاسبانی زنجیر کرده بود و در آخر زنجیر را از گلویش باز کرد.[۶۴] هرچند برخی علت مرگ را تنگتر کردن زنجیرها بر او دانستهاند.[۶۵] رسم متداولی بود که به مانی اجازه داده شود تا نزدیکانش را ملاقات کند. سه بانو از پیروان مانی به نام بنک، دینک و نوشاک در زندان در خدمت او بودند و بعد از آنکه جان سپرد پلکهایش را بستند. مار اوزی روایت کردهاست که استاد را تا کرهٔ آسمانها همراه کرد؛ روان جاودانهٔ او به اقلیم روشنایی صعود کرد.[۶۶] ابتدا مأموران به فوت مانی شک کردند و آزمایشهای پزشکی کردند و آزمونی با آتش ترتیب دادند تا مطمئن شوند که او مردهاست.[۶۷] در زبور مانی شرح این ماجرا خطاب به مانی اینگونه نوشته شدهاست:[۶۸]
«
ترا با آهن بار کردند و دست و پاهای ترا با آهن بستند و زنجیرها روی بدن تو گذاشتند و ترا در حبس انداختند و ۲۶ روز و شب در آهن ماندی و یاران تو پیش تو آمدند و همه را در آغوش گرفتی.
»
نظریه اعدام
ابن ندیم و بیرونی و اکتاارکلای شرح اعدام مانی را میدهند. مرگ او را با کندن پوست یا بریدن سر وی ذکر میکنند. اطلاعات از دوران آخر زندگی او، فقط محدود به چند روز آخر است.[۶۹] مانی را بهرام اول در حدود ۲۷۳ میلادی دستگیر کرد. بهرام دستور میدهد مانی را بکشند و پوست او را به کاه انباشته کنند و بر یکی از دروازههای شهر گندیشاپور آویزان کنند و همچنین دستور میدهد پیروان او را از ایرانشهر برانند.[۷۰]
مثله کردن و دفن
زاندرمان با رد نظریه اعدام، مثلهکردن پیکر مانی را تأیید میکند و مینویسد که این کار برای آن انجام شد تا مرگ مانی بهصورت اعدام در نظر بیاید.[۷۱] سپس سر از تن او جدا کردند و سر جداشده را به دروازهٔ شهر آویختند. اثیمار یکی از حواریون مانی، کالبد تکهتکه را در خانهاش نگهداری میکرد و سپس باقیماندهٔ جسد را در تیسفون به خاک سپردند.[۷۲][۷۳]
مهارتهای مانی
هنر
نگارگری
مانی هنرمندی با چندین استعداد بود. او نگارگری بود که نوشتههای خود را با تصاویر میآراست.[۷۴] شهرت منحصربهفرد مانی در نقاشی در دوران پس از اسلام نیز به یاد ماند و چیرهدستیاش در مصورسازی، او را با صفت نقاش همراه کردهاست.[۷۵] مانی کتاب مصوری برای تببین و توضیح اعتقادات پیچیدهاش پدیدآورد که ارژنگ نام دارد. نسخهای از این کتاب در خزانهٔ غزنویان برجای مانده بودهاست.[۷۶] به نظر میرسد پردة نویافته مانوی معروف به کیهان نگاره بازنمایی چینی همان ارژنگ باشد.[۷۷]
خط و خوشنویسی
او برای نوشتن زبانهای ایرانی دبیرهای را بهکار برد که به خط مانوی مشهور است. این نوع از کتابت پارسی میانه به لهجهٔ درباری، اقدامی متحولانه و بدیع بود که تحت نظارت مانی انجام شد و سپس برای نوشتن دیگر زبانهای ایرانی تعمیم یافت.[۷۸] این دبیرهٔ نو برای نوشتن زبانهای ایرانی در سدهٔ سوم میلادی از دبیرهٔ پهلوی آن روزگار مناسبتر بوده چرا که از املای تاریخی و هزوارش عاری بودهاست. این دبیره بهصورت عام پذیرفته نشد چراکه پدیدآورندهٔ آن را یک زندیق میپنداشتند.[۷۹]
مانی به موسیقی هم میپرداخته و آگوستین مینویسد که او برای موسیقی سرچشمهٔ ایزدی قائل بودهاست.[۸۱]
پزشکی
برپایهٔ نوشتههای کفالایا، داشتن دانش پزشکی و درمانگری، توجه شاپور اول و برادران او مهرشاه و پیروز را جلب کرده بود.[۸۲] مانی در وهلهٔ نخست خود را بهعنوان مردی پزشک و حکیم به شاهان و شاهزادگان ساسانی معرفی و نزدیک میکردهاست. چنانکه خود را پزشکی از بابلزمین میخوانده و در جریان دفاع خویش نزد بهرام، خدمات پزشکی خود را به شاه و خاندانش یادآور میشود.[۸۳] سفرهای مانی به هند و شرق سبب آشنایی او با طب هندی و چینی و بودایی شده بودهاست. مانی و پیروان او برای درمان بیماران از کارد، گیاهان دارویی و اوراد مقدس و موسیقی کلام بهره میبردند. استفاده از موسیقی کلام بیشتر برای بیماریهای روانی بودهاست.[۸۴] مری بویس مینویسد: این پیامبر افزون بر موعظه و تبلیغ به کار پزشکی نیز دست میزده و به درمان بیماران میپرداختهاست.
یکی از بهانههای زندانیشدن و کشتن مانی را مرگ یکی از منسوبان پادشاه انگاشتهاند که بهباور آنها مانی در درمان او کوتاهی نمودهاست. مانی عنوان معالجهٔ مرضی هم داشتهاست.[۸۵]
عرفان مانوی ریشه در کیش گنوسی دارد و شناخت، خودآگاهی و خرد مهمترین ویژگی کیش مانوی است. جهانشناسی او هر چند با اساطیر درآمیخته بود، اما ساختار پیچیده و ژرفی داشت و متکی به اخترشناسی و دانشهای دیگر بود.[۸۶] در نگره مانوی همان اندازه که روح والاست، تن فاسد، اهریمنی، حقیر و پلشت است.[۸۷]
یکی از بارزترین باورهای مانویان، باور به سمسارا — به معنی تناسخ — است؛ یعنی روانهایی که هنوز از رده نیوشایان به رده برگزیدگان ارتقاء نیافتهاند، محکومند آنقدر در دنیای مادی از جسمی به جسم دیگر منتقل شوند تا به مرحله برگزیدگی یا بالاتر برسند.[۸۸]
بنیاد این دین بر مخالفت بین نور و ظلمت — و به عبارت دیگر بین خیر و شر — نهاده شدهاست. از این دو عنصر — که همواره در حال ستیزهاند — جهان پدید آمدهاست. در انسان روان نورانی و تن ظلمانی است، و سراسر اخلاق مانوی در اطراف رهایی روان از تن دور میزند.[۸۹]
«مانویت نمایانگر روحانیکردنِ حادِ آیین گنوسی الخزایی است، بهعلاوهٔ یک عنصر اصلی دیگر که عبارت از درکی کاملاً نوین از انجیلها و آثار پولس است»[۹۰]آیین مزدک را نیز، عدهای گنوسی دانستهاند. از جمله عقاید گنوسی مزدکیان، مسئله نجات روح از ماده است و اعتقاد به دو اصل روشنی و تاریکی؛ همچنین عقیده به خدای متعالی که در آفرینش و امور جهان دخیل نیست[۹۱][۹۲]
مانی که در بین پیروان فرقههای گنوسی بابل و به دور از مادر پرورش یافته بود، زبان دینی ایشان یعنی سریانی را کاملاً میدانست. او به دنبال دینآوری، آثار بسیار زیادی را به رشته تحریر درآورد که عمدتاً به زبان سریانی بودند. بعدها این آثار به دیگر زبانهای منطقه نیز ترجمه شد. همچنین مانی یک اثر بنام شاپورگان به زبان فارسی میانه و یک کتاب نقاشی بدون متن و شرح بهنام ارژنگ داشتهاست. آثار مانی به شرح زیر است:
نام فارسی میانه این اثر اونگلیون (ewangelyon) است. در منابع عربی از آن با عنوان انجیل یاد شدهاست. ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه مینویسد که کتاب انجیل دارای بیست و دو فصل است که هر فصلی از آن با یکی از حروف آرامی به ترتیب ابجدی شروع میشود. یعقوبی مورخ اسلامی در این مورد مینویسد که کتاب انجیل «نماز و آنچه برای نجات روح باید انجام داد» نوشته شدهاست.[۹۳]
ابن ندیم از آن بهعنوان «سفرالاحیاء» و بیرونی و یعقوبی آن را «کنزالاحیاء» یاد کردهاند. در متون پارسی میانه مانوی عنوان آن «نیان زندگی» بهمعنی گنج زندگانی است. در این کتاب مانی به توصیف نور و ظلمت و چگونگی پیدایش آنان و جداسازی این دو از یکدیگر پرداختهاست و کارهای پست را به تاریکی و کارهای نیک را به روشنی نسبت میدهد.[۹۴]
نامههایی از مانی به شخصیتهای گوناگون در دست است که در متون اسلامی و از آن جمله آثار ابن ندیم نیز به آن اشاره شدهاست. اصل این نامهها در متون گوناگون پارسی و عربی و سغدی به جای ماندهاست. متن این نامهها دربرگیرندهٔ مواعظ و اندرز و سخنان حکیمانه از مانی است و بسیار کوتاه و جذاب نوشته شدهاست. ابن ندیم فهرستی از عنوانهای ۷۷ نامهٔ مانی را به رهبران جوامع مانوی در شهرهای گوناگون آوردهاست.[۹۵]
ابن ندیم نام این کتاب را سفرالاسرا ثبت کردهاست. از فصول کتاب که ابن ندیم آن را نقل کردهاست برمیآید که دربارهٔ پیامبران پیشین بحث شدهاست. مسعودی از آن با عنوان «سفرالاسفار» یا «سفرالاسرار» یاد کردهاست. بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند مطالبی از آن دربارهٔ تناسخ نقل کردهاست و با توجه به اینکه مسعودی نیز از «دیصانیه» در این نوشته یاد کردهاست میتوان نتیجه گرفت که متن کتاب رازها پیرامون اندیشههای دینی پیشینیان بودهاست.[۹۶]
مانی این کتاب را به نام شاپور ساسانی پرداخته و نوشتهاست و در آن مطالب مربوط به مبدأ و معاد را نوشتهاست. از درونمایهٔ کتابهای گوناگون که دربارهٔ کتاب شاپورگان نوشتهاند برمیآید که این کتاب مشتمل بر مطالبی در شرح زندگی مانی، چگونگی نزول وحی بر او، اصول عقاید، تکوین جهانی و سرانجام آن بودهاست. کتاب شاپورگان در سدهٔ سوم به زبان فارسی میانه نوشته شدهاست و از معدود نوشتههای مانی است که به غیر از زبان آرامی نوشته شدهاست.[۹۷]
این بخش — که مری بویس در کتاب بررسی ادبیات مانوی آورده — اینگونه آغاز میشود:
«دینی که من گزیدم از دین پیشینیان به ده چیز بهتر و برتر است.»[۹۸]
قطعهای مشابه به این را بیرونی از شاپورگان نقل کردهاست. در این نوشته که گویا دستنوشتهٔ خود مانی است، وی ده دلیل بر این ادعا برمیشمارد که دین او از ادیان پیشین برتری دارد.[۹۹]
یکی از کتابهای پرآوازهٔ مانی که بهصورت نقاشی بودهاست ارژنگ نام دارد. در زبان پارتی از آن بهعنوان «آردهَنگ» یاد شدهاست و در پارسی «ارتنگ» نیز آمدهاست. این اثر شامل نقاشیهایی بودهاست که بهوسیلهٔ آن، دو جهان روشنی و تاریکی و ساخت جهان کنونی به نمایش درآمده بود. این متن تا سدهٔ پنجم هجری وجود داشتهاست.[۱۰۰]
تصویرهای مانی
نمونهای از تصویر چهرهٔ مانی در نوعی بلورینههای آتشفشانی حکاکیشده یافت میشود که در کتابخانهٔ ملی پاریس موجود است. این بلورینهها مردی با ریش بلند و بدون پوشش سر نشان میدهد که بر آنها به خط سریانی نوشته شد:
['m]'ny šlyh' dyyšw' mšy[ḥ']
یعنی «مانی فرستادهٔ عیسی مسیح». از نمونههای دیگر، تصویرهای دیواری روحانی گمنامی است با لباس رسمی، همراه با روحانیان دیگر در خرچو؛ و یک تصویر احتمالی مانی بر روی سکههای چراکنی که قابلیت شناسایی چندانی ندارد. توصیفی از وضع ظاهری مانی، که شاید چندان غیرتاریخی نباشد در آکتای آرخلای منتشر شدهاست. تصویری که اولدنبورگ از مانی ارائه کرده و بیش از هفتاد سال است که حفظ شده، مانی را آنگونه نشان میدهد که در تورفان مجسم شدهاست. بهاستناد واژهٔ نادر اما صحیح hrstg، در اصالت این سند مطلقاً نباید تردید کرد.[۱۰۱]
مانی در شاهنامه
فردوسی داستان مانی را در ۳۵ بیت شاهنامه آوردهاست. مانی نگارگری است که از چین آمده و در پنجاهمین سال پادشاهی شاپور دوم، پیامبری خود را آشکار، برتری خود را بر دیگر دینآوران جهان اعلام، و از شاه درخواست یاری میکند. فردوسی، مانی را با صفاتی چون چربدست و برمنش (متکبر) یاد میکند.[۱۰۲][منبع بهتری نیاز است]
موبد بزرگ در این گفتگو بر مانی چیره میشود و مانی از گفتار وی فرومیماند. شاپور دستور کشتن مانی را میدهد تا پوست او کنده، از کاه پر و پیکرش در شهر آویخته شود.
نخست آنکه مانی که تباری ایرانی داشت، در شاهنامه از چین آمدهاست. دوم آنکه، دعوی رسالت مانی در عصر شاپور اول بوده نه شاپور دوم. سوم آنکه دستور کشتن مانی در زمان بهرام اول داده میشود.[۱۰۶][۱۰۷]
منبعشناسی برای زندگانی مانی
زوندرمان منابع مطالعات مانویشناسی وابسته به مانویها و غیرمانویها را گردآوری کردهاست.[۱۰۸]
منابع غیرمانوی
مهمترین منبع دربارهٔ مانویها، رسالههای جدلی است که نویسندگان مسیحی نوشتهاند، مخصوصاً رسالههای تیتوس بُسترایی[یادداشت ۱] و سنت اگوستین[یادداشت ۲] و رسالهٔ موسوم به Acta Archelai و دعاهای استغفار، که به زبانهای یونانی و لاتین نوشته شده و مانویانی را که از دین خود برمیگشتند، مجبور به تلاوت و تکرار آنها میکردند، رساله در فلسفهٔ افلاطونی جدید تألیف اسکندر لوکوپولیسی، دیگر صدوسیوسومین رسالهٔ تبینیه سریانیان تألیف سور انطاکی و کتاب کشیش سریانی موسوم به تئودو برکونائی. مطالب این کتابها و شرح مبسوطی که در الفهرست ابن ندیم مندرج است، تا سدهها تنها منبع عمدهٔ تحقیق دربارهٔ باورهای مانوی پیرامون آغاز آفرینش بودهاست، کتابهای عربی دیگر هم مخصوصاً آثارالباقیه بیرونی حاوی مطالب مهمی است.[۱۰۹]
منابع اسلامی عربی و فارسی نو را سید حسن تقیزاده و شیرازی[کدام؟] در ۱۹۵۶–۵۷ جمعآوری کردند که زوندرمن بهطور خلاصه در کتابش آوردهاست. مهمترین اطلاعات دربارهٔ مانی در گزارشهایی به زبان عربیِ دو دانشپژوه یکی مسلمان و دیگری ایرانی، ابن ندیم و ابوریحان بیرونی داده شدهاست.[۱۱۰]
تحقیقات معاصر در زمینه مانویشناسی عبارتند از: تاریخ انتقادی مانی و مانویت اثر دوبروسو؛ دیانت مانوی از بور؛ خلاصهٔ الفهرست که فلوگل با شرح مبسوط و ترجمه آلمانی آن در رساله موسوم به «مانی و تعلیمات و آثارش» منتشر کرد؛ رسالهٔ «مانی و تحقیقات دربارهٔ دیانت او» که کسلر در ۱۸۸۹ نوشت ولی ناتمام ماند؛ کومُن تحقیقی در باب مبدأ آفرینش جهان به اعتقاد مانویه نگاشت و آن را «تحقیق در باب مانویت» نام نهاد. مبنای تحقیق او خلاصهٔ کتاب تئودر برکونائی بود، که ده سال قبل از آن توسط پونیون به چاپ رسیده بود (ضمیمهٔ کتاب «کتیبههای ماندائی جامهای خوابیر Khouabir) در سدهٔ بیستم هیئتهای بزرگ علمی آلمانی و فرانسوی و انگلیسی در ترکستان و چین عده زیادی از قطعات مانوی را به زبانهای پهلوی (لهجهٔ شمالی و جنوب غربی) و سغدی و اویغوری و چینی به دست آوردند که قسمت بزرگی از آنها طبع و نشر شدهاست. مهمترین آثار جدید عبارتند از:
مولر، بقایای آثار خطی به خط استرانجلو مکشوفه در تورفان، ج ۱ و ۲، گزارش و رساله آکادمی پروس، ۱۹۰۴
ورقی از یک کتاب سرود مانوی، گزارش آکادمی پروس
زالمان، مطالعات مانویه از رسالات آکادمی سنپترزبورگ، ۱۹۰۸
مانیکائیکا (Manichaica) در ۵ جزوه (بولتن آکادمی سنپترزبورگ ۱۹۰۷–۱۹۱۳)
رسالههایی از آندرهآس تحت عنوان آثار مانوی به زبانهای ایرانی میانه که توسط هنینگ پس از مرگ آندرهآ در ۳ قسمت انتشار یافتهاست (گزارش آکادمی پروس ۱۹۳۲، ۱۹۳۳، ۱۹۳۴)
هنینگ، یک سرود مانوی دربارهٔ آفرینش
هنینگ، تولد و پیدایش انسان نخستین مانوی
هنینگ یک کتاب هنوخ مانوی (گزارش آکادمی پروس، ۱۹۳۴)
یک کتاب دعا و اعتراف مانوی، رسالههای آکادمی پروس ۱۹۳۶
فون لوکوک آثار مانوی ترکی خوچو در ۳ جزوه (رسالات آکادمی پروس، ۱۹۱۱، ۱۹۱۹، ۱۹۲۲)
اشتاین، خواستونیفت ترکی مکتشفه در تون هوانگ (مجله پادشاهی، ۱۹۱۱)
شاوان و پلیو، یک رساله مانوی مکتشفه در چین (مجله آسیایی، ۱۹۱۱)
قطعات کوچکتر از آثار مانوی توسط مولر و لوکوک و بانگ W. Bang و پلیو منتشر شدهاست.[۱۱۱]
مانی در آینه نگاه دیگران
آثار زرتشتی
دینکرد به اختلاف میان موبدان و مانی اینگونه اشاره میکند که نظر موبد دربارهٔ دروغ این بود که باید آن را از تن برون افکند. مانی میگفت تن خود دروج است. موبد اعتقاد داشت آنچه یزدان در این جهان به آدمیان دادهاست باید از آن برخوردار شد. مانی معتقد بود که چیز گیتی خواستن گناه است و آنکه به این جهان علاقهمند است بزهکار است. موبد میگفت زن نژاده باید خواست. مانی میگفت زن خواستن برای برگزیدگان و وزیدگان گناه است. البته این دو آیین نمیتوانستند در کنار هم زندگی کنند.[۱۱۲]
آثار مسیحی
دانشنامه کاتولیک ارتباط میان مسیحیت و مانویت را تصنعی و خارجی انگاشته و باورهای مانی را ریشهگرفته از طالعبینی کلدانی و فولکلوری در قالب ثنویت مینامد. ادعای مانی را در فارقلیطبودن متذکر میشود و مینویسد که مانی منکر کل عهد عتیق بود اما عهد جدید را پذیرفته بود. این دانشنامه از نویسندگانی که بر ضد مانی نوشتند آگوستین، افرائم و اسکندر لیکوپولیس یاد میکند.[۱۱۳]
حضرت فرمود: مانی جستجوگری بود که مقداری از عقاید و احکام مجوسیت را گرفت و با نصرانیت مخلوط نمود، و در هر دو دین اشتباه کرد، و به هیچیک از آن دو مذهب نرسید، و مدعی شد که جهان ناشی از تدبیر دو خدا است نور و ظلمت، و نور در حصاری از ظلمت است — آن سان که گفتیم — پس نصاری او را تکذیب کردند، و قوم مجوس او را تصدیق نمودند.[منبع بهتری نیاز است]
»
ادبیات کلاسیک فارسی
در ادب فارسی دو وجه مانی در هنر و بدعت در دین بازتاب یافتهاست. شاعران در وصف مناظر طبیعی یا تعریف از نگار به مانی توسل میجویند.[۱۱۴]
سنایی غزنوی در جایی به پند هوشمندانه میگوید برای دیدن تصاویر مانی باید در بهار معتکف شد. بهار ایهامی از فصل بهار و همچنین نام بتخانه و معبدی در بلخ است:
زیب معنی بایدت اینک شنیدی ای پسر
نقش مانی بایدت رو معتکف شو در بهار
— سنایی غزنوی
ادبیات معاصر فارسی
از شعرای معاصر که در ستایش مانی سرودهاند میتوان اخوان ثالث را نام برد که مینویسد:[۱۲۲][۱۲۳]
زدل نزدیکتر با توست وزخون در تو جاری تر
چنین فرمود مانی گر تونزدیکی و گر دورش
— مهدی اخوان ثالث
یا در جایی دیگر میآورد
ستایش کنان مانی ارجمندت
چو نقاش و پیغامور دوست دارم
هم آن نقش پرداز ارواح برتر
هم ارژنگ آن نقشگر دوست دارم
تصویر مانی در نقاشی ایرانی
هم ارژنگ آن نقشگر دوست دارم
— مهدی اخوان ثالث
پژوهشگران معاصر
ورنر زوندرمان در دیباچهٔ مقاله مانی بنیانگذار مانویگری در دانشنامه ایرانیکا اینچنین میگوید مانی بهعنوان مؤسس دین مانویت نقشی همانند عیسی در مسیحیت در باورهای پیروانش ایفا نکرد. او نهتنها یگانه فرزند خدا نبود، بلکه قربانی الهی بهخاطر بشر یا آشکارکننده انجیل راستین هم نبود. درعوض جایگاه او — و نه نوع زندگی و زندگینامهاش — را باید با محمد در اسلام مقایسه کرد. اما مانی از آنجا که بنیانگذار آیین خود بودهاست، بهخاطر غایت آشکارگری در عرفان الهی، الگوی رفتار نیکوکارانه و صالح، شفقت در بشردوستی و شهادت متهورانه بسیار ستوده شدهاست. به او نسبتهای مافوقالطبیعه مانند قدرت شفا، روشنضمیری و اطلاع از عالم غیب، به پرواز درآمدن و معجزات طیالارض دادهاند.[۱۲۴]
خلیلی، مژگان؛ کلباسی اشتری، حسین (پاییز و زمستان ۱۳۹۵). «وجه وجودی «شر» در آثار مانی: تببین و سنجش». الهیات تطبیقی. اصفهان: دانشگاه اصفهان (۱۶): ۱۹–۳۶. دریافتشده در ۴ ژوئن ۲۰۱۸.
زرشناس، زهره؛ آذرانداز، عباس (پاییز و زمستان ۱۳۹۱). «جلوههای بلاغت در دو سرود منسوب به مانی». زبانشناخت. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (دوم): ۳۱–۴۴. دریافتشده در ۴ ژوئن ۲۰۱۸.
Windengren, .G (2008). "Manichaeism and Its Iranian Background". The Cambridge History of Iran (به انگلیسی). Vol. 3-II. Cambridge: Cambridge University Press.
Hitomi no Naka no Galaxy/HeroLagu oleh Arashidari album 5x5 The Best Selection of 2002–2004Sisi-BHey Hey Lovin' YouDirilis18 Agustus 2004 (2004-08-18) (Jepang)FormatCD, CD + DVDGenrePopLabelJ StormJACA-5016 (CD-DVD Edisi Terbatas A)JACA-5017 (CD-DVD Edisi Terbatas B)JACA-5018 (Edisi Normal)Kronologi singel Pikanchi Double (2004) Hitomi no Naka no Galaxy/Hero (2004) Sakura Sake (2005) Hitomi no Naka no Galaxy/Hero (瞳の中のGalaxy/Herocode: ja is deprecated , Galaxy in Your Eyes/Hero...
لغات غانا تعديل مصدري - تعديل خريطة توضيحية تبيّن التقسيمات اللغوية والعرقية في غانا حسب المناطق غانا دولة متعددة اللغات تتكلم فيها أكثر من ثمانين لغة.[1] تعتبر اللغة الإنجليزية، الموروثة من الحقبة الاستعمارية هي اللغة الرسمية وكذلك لغة التخاطب بين مختلف القبائل. ...
Zijaanzicht Stedelijke openbare bibliotheek Harelbeke De Stedelijke Openbare Bibliotheek Harelbeke is de bibliotheek van Harelbeke in de Belgische provincie West-Vlaanderen. De bibliotheek werd gebouwd in het jaar 2000 tijdens de legislatuur van burgemeester Luc Decavele (1993-2006). Het gebouw heeft een oppervlakte van 1.725 m2, waarbij de architect de focus legt op functionaliteit. Ligging De Stedelijke openbare bibliotheek is gelegen in de Eilandstraat 2 te 8530 Harelbeke. De bibliotheek i...
1961 New York City mayoral election ← 1957 November 7, 1961 1965 → Candidate Robert F. Wagner, Jr. Louis J. Lefkowitz Lawrence E. Gerosa Party Democratic Republican Citizens Alliance Liberal Popular vote 1,237,423 835,691 321,604 Percentage 51.0% 34.5% 13.3% Results by Borough Wagner—50–60% Wagner—40–50% Lefkowitz—40–50% Mayor before election Robert F. Wagner, Jr. Democratic Elected Mayor Robert F. Wagner, Jr. D...
1994 African National Conference in Bloemfontein 49th National Conference of the African National Congress ← 1991 December 17–22, 1994 (1994-12-17 – 1994-12-22) 1997 → ← Outgoing NECElected NEC →2,719 party delegates Candidate Nelson Mandela (unopposed) President before election Nelson Mandela Elected President Nelson Mandela The 49th National Conference of the African National Congress (ANC) was held from 17 to 22 Dec...
Atletik padaPekan Olahraga Nasional 2016 Lintasan 100 m putra putri 200 m putra putri 400 m putra putri 800 m putra putri 1500 m putra putri 5000 m putra putri 10.000 m putra putri 100 m gawang putri 110 m gawang putra 400 m gawang putra putri 3000 m h'rintang putra putri 10.000 m jalan cepat putra 4×100 m estafet putra putri 4×400 m estafet putra putri Jalan raya Maraton putra putri 20 km jalan cepat putra putri Lapangan Lompat tinggi putra putri Lompat galah putra putri Lompat jauh putra ...
4th mayor of Kansas City, Missouri and a founder of the Kansas City Enterprise newspaper Milton J. Payne4th Mayor of Kansas CityIn office1862–1863Preceded byRobert T. Van HornSucceeded byWilliam BonnifieldIn office1855–1860Preceded byJohn JohnsonSucceeded byGeorge M.B. Maughs Personal detailsBornMilton Jameson Payne(1829-10-29)October 29, 1829Christian County, Kentucky, U.S.DiedJuly 17, 1900(1900-07-17) (aged 70)Kansas City, Missouri, U.S.Political party DemocraticSpouses Adeline...
Governing body for basketball in the United States USA BasketballFormation1974; 49 years ago (1974)TypeNational Governing Body (NGB)LocationColorado Springs, ColoradoRegion served United StatesChairmanMartin DempseyKey peopleBrady Kirn (CEO) Chauncey Billups (Athlete representative) Kim Bohuny (NBA representative)AffiliationsFIBAFIBA AmericasWebsitewww.usab.com USA Basketball (USAB) is a non-profit organization and the governing body for basketball in the United States. The ...
Термоэлектрические явленияПринципы Термоэлектрические явления эффект Зеебека эффект Пельтье эффект Томсона эффект Эттингсгаузена Эффект Нернста — Эттингсгаузена Применения Термоэлектрические материалы Термопара Элемент Пельтье Термоэлектрогенератор Радиоизото...
For the Bishop of Ely, see James Woodford (bishop). For the author of The Diary of a Country Parson, see James Woodforde. James Arthur Woodford OBE RA (1893–1976) was an English sculptor. His works include sets of bronze doors for the headquarters of the Royal Institute of British Architects and Norwich City Hall; the Queen's Beasts, originally made for the Coronation in 1953, and later replicated in stone, and the statue of Robin Hood outside Nottingham Castle. Life Woodford was born i...
2012 Team Specialized–lululemonUCI Team ranking2ndManagerKristy ScrymgeourSeason victoriesOne-day races13Stage race overall5Stage race stages25Best ranked riderEvelyn Stevens (4th)← 20112013 → The 2012 season was the tenth for the Specialized–lululemon cycling team, which began as the T-Mobile team in 2003. After the men's team HTC–Highroad stopped, Kristy Scrymgeour convinced manufacturer Specialized and sports apparel company Lululem...
Si ce bandeau n'est plus pertinent, retirez-le. Cliquez ici pour en savoir plus. Cet article ne cite pas suffisamment ses sources (décembre 2013). Si vous disposez d'ouvrages ou d'articles de référence ou si vous connaissez des sites web de qualité traitant du thème abordé ici, merci de compléter l'article en donnant les références utiles à sa vérifiabilité et en les liant à la section « Notes et références » En pratique : Quelles sources sont attendues ? ...
Process of extracting juice from grapes in winemaking Viognier juice in the press pan after being pressed In winemaking, pressing is the process where juice is extracted from the grapes with the aid of a wine-press, by hand, or even by the weight of the grape berries and clusters.[1] Historically, intact grape clusters were trodden by feet but in most wineries today the grapes are sent through a crusher/destemmer, which removes the individual grape berries from the stems and breaks th...
هذه المقالة تحتاج للمزيد من الوصلات للمقالات الأخرى للمساعدة في ترابط مقالات الموسوعة. فضلًا ساعد في تحسين هذه المقالة بإضافة وصلات إلى المقالات المتعلقة بها الموجودة في النص الحالي. (يوليو 2019) منتخب الولايات المتحدة لسباعيات الرغبي للسيدات بلد الرياضة الولايات المتحدة...
Este artículo o sección necesita referencias que aparezcan en una publicación acreditada.Este aviso fue puesto el 20 de marzo de 2010. Códigos de región de DVD en el mundo. Los códigos de región de DVD son una técnica de gestión digital de derechos diseñada para permitir que los distribuidores de películas puedan controlar los aspectos de una obra, incluyendo el contenido, fecha de lanzamiento y precio, de acuerdo a la región. Esto se logra bloqueando los reproductores de DVD para...
Newspaper published by the LDS Church Deseret NewsTruth and LibertyDeseret.com homepage and Deseret MagazineTypeWeekly (print)Daily (online)Monthly (magazine)FormatBroadsheetOwner(s)LDS Church via Deseret Management CorporationPublisherBurke OlsenEditorDoug Wilks and Hal BoydFoundedJune 15, 1850; 173 years ago (1850-06-15)Headquarters55 N 300 WSalt Lake City, Utah, U.S.[1]Circulation40,719 Weekday (print)109,330 Sunday (print)98,382 Weekday (digital)98,150 Sunday (di...
Резнікович Михайло Ієрухімович Народився 26 квітня 1938(1938-04-26) (85 років)Харків, Українська РСР, СРСРКраїна СРСР УкраїнаДіяльність драматург, театральний режисерAlma mater Російський державний інститут сценічних мистецтвЗаклад Національний академічний драматичний те...