در شاهنامه از دو یا چند تخوار نام برده شده است که یکی از نجبای توران و مشاور فرود پسر سیاوش است[۱] و دیگری نگهبان لشکر ایران در جنگ با شاه مکران است.[۲]
پس از آغاز پادشاهی کیخسرو، کیخسرو به انتقام خون پدر به توران لشکر کشی میکند و طوس را سپهبد لشکر ایران انتخاب میکند، و درفش کاویانی را به او میدهد، و به همه لشکریان دستور میدهد که زیر فرمان او باشند.[۳] و به او دستور میدهد که از کلات (محل زندگی فرود و جریره)عبور نکند:
اما طوس به سبب نزدیکی راه از فرمان کیخسرو سرپیچی کرده و از مسیر منع شده عبور کرده و با فرود درگیر میشود[۳]. هنگامی که فرود مادرش را از آمدن سپاه ایران مطلع میکند، جریره مادرش تخوار را به عنوان مشاور با فرود روانه میکند.
[۴]، ویژگی دیگر تخوار این بود که اکثر بزرگان ایران را به چهره میشناخت بدین سبب مادر فرود جریره از فرود خواست هنگام مواجه با سپاه توس از تخوار برای شناسایی برزگان ایران کمک بخواهد. توس فرمانده سپاه ایران نزدیک قلعه فرود بر سهتیغ سپدکوه دو نفر مشاهد نمود و از افراد لشکری داوطلب خواست تا آنها را کشته یا زنده پیش او آورند. بهرام داوطلب کار شد و رفت نشانی جوید و در بازگشت به طوس گفت یکی از آن دو فرود برادر کیخسرو و پسر سیاوش است. توس آشفته گشت و گفت من فرمان داده بودم آنها را کشته بیاورید نه نشان ایشان را، کار بالا گرفت توس داوطلب دیگر خواست که داماد و پسر او بودند رفتند امّا با تیر فرود در نیمه راه جان باختند. زمانیکه افراد سپاه به جانب قله میرفتند فرود از تخوار میپرسید ایشان کیست و تخوار مو به مو افراد را معرفی میکرد، یک مورد از معرفی تخوار چنین است:
در شاهنامه فردوسی جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب، در تعقیب افراسیاب سپاه ایران درخواست عبور از مکران را دارند که شاه مکران نمیپذیرد و این باعث جنگ میشود. در شاهنامه فردوسی از فردی به نام تخوار نگهبان لشکر ایران ياد میشود که طلایه سپاه مکران را میکشد.
رده درگاه کتاب الگو
این یک مقالهٔ خرد شاهنامه است. میتوانید با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.