گویشی به نام بشاگردی شمالی یا گال مرزی در روستای مرزشهرستان منوجان رایج است، ارتباطی با بشاگردی جنوبی یا گال مُلکی ندارد[۶] و در گروه گویشهای گرمسیری دستهبندی میشود.[۷][۸]
گال بمعنی سخن است و با واژگان واژ/گوی پارسی و بات (سنسکریت) همریشه است و ملک برگردان واژه شهر و پهلو است و ملکی برگردان. شهری و پهلوی به معنی بومی است برای معنی شهر و پهلو به لغتنامه دهخدا بنگرید . مرز نیز در پهلوی به معنی. منطقه است بدین گونه ملکی گالی همان شهری گالی(شهری به معنی بومی ) و مرزی گالی است
↑Skjærvø, Prods Oktor (1988). "Baškardi". In Yarshater, Ehsan (ed.). دانشنامه ایرانیکا. London and New York: Routledge. Retrieved December 30, 2018. From what has been published it would seem that North Baškardi is more closely related to its western relatives than to South Baškardi.
↑Habib Borjian, “Kerman Languages”, in Encyclopaedia Iranica. Volume 16, Issue 3, 2017, pp. 301-315. [۱]
↑Erik Anonby, Mortaza Taheri-Ardali & Amos Hayes (2019) The Atlas of the Languages of Iran (ALI). Iranian Studies 52. A Working Classification
Wikipedia contributors, "Bashkardi language," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php? title=Bashkardi_language (accessed December 23, 2015).
آنها به محل زندگی ما آمدند و استراحت کردن و یکی از آنها انگشتان پایش درد می کرد: آیون جَی ما یاهتِن و استراحت شون کِ و یَکی اِی آیون کِلِنچونه درد شون اکِه
در این زبان در مضارع بجای حرف می حرف اَ به کار می رود
می بازند : اَبازِند
می آیند : اَیاند
می خوابند: اَخُوسِند
مانندی از کلمات پر کار برد:
برادر: بِرار
خواهر: خوه( غلط املایی دارد زیرا برای نوشتن این کلمه به دلیل صدای جدید که دارد به الفبای جدید نیاز هست)
مادر:مو
پدر: بآو
دایی: خالو
عمو:آمو
عمه:مَهیگ
مانند: من خودم تنهایی به خانه رفتم و عمو ام را هم در خانه دیدم: مو تنهایی خَودم(غلط املایی به دلیل نبود الفبای درست برای صدا موجود)رُوتُم خونَه و آمو خَودم هم داخل خونه دی