زبان بشاگردی

بشاگردی
بشاگردی جنوبی
گال ملکی
زبان بومی درایران
شمار گویشوران
۷۰۳۰  (۲۰۰۰)[۱]
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹bsg
گلاتولوگbash1263  (Bashkardi)[۲]
sout2644  (Southern Bashaka)[۳]

زبان بَشاگَردی یا بشاگردی جنوبی که به نام‌های بَشاکردی و بَشکَردی نیز شناخته می‌شود، یک زبان ایرانی جنوب غربی است[۴][۵] که در جنوب ایران در استان‌های هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان گفتگو می‌شود. این زبان به فارسی، گویش‌های گرمسیری و کمزاری مرتبط است.

گویشی به نام بشاگردی شمالی یا گال مرزی در روستای مرز شهرستان منوجان رایج است، ارتباطی با بشاگردی جنوبی یا گال مُلکی ندارد[۶] و در گروه گویش‌های گرمسیری دسته‌بندی می‌شود.[۷][۸]

گال بمعنی سخن است و با واژگان واژ/گوی پارسی و بات (سنسکریت) همریشه است و ملک برگردان واژه شهر و پهلو است و ملکی برگردان. شهری و پهلوی به معنی بومی است برای معنی شهر و پهلو به لغتنامه دهخدا بنگرید . مرز نیز در پهلوی به معنی. منطقه است بدین گونه ملکی گالی همان شهری گالی(شهری به معنی بومی ) و مرزی گالی است

پانویس

  1. بشاگردی at اتنولوگ (18th ed., 2015)
  2. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Bashkardi". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  3. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Southern Bashaka". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  4. see M. Mayrhofer, in Compendium Linguarum Iranicarum, ed. R. Schmitt, Wiesbaden, 1988, forthcoming, and G. Windfuhr, ibid
  5. Schmitt, Rüdiger, ed. (1989). Compendium Linguarum Iranicarum (به آلمانی). Wiesbaden: Reichert. ISBN 3-88226-413-6.
  6. Skjærvø, Prods Oktor (1988). "Baškardi". In Yarshater, Ehsan (ed.). دانشنامه ایرانیکا. London and New York: Routledge. Retrieved December 30, 2018. From what has been published it would seem that North Baškardi is more closely related to its western relatives than to South Baškardi.
  7. Habib Borjian, “Kerman Languages”, in Encyclopaedia Iranica. Volume 16, Issue 3, 2017, pp. 301-315. [۱]
  8. Erik Anonby, Mortaza Taheri-Ardali & Amos Hayes (2019) The Atlas of the Languages of Iran (ALI). Iranian Studies 52. A Working Classification

برای مطالعه بیشتر

  • شروو، پرودز اکتور (۱۳۹۰). «زبان‌های جنوب‌شرقی ایران: لارستانی، کمزاری، بشکری». راهنمای زبان‌های ایرانی. ج. ۲. ترجمهٔ آرمان بختیاری، عسکر بهرامی، حسن رضایی باغ‌بیدی، نگین صالحی‌نیا. تهران: انتشارات ققنوس. ص. ۷۴۱-۷۷۵. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۳۹۰-۶.

نمونه واژه

مانندی از ضمیر ها:من:مو

تو:تو

آن:آ

این:یِه

اون:آیِه

آنها:آیون

اینها:یون

آمد: یاه

آمدند:یاهتِن

می خواهند بیایند: اوا بیاند

آنها به محل زندگی ما آمدند و استراحت کردن و یکی از آنها انگشتان پایش درد می کرد: آیون جَی ما یاهتِن و استراحت شون کِ و یَکی اِی آیون کِلِنچونه درد شون اکِه

در این زبان در مضارع بجای حرف می حرف اَ به کار می رود

می بازند : اَبازِند

می آیند : اَیاند

می خوابند: اَخُوسِند

مانندی از کلمات پر کار برد:

برادر: بِرار

خواهر: خوه( غلط املایی دارد زیرا برای نوشتن این کلمه به دلیل صدای جدید که دارد به الفبای جدید نیاز هست)

مادر:مو

پدر: بآو

دایی: خالو

عمو:آمو

عمه:مَهیگ

مانند: من خودم تنهایی به خانه رفتم و عمو ام را هم در خانه دیدم: مو تنهایی خَودم(غلط املایی به دلیل نبود الفبای درست برای صدا موجود)رُوتُم خونَه و آمو خَودم هم داخل خونه دی

پیوند به بیرون

Strategi Solo vs Squad di Free Fire: Cara Menang Mudah!