بوکان: بیش از ۳۰۰ نفر جوانرود: بیش از ۱۰۰ نفر مهاباد: بیش از ۲۰۰ نفر پیرانشهر: بیش از ۴۰ نفر
۱۸۶ تن (۱۵۴ پسر و ۳۲ دختر)
نقض حقوق بشر متهمان نقض حقوق بشر نقض حقوق دینناباوران و نوکیشان نقض حقوق نویسندگان و شاعران نقض حقوق هنرمندان • نقض حقوق دانشجویان آموزگاران و استادان دانشگاه نقض حقوق وکیلان، حقوقدانان و فعالان حقوق بشر نقض حقوق کارگران • نقض حقوق روزنامهنگاران و خبرنگاران ربودن مخالفان سیاسی نقض حقوق شهروندان بیگانه و دوتابعیتی• ترور شدگان سازمان درفش کاویانی نقض حقوق زرتشتیان • نقض حقوق یهودیان نقض حقوق مسیحیان • نقض حقوق یارسانیها نقض حقوق منداییان• نقض حقوق ورزشکاران • نقض حقوق دگرباشان جنسی نقض حقوق زنان • نقض حقوق کودکان نقض حقوق شیطانپرستان • نقض حقوق اقلیتها نقض حقوق اصناف و گروهها زندانیان کشتهشده در زندانها • سنگسار دستگیری، زندان و شکنجه • مصادره اموال و داراییها روزنامهنگاران زندانی • واکنشها به نقض حقوق بشر روشها و ابزارهای نقض حقوق بشر انقلاب فرهنگی ایران اعتراف اجباری • تجاوز جنسی به زندانیان بازداشت فعالان محیط زیست • شکنجه دولتی ترور میکونوس • پروندههای تروریسم دولتی قتلهای زنجیرهای • گاهشمار قتلهای زنجیرهای اعدامها پس از انقلاب ۵۷ نقد رسیدگی قوه قضائیه به ترور و شکنجه نقد رهبر • بمبگذاری آمیا • توابسازی •
شورش ۵۹–۱۳۵۷ • اسفند ۱۳۵۹ ۲۵ خرداد • ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ دهه ۷۰ • تیر ۱۳۷۸ شهریور ۱۳۷۹ • ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ روزشمار اعتراضات ۱۳۸۸ • اعتراضات ۹۰–۱۳۸۸ دی ۱۳۹۶ • بهمن و اسفند ۱۳۹۶ مرداد ۱۳۹۷ • اعتصابات سراسری ۹۸–۱۳۹۷ آبان ۱۳۹۸ • دی ۱۳۹۸ اسفند ۱۳۹۹ اعتراضات ۱۴۰۰ ایران • (اعتصابات کارگری • اصفهان)
جنبش سبز • جنبش دانشجویی جنبش زنان • جنبش آزادیخواهی مردم ایران
سرکوب خیزش ۱۴۰۱ شهرهای کردنشین ایران[۲] در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران (بهویژه در اواخر آبان و اوایل آذر ۱۴۰۱) با حمله مسلحانه گسترده نیروهای وابسته به نظام جمهوری اسلامی ایران در مناطق کردنشین ایران یعنی کرمانشاه، کردستان، ایلام و آذربایجان غربی[۳] انجام شد.[۴]
این حملات توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از سخنرانی ۲۸ آبان خامنهای انجام شد. نیروهای سپاه پاسداران و گروههای وابسته به آن در این حملات دست به قتلعام مردم زدند و در شهرها با تانک، هلیکوپترهای نظامی و اسلحههای جنگی به ساختمانهای مسکونی حمله کردند.[۵]
برخی منابع خبری، قتلعام در بعضی از شهرها مانند جوانرود کرمانشاه و مهاباد بالا بودن تعداد کشتهشدگان در طی چند روز را گزارش کردند.[۶]
در ادامه سرکوب خیزش ۱۴۰۱ ایران - که از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و با کشتهشدن یک دختر کرد به نام ژینا امینی[۷] توسط گشت ارشاد آغاز شد- و پس از سخنرانی و دستور خامنهای در ۲۸ آبان ۱۴۰۱ مبنی بر «جمعکردن بساط شرارت» (سرکوب کامل خیزش)، سرکوبگریهای نیروهای حکومتی در مناطق غربی و کُردنشین ایران بهویژه در استانهای شمال استان ایلام کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی افزایش چشمگیری یافت به طوری که دستکم ۵۰ شهروند معترض بهدست نیروهای امنیتی کشته شدند.[۳]
پس از اوج گرفتن خیزش و نیز صدور دستور سرکوب از سوی خامنهای، نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعد از اعلام حکومت نظامی، با کلاشنیکوف، ژ ۳،[۸] شاتگان،[۹] دوشکا،[۱۰] تیربار سنگین W85،[۹] خودروهای نظامی، تانک،[۱۱] هلیکوپتر[۱۲][۵] و گاز شیمیایی فلجکننده اعصاب (هگزاکلروات)[۱۳] به استان کردستان و استان کرمانشاه و شهرهای کردنشین (آذربایجان غربی) حملات شدیدی کرد.[۶]
حکومت جمهوری اسلامی در تلاش است تا با ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و یک قتلعام وسیع، خیزش مردمی از بین ببرد.[۱۴]
سپاه پاسداران از بلندگوهای مساجد اعلام کرده است که از ساعت ۹ شب تا ۹ صبح، حکومت نظامی است و هیچکسی حق بیرون آمدن از خانه را ندارد.[۱۵]
پس از قطع برق شهر، نیروهای سپاهی حکومت در ۲۸ آبان و در هنگام شب با سلاحهای جنگی و خودروهای زرهی، ابتدا وارد شهر مهاباد شدند و بیوقفه به مردم معترض در خیابانها و حتی به سمت منازل شلیک کردند و با آسیبزدن و ویرانکردن مغازهها و خانهها، از جمله، در شهرک ویلاشهر سنندج، خسارات زیادی به مردم وارد کردند.[۶]
بعد از سنگربندی معترضان در مهاباد، نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با خودروهای نظامی و هلیکوپتر… به آنجا نیز حمله کرده و تعداد زیادی از مردم را در سه راه شیلان سرکوب کردند.[۱۲]
دانشگاههای سنندج که در هفتههای گذشته، بارها هدف حمله نیروهای امنیتی قرار گرفته بود، در روز و شب ۲۸ آبان ۱۴۰۱ نیز مورد یورش قرار گرفت. به سوی دانشجویان، گاز اشکآور و گلوله ساچمهای شلیک کردند. رحمت صادقی، رئیس دانشگاه سنندج در اعتراض به سرکوب دانشجویان از مقام خود استعفاء کرد.[۱۶]
بنا بر گزارشهایی، سپاه در شهر جوانرود[۱۷] نیز شروع به قتلعام کرد. در نتیجهٔ تیراندازیهای نیروهای حکومتی در جوانرود و در شامگاه ۲۹ آبان ۱۴۰۱، چند تن، از جمله، یک نوجوان ۱۶ ساله به نام بهاءالدین ویسی کشته شد و برادرش به نام نجمالدین - که بهشدت، مجروح شده بود - توسط نیروهای حکومتی ربوده شد.[۶] سازمان حقوق بشری ههنگاو کردستان با انتشار ویدیویی از حضور نیروهای حمله نظامی سپاه نبی اکرم کرمانشاه در حمله به شهروندان در جوانرود خبر داد. این نیروها با فریاد الله اکبر و رگبار سنگین سلاحهای جنگی به این شهر حمله کردند.[۱۸]
گروهی از معترضان در عبدلآباد (یکی از مناطق جنوب تهران) در مراسم یادبود حمیدرضا روحی در گورستان بهشت زهرا، شعارهایی همچون: «مهاباد، کردستان، سنگر کل ایران»، «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان» و «کردستان، زاهدان، باغیرتانِ ایران» در حمایت از مناطق کردنشین دادند که نیروهای امنیتی با گلوله و نیز گاز اشکآور، به آنان حمله کرده و برخی شان را بازداشت کردند.[۱۹]
در ۳۰ آبان ۱۴۰۱ و پس از بازگشت مردم از مراسم خاکسپاری عرفان کاکایی و بهاءالدین ویسی، نیروهای امنیتی، جمعیت بزرگی را که با دوشکا به رگبار گلوله بستند که هنوز از ابعاد و حجم کشتار در جوانرود، اطلاعات دقیق و کاملی در دست نیست. قطع گسترده اینترنت و دسترسینداشتن به منابع نزدیک به فعالان کُرد، نگرانیها از سرکوب دوبارهٔ معترضان در این شهر را افزایش داده است.[۲۰]
تنها در جوانرود، بهویژه در میدان فلسطین، تعدادی کشته[۲۱] و دستکم دهها نفر زخمی شدند.[۲۲] تصاویر انتشار یافته از جوانرود - که به میدان جنگ، شباهت دارد - گویای سرکوب خونین معترضان است.[۲۳]
بهطور همزمان در پیرانشهر نیز بر اثر بهرگبار بسته شدن مردم، چند نفر، از جمله، یک نوجوان ۱۶ ساله به نام کاروان قادر شکری کشته شدند. همچنین در هنگام انتقال پیکر کاروان قادر شکری به روستای شینآباد، نیروهای حکومتی مردم را به رگبار بستند که منجر به کشته شدن برخی از مردم شد.[۶]
همچنین در شهرهای سنندج، مریوان، دیواندره، پیرانشهر و مهاباد نیز با سلاحهای جنگی به مردم شلیک کرده و حتی آنها را به رگبار بستند.[۶]
در ۳۰ آبان ۱۴۰۱ نیز سپاه پاسداران با خودرو زرهپوش رزمی و هلیکوپتر... به مناطق کردنشین حمله کرد و به گفته برخی از شاهدان عینی، مأموران حکومت با استفاده از سلاح نیمهسنگینی مثل دوشکا به جوانان و زنان شلیک کردند. در طی سه روز (از ۲۸ تا ۱ آذر) بر اثر حملات سنگین جمهوری اسلامی در شهرهای کردنشین، تلفات و خسارات زیادی ایجاد شد که این حملات، همچنان ادامه دارد.[۶]
نیروهای سپاهی جمهوری اسلامی در ۳۰ آبان ۱۴۰۱ و همزمان با حمله به کردستان ایران، با حملات پهپادی، موشکی و توپخانهای به مقرهای دو حزب کُرد ایرانی یعنی حزب دموکرات و کومله زحمتکشان کردستان در کردستان عراق نیز حمله کردند که البته این، سومین موج حملات موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی به مقرهای احزاب کرد ایرانی در مهر و آبان ۱۴۰۱ بود[۶] و در پی این حملات، ۲۱ نفر کشته شدند.[۲۴]
دانشجویان دانشگاه آزاد سنندج هم در ۲۸ آبان برای مقابله با گاز اشکآور و گلوله، سنگر ساختند.[۲۵]
برخی از زخمیشدگان بهدست نیروهای امنیتی ربوده شده و وضعیت سلامتیشان با خطر جدی روبهروست.[۲۶]
نیروهای امنیتی در برخی از شهرهای کرمانشاه، از جمله، روانسر، خودروهای حامل کیسههای خون را - که از بانک خون کرمانشاه به مقصد جوانرود در حرکت بوده - به رگبار بسته و مانع از انتقال خون به بیمارستان جوانرود شدند. همچنین سپاه پاسداران با ربودن وسایل خونگیری در بیمارستان حضرت رسول مانع اهدای خون شهروندان جوانرودی شدند؛[۲۷] در حالی که بیمارستان از همه مردم درخواست اهدای خون برای زندهنگهداشتن زخمیها کرده بود.[۲۸]
پس از کشتهشدن برخی از معترضان دیگر، مردم به منزل امام جمعه، دفتر نماینده کامیاران در مجلس شورای اسلامی و نیز مرکز بزرگ اسلامی در دیواندره حمله کردند.[۲۹]
در موموری (استان ایلام) نیز مردم معترض در ۲۸ آبان، قسمتهایی از ساختمان بخشداری، شهرداری، بانکهای عامل، جهاد کشاورزی و اداره پست را به آتش کشیدند و ساختمان سپاه پاسداران حمله کردند. در این شهر نیز نیروهای سرکوب به سوی معترضان، گاز اشکآور و گلوله، شلیک کرده و چند تن را مجروح کردند.[۳۰]
در سرابله (ایلام) هم معترضان به برخی از بانکها و اماکن دولتی یورش بردند.[۳۰]
به گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، در طی روزهای گذشته، نیروهای حکومتی از ساعت ۲ تا ۵ بامداد به خانههای شهروندان هجوم برده و پس از تخریب منازل و خودروها، وسایل داخل خانه، طلا و زیورآلات و نیز موبایل افراد را با خود بردهاند.[۳۱]
مردم شهرهای مختلف استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه، پس از کشتار گسترده در جوانرود، یکپارچه و در حمایت از خیزش، اعتصاب کردند که این، هشتمین اعتصاب گسترده در (مناطق کردنشین ایران بهویژه) کردستان از زمان آغاز خیزش ۱۴۰۱ است.[۳۲]
در ۳ آذر ۱۴۰۱، کاسبان در بیش از ۲۰ شهر، همچون: سیستان و بلوچستان،[۳۳] مشهد، اصفهان، تهران، ارومیه و دزفول... در حمایت از خیزش کُردها اعتصاب کردند.[۳۴]
کسبه در شهرهای کردنشین، همچون: سرپل ذهاب، سرابله، کنگاور، هرسین، اسلامآبادغرب، گیلانغرب، صحنه، پاوه، آبدانان، روانسر، جوانرود، کرمانشاه، ثلاث باباجانی،کامیاران، سنندج، قروه، مریوان، بیجار بانه، سقز دیواندره، دهگلان، ارومیه، بوکان، نقده، مهاباد، پیرانشهر، سردشت و اشنویه... نیز اعتصاب کردند.[۳۴]
بنا به گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، با تداوم جو امنیتی در شهرهای کردنشین، (دستکم) ۱۸۲ شهروند کُرد به دست مأموران اداره اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بازداشت یا ربوده شدند. بر طبق این گزارش، ۱۲ فعال زن، ۱۴ کودک و نوجوان (زیر ۱۸ سال)، ۹ دانشجو، و ۶ استاد دانشگاه، از بازداشتشدگان هستند.[۳۵]
نیروهای حکومتی تعداد زیادی از مردم و جوانان کُرد را بازداشت کردند.[۶]
سازمان حقوق بشری ههنگاو اسامی ۱۸۶ کودک و نوجوان کُرد (۱۵۴ پسر و ۳۲ دختر) را که در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ربوده شدهاند منتشر کرد[۴۰] که برخی از آنان به چند سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و نیز جریمه مالی محکوم شدند.[۴۱]
گزارشهای تأیید شده حاکی از زخمی و مفقود شدن صدها تن در شهر بوکان… است که زخمیها از ترس ربودهشدن در خارج از مراکز درمانی درمان شده و نیاز شدید به خون و دارو و جراحی دارند.[۴۲]
نامهای ۶۷ تن از کشتهشدگان (آمار اصلی در دسترس نیست) به تفکیک شهر، عبارت است از:[۳]
بنا به گزارشهایی، پیکر برخی از کشتهشدگان، پنهانی و بدون ثبت و احراز هویت، دفن شدهاند.[۵۰]
تا آذر و در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران، دستکم صد و چند ده کُرد توسط حکومت جمهوری اسلامی کشته شدند:[۵۱][۵۲]
تنها در ۸۰ روز نخست خیزش ۱۴۰۱ ایران، در ۴۷ شهر کردستان، بیش از ۸٫۰۰۰ هزار نفر زخمی (۴۰ نفر در وضعیت وخیم) شدند.[۵۲]
۶٫۵۰۰ نفر، از جمله، ۱۷۱ زن و ۱۳۸ کودک بازداشت شدند.[۵۲]
در بیانیه این کانون آمده است: «آنچه امروز بر مردم کُرد میگذرد ادامه سالها سرکوب و شکنجه سیستماتیک حاکمیتی چهلوچندساله است که با اقلیتستیزی و ایجاد ناامنی و دستگیری و اعدام مخالفان، سعی در یکپارچهسازی زبان و باورهای مذهبی و آئینی دارد…؛ مناطق کردنشین ایران - که در روزهای اخیر یکی از پرشورترین صحنههای مقاومت مردمی را در جنبش آزادیخواهی رقم زده بودند - اکنون به عرصه فجیعترین سرکوبهای حکومتی بدل شدهاند».[۶۴]
این کانون در بیانیه خود، یادآور شد که حکومت جمهوری اسلامی از «تفرقهافکنی، عوامفریبی و اتهام بیاساس و نخنمای تجزیهطلبی تا بازداشت و کشتار مردم بیدفاع» بهعنوان حربه برای سرکوب و به خاک و خون کشیدن معترضان بهویژه در بلوچستان و شهرهای کردنشین بهره میبرد. کانون نویسندگان ایران در پایان، از آزادیخواهان ایران و سراسر جهان خواسته است که در برابر کشتار، سکوت نکنند و صدای معترضان را به گوش جهانیان برسانند.[۶۴]