اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، به مجموعه تظاهراتهایی گفته میشود که در شهرهای مختلف ایران در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ برای اعلام همبستگی با اعتراضات مردم تونس و مصر،[۷] بعد از راهپیمایی حامیان حکومت در ۲۲ بهمن بود.
گزارشهای مختلف از بسیاری از شهرهای ایران نظیر تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و رشت از حضور مردم در خیابانها خبر میداد.[۸][۹] در تهران و در ساعتهای اولیه تظاهرات به صورت آرام و پراکنده و بدون زد و خورد انجام میشد. پس از آن با حملهٔ نیروهای پلیس ضد شورش، لباس شخصیها و گارد ویژه به تظاهرکنندگان، این اعتراضات به خشونت کشیده شد. این تظاهرات با اعلام میرحسین موسوی و مهدی کروبی مبنی بر دریافت مجوز از وزارت کشور در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۹ برنامهریزی شد.[۷]
در تاریخ ۲۰ بهمن، مهدی کروبی یکی از سران مخالفان دولت در حصر خانگی قرار گرفت و از دیدار با اعضای خانواده خود تا تاریخ ۲۵ بهمن منع شد. این در حالی بود که مأموران در اطراف خانه وی مستقر شده بودند.[۲۱] همچنین میرحسین موسوی در تاریخ ۲۵ بهمن در حصر خانگی قرار گرفت و پلیس کوچهای که منزل وی در آن قرار دارد را مسدود کرده بود، بهطوریکه ورود و خروج از آن ناممکن بود و نیز کلیهٔ تلفنهای خانه وی از جمله تلفن همراه او و همسرش نیز قطع شده بود. به نقل از خبرگزاری کلمه این اقدامات برای جلوگیری از حضور میرحسین موسوی در راهپیمایی همبستگی با مردم تونس و مصر صورت میگیرد.[۲۲][۲۳] هم چنین دیگر حامیان جنبش سبز مانند محمد خاتمی و عبدالله نوری در تاریخ ۲۵ بهمن در حصر خانگی قرار گرفتند.[۲۴]
فیلترینگ کلمه بهمن
بعد از تبلیغات گستردهٔ معترضان، حکومت برای مبارزه تصمیم به فیلترینگ کلمهٔ «بهمن» برای چند روز و پس از آن کلمهٔ ۲۵ بهمن در جستجوگرهای اینترنتی گرفت.[۲۵]
پیامکهای تهدیدآمیز
به گزارش جرس، برای تعدادی از شهروندان پیامهای تهدیدآمیزی از وزارت اطلاعات با مضمون «شهروند محترم، طبق اطلاع واصله، جنابعالی تحت تأثیر تبلیغات ضد امنیتی رسانههای وابسته به بیگانگان قرار گرفتهاید، در صورت ارتباط با رسانههای خارج از کشور برابر مواد ۴۹۸، ۴۹۹، ۵۰۰، ۵۰۸، ۵۱۴، ۶۰۹، ۶۱۰، ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی مجرم شناخته میشوید و با شما برخورد قانونی خواهد شد.» ارسال شد.[۲۶]
سفر عبدالله گل به ایران
پپه اسکوبار در روزنامهٔ تایلندی آسیاتایمز نوشت که یکی از دلایل انتخاب این روز برای تظاهرات همبستگی با مصر و تونس حضور عبدالله گل رئیسجمهور ترکیه در تهران بود. با توجه به حوادث کشورهای عربی هرگونه سرکوب شدید اعتراضات به اعتبار ایران ضربه سختی میزد که این به نفع ترکیه بود. به ویژه با توجه به این که حکومت ایران حوادث مصر را به انقلاب اسلامی تشبیه کرده بود. حتی گفته میشد که عبدالله گل از مقامات ایرانی خواسته بود تا در آخرین دقایق مجوز برگزاری راهپیمایی را صادر کنند و مقامات هم در ابتدا پذیرفته بودند اما وزارت کشور سپس آن را تکذیب کرد.[۲۷]
روز تظاهرات
در صبح روز ۲۵ بهمن، اکبر امینی یکی از طرفداران جنبش سبز و از بازداشت شدگان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، با در دست داشتن پرچمی سبز و عکسهای جان باختگان اعتراضات جنبش سبز از جرثقیلی واقع در چهارراه قصر تهران بالا رفته و موجب تجمعات اولیه مردم در تظاهرات ۲۵ بهمن ماه در این محل شد. مأموران امنیتی با آوردن خانواده او به محل و تهدید آنها، او را مجبور به پایین آمدن از بالای جرثقیل کردند. وی گردن خود را با طناب آبی به جرثقیل بسته بود تا در صورت دخالت مأموران به دار آویخته شود. وی پس از پایین آمدن از جرثقیل توسط مأموران امنیتی دستگیر شد.[۲۸][۲۹][۳۰]
در تهران ابتدا در ساعات ظهر در میدان امام حسین، خیابان آزادی، خیابان انقلاب، چهار راه ولی عصر، میدان انقلاب، میدان آزادی و چهار راه کالج تجمعاتی صورت گرفت. در ساعات عصر این تجمعات و تظاهرات به مناطق دیگر تهران چون تقاطع نواب صفوی، میدان توحید، بلوار کشاورز، خیابان اسکندری، خیابان کارگر جنوبی، خیابان ۱۶ آذر، خیابان ۱۲ فروردین، چهار راه قصر، میدان هفت تیر، خیابان رودکی، خیابان جمالزاده، هفت حوض، نارمک، خیابان آذربایجان، امیرآباد، عباسآباد، میدان ولی عصر، میدان فردوسی، خیابان شادمان و صادقیه نیز کشیده شد. در ساعتهای اولیه تظاهرات به صورت آرام و پراکنده و بدون درگیری انجام میشد. پس از آن با حملهٔ نیروهای پلیس ضد شورش، لباس شخصیها و گارد ویژه با باتوم و گاز اشکآور به تظاهرکنندگان، این اعتراضات به خشونت کشیده شد و چندین نفر بازداشت شدند.[۳۱][۳۲]
تجمع شهر اصفهان در منطقه چهارباغ، سی وسه پل، دروازه دولت، میدان انقلاب و خیابان سپه به صحنه برخورد نیروهای امنیتی و معترضان بدل شده و نیروهای امنیتی چند تن از تجمعکنندگان را دستگیر کردهاند.[۳۳][۳۴][۳۵]
تظاهرات حامیان جنبش سبز در مشهد که ابتدا در دانشگاه فردوسی آغاز شده بود، توسط نیروهای لباس شخصی و حراست دانشگاه مورد حمله واقع شد. در سطح شهر مشهد و برخی میادین و چهارراههای اصلی نیروهای امنیتی، انتظامی و یگان ویژه مشهد حضور داشتند و فضای شهر به حکومت نظامی اعلام نشده شبیه بود. در میادین آزادی، فلسطین، احمدآباد و تقیآباد و خیابانهای آزادشهر، معلم، سجاد، راهنمایی، رضا و احمدآباد حضور نیروهای لباس شخصی و انتظامی کاملاً مشهود بود و چندین نفر بازداشت شدند.[۳۶][۳۷]
همزمان تظاهرات حامیان جنبش سبز در شیراز نیز، با وجود جو شدیداً نظامی و امنیتی با حضور مردم و دانشجویان برگزار شد. در شیراز، در حد فاصل میدان نمازی، دانشکده مهندسی شماره دو در خیابان ملاصدرا، میدان ارم و بلوار دانشجو تراکم جمعیت بسیار زیاد بود و مأموران یگان ویژه پاسداران و لباس شخصیها، شدیداً با هرگونه تحرک و تردد و تجمعی، برخورد میکردند.[۳۸]
در رشت نیروهای گارد ویژه با تجمع در مقابل دانشگاه، سعی در جلوگیری از شکلگیری تجمعات کردند. بر اساس گزارش شاهدان عینی حاضران در این منطقه برای شکلگیری هستههای اولیه تجمع تلاش کردند، که این اقدام با سرکوب شدید نیروهای پلیس روبهرو شد.[۳۴] در سه راه بادیالله واقع در خیابان مطهری رشت تجمعاتی توسط مردم معترض شکل گرفت که موتور سواران بسیجی با حرکت در پیادهروها و ضرب و شتم مردم، تجمع را به خشونت کشاندند. اندکی بعد، تعداد زیادی از کارگران شهرداری اقدام به جمعآوری سطلهای زبالهٔ پلاستیکی کل خیابان نمودند. طی درگیری، مأموران بسیجی و یگان ویژهٔ پلیس تعدادی از جوانان را دستگیر کردند.[۳۹]
در شهر بابل نیز بعد از ظهر روز ۲۵ بهمن جمعیت حامیان جنبش سبز و دانشجویان ابتدا به صورت پراکنده روبروی دانشکده صنعتی نوشیروانی بابل تجمع کرده و به دلیل شرایط ویژه، از ساعت حدود پنج و نیم بعد از ظهر از میدان اوقاف- باغ فردوس به سمت مدرس - البته با سکوت کامل- حرکت میکردند که در مقابل استادیم ورزشی آزادی با خشونت مأمورین نیروی انتظامی مواجه شدند. همچنین آمدهاست "بعد از حملات خشونت بار مأموران یگان ویژه، موتور سوارهای بسیجی و لباس شخصیها جمعیت پراکنده را تا حتی کوچههای دورتر (منتهی به مدرس و جایگاه پمپ گاز) دنبال میکردند و مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار میدادند. این گزارش همچنین خاطرنشان کرد "تا روز ۲۶ بهمن، دست کم ده تن از شهروندان بابلی بازداشت و تعدادی به زندان متی کلای بابل انتقال یافتند."[۴۰]
در کرمان تجمعی در یکی از میادین این شهر شکل گرفت که طی آن ۱۷ نفر بازداشت شدند.[۴۱]
در این روز ارتباطات تلفن همراه در ساعات اوج تظاهرات در شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان و شیراز قطع شد و پارازیت بر روی امواج شبکههای ماهوارهای افزایش یافت. هم چنین خدمات پیامک و اینترنت با اشکال مواجه شد.[۴۵][۴۶]
بسته شدن برخی از ایستگاههای مترو
با شروع اعتراضات برخی از ایستگاههای متروی تهران در بعد از ظهر روز ۲۵ام بهمن تعطیل شد. مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران علت تعطیلی برخی از ایستگاههای مترو را اینگونه بیان میکند:
روز ۲۵ بهمن تک تک ایستگاههایی که بسته شدهاست به دستور مقامات امنیتی و انتظامی بوده و متروی تهران به هیچوجه کار سرخود انجام ندادهاست.
ایگناسیو پرس کامبرا سرکنسول اسپانیا در مقابل نمایندگی دیپلماتیک اسپانیا در تهران که در محل برگزاری تظاهرات قرار داشت، توسط نیروهای انتظامی بازداشت شد و به مدت چهار ساعت در بازداشت به سر برد، وزارت خارجه اسپانیا نیز در واکنش به این بازداشت، مرتضی صفاری نطنزی، سفیر ایران در این کشور را احضار کردهاست و این عمل را غیرقابل قبول خواند.[۴۸][۴۹]
هم چنین یکی از کارمندان سفارت ژاپن نیز در این روز دستگیر شد.[۵۰]
در درگیریهای روز ۲۵ بهمن یک دانشجوی ۲۶ سالهٔ رشتهٔ هنر بهنام صانع ژاله در خیابان امیر اکرم تهران بر اثر اصابت گلوله کشته شد. منابع خبری معترضان، ژاله را یکی از تظاهراتکنندگان معرفی کردند که توسط نیروهای امنیتی کشته شدهاست. وی یکی از هواداران آیت الله منتظری از حامیان جنبش سبز بودهاست. هم چنین مقالاتی در مجله آزما از مجلات هوادار جنبش سبز مینوشتهاست.[۵۲][۵۳][۵۴] در مقابل رسانههای حکومتی ادعا کردند که ژاله از اعضای بسیج بوده و توسط «عوامل فتنهگر و گروهک مزدور و تروریستی منافقین» به قتل رسیدهاست.[۵۵]احمدرضا رادان نیز با تأیید مرگ یک نفر، از زخمی شدن تعدادی دیگر خبر داد و گفت که ۹ نفر از مجروحان جزو نیروهای امنیتی بودهاند.[۵۶]
خبرگزاری فارس، همچنین خبر از کشته شدن فرد دیگری به نام محمد مختاری را در درگیریهای ۲۵ بهمن داد که بعد از زخمی شدن در بیمارستان در گذشت. این خبرگزاری مسئول تیراندازی این جوان را «عوامل فتنهگر و گروهک مزدور و تروریستی منافقین» دانست.[۳]
امیرحسین تهرانچی نیز در تظاهرات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بر اثر اصابت گلوله کشته شد.[۵۷]
رامین پرچمی بازیگر فیلم اخراجیها در تظاهرات ۲۵ بهمن نیز دستگیر و بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد.[۵۸]
هم چنین در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله در دانشگاه هنر در ۲۷ بهمن ماه درگیریهایی بین هواداران جنبش سبز و نیروهای بسیج و لباس شخصی صورت گرفت که چند تن از دانشجویان دانشگاه از جمله کوروش خان محمدی، حسن فتحی زاده، وحید نصرتی، عباس صالحی، عبدالله رنجبر، فراز سرابی و امیر بینظیر بازداشت شدند.[۶۶]
همچنین دهها تن توسط لباس شخصیها به شدت در ناحیه سر و بینی مجروح شدند و بسیاری از ترس دستگیر شدن از رفتن به درمانگاه و بیمارستان خودداری کردند.
بیانیههای میرحسین موسوی و مهدی کروبی پس از تظاهرات
جنبش شکوهمند شما ازدو سو مورد تهاجم قرار گرفتهاست: از یک سو مورد تهاجم اقتدار گرایانی که چشم به پست و مقام و زر و زور در آینده دارند و از سوی دیگر تلاش بیگانگان و موج سواران بینالمللی برای پی گرفتن مطامع خود بودهاست که هر دو تلاش کردهاند که جنبش را به صهیونیسم و آمریکا و اذناب آنان منتسب کنند.
این در حالی است که افتخار بزرگ جنبش سبز در استقلال و تکیه آن بر نیروی عظیم ملت بودهاست. جنبش سبز همواره با بیگانگان فاصله داشته.
این همراه کوچک شما ضمن تبریک به مناسبت پایداری خیرهکننده مردم، شهادت فرزندان عزیز شما ملت سرفراز را تسلیت میگویم.
هم چنین مهدی کروبی دیگر رهبر جنبش سبز در قسمتهایی از بیانیه خود گفتهاست:
متأسفانه از زمان ارائه این درخواست با سیلی از فحاشیها و دریده گوییهای روزنامهها و رسانههای جیره خوار مواجه شدیم و از همان زمان به منظور جلوگیری از شرکت در راهپیمایی و پیوستن به مردم با قطع تلفن و ارتباطات و همچنین حصر و تخریب منزل مسکونی مان مواجه شدیم. ضمن محکومیت شدید برخوردهای خشن و غیرانسانی و غیر اسلامی هشدار میدهیم که تا دیر نشدهاست پنبهها را از گوشهایتان خارج کنید و صدای مردم را بشنوید. اعمال خشونتآمیز و مخالفت و عناد با خواست مردم تا زمانی و جایی میتواند به استمرار چنین وضعیتی کمک کند. از سرنوشت دوری حکومتها از مردم عبرت بگیرید.
زندانیان سیاسی را آزاد و دستتان را از گلوی روزنامهها و رسانههای مستقل بردارید، به عهد و میثاقی که با نام قانون اساسی با مردم بستهاید وفادار باشید.
با توجه به گستردگی این تظاهرات، پیامدهای آن نیز قابل توجه بودند.[۶۹]
واکنشهای داخلی
علی لاریجانیرئیس مجلس شورای اسلامی وقت در نشست علنی مجلس با بیان: «آقایانی که در ایران اطلاعیه صادر کردند و در دام و تله طراحی شده آمریکا افتادند، با چه تحلیلی این کار را کردند؟» راهپیمایی ۲۵ بهمن را آمریکایی خواند.[۷۰]
«من تعجب میکنم که چرا موسوی و کروبی نمیفهمند که در این حوادث، عملهای بیش نیستند و مورد سوءاستفاده آمریکا و همه بدخواهان قرار گرفتهاند و جالب اینکه آمریکا از این عملهها هم عبور کردهاست. قطعنامهها و گفتارهای مسئولان آمریکایی نشان میدهد که این آدمها فقط مستمسک بودهاند و جریان فتنه جایی دیگر طراحی و رهبری میشد.»
در ادامه نیز آمریکا را به دخالت در اداره کشور متهم کرد.[۷۱][۷۲]
سازمان بسیج استادان دانشگاههای کشور طی نامهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی را آلت دست آمریکا خواند و حوادث ۲۵ بهمن را سازمان یافته در خارج از کشور اعلام کرد و در ادامه خواستار محاکمه موسوی و کروبی شد.[۷۳]
پس از تظاهرات ۲۵ بهمن، نمایندگان مجلس ایران شعار «مرگ بر موسوی» و «مرگ بر کروبی» سر دادند و خواستار اعدام این دو رهبر اصلاح طلب شدند. نمایندگان نوشتهای بر روی جایگاه هیئت رئیسه نصب کرده بودند بدین شرح:
«ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار محاکمه و اشد مجازات موسوی و کروبی به جرم افساد فی الارض و اقدام علیه امنیت ملی کشور هستیم.»
رئیس مجلس نیز دستور تشکیل کمیته «بررسی افراد ضدانقلاب» را صادر کرد.[۷۴]
در تحصنی که در ساعات پایانی ۲۶ بهمن در میدان ارک تهران از جانب هواداران جمهوری اسلامی برگزار شد، مخالفین میر حسین موسوی و مهدی کروبی با نصب طناب داری در مقابل دادسرای عمومی و انقلاب تهرانمترسک میرحسین موسوی را به دار آویخته و آتش زدند و با سر دادن شعارهای «مرگ بر موسوی»، «مرگ بر خاتمی»، «مرگ بر کروبی» از دستگاه قضایی، خواستار محاکمه سران جنبش سبز شدند.[۷۵]
دفتر تحکیم وحدت در محکومیت حوادث ۲۵ بهمن حامیان میرحسین موسوی، بیانیهای تحلیلی صادر کرد و در این بیانیه موسوی و کروبی را به دلیل زمینهسازی برای حوادث روز ۲۵ بهمن مسئول دانست.[۷۶]
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا ضمن اعلام حمایت صریح و مستقیم از معترضان ایرانی، افزود: «آنچه امروز در ایران اتفاق میافتد بیانگر شجاعت مردم این کشور است و نشان دهنده دو رویی رژیم ایران که طی سه هفته گذشته مرتباً آنچه در مصر در جریان بود را میستود.»[۷۷]
باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا نیز در سخنرانی که یک روز پس از تظاهرات انجام داد، اعلام کرد که اجازهٔ همان تظاهراتهای بی خشونتی که در مصر انجام شدهاست، باید به مردم ایران داده شود. او گفت که دولت ایران کنارهگیری مبارک را جشن میگیرد، در حالی که مردم خود را به خاک و خون میکشد. او گفت هر چیزی که برای مصر صحیح است برای ایران نیز درست میباشد.[۷۸]
دفتر کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اروپا، با ذکر اینکه وی رویدادهای ایران را «از نزدیک» دنبال میکند، اعلام کرد که آزادی بیان و آزادی تجمع، حقوق بنیادین بشر است و باید کاملاً رعایت شود. در عین حال سرکوب تظاهرکنندگان را محکوم کرد.
یژی بوزک، رئیس پارلمان اروپا، در بیانیه خود گفت که اعتراضات تهران که در آن دست کم یک نفر نیز کشته شدهاست، نشان میدهد که «نسیم دموکراسی که در جهان عرب وزیدن گرفته به ایران نیز رسیدهاست.»[۷۹]
وزیر خارجه بریتانیا، ویلیام هیگ، با اشاره به تصاویر ضرب و جرح تظاهرکنندگان ایرانی که منتشر شده گفته اگر احمدینژاد معتقد است، مردم مصر حق دارند آزادانه عقایدشان را بیان کنند، دولت ایران نباید همین حق را از مردمش دریغ کند. وزیر امور خارجه بریتانیا گفت که مقامهای ایرانی باید به حق آزادی بیان و تجمع مسالمتآمیز مردم احترام بگذارند.[۸۰]
عبدالله گل، رئیسجمهور ترکیه نیز که در ایران به سر میبرد، در دیدار خود با خبرنگاران در تهران، در لحظات آغازین اعتراضها، بدون اشاره مستقیم به ایران از رهبران کشورهای منطقهٔ خاورمیانه خواست که به درخواستهای «واقعگرایانه» مردمشان توجه کنند.[۸۲]
اعتراضات جنبش سبز در ۱ اسفند ۱۳۸۹ به مجموعه تظاهراتی گفته میشود که در شهرهای مختلف ایران در روز ۱ اسفند ۱۳۸۹ اتفاق افتادهاست. معترضین برای گرامیداشت کشتهشدگان روز ۲۵ بهمن (محمد مختاری و صانع ژاله) و اعتراض به وضع موجود، در شهرهایی نظیر تهران، شیراز، اصفهان، رشت، مشهد، بابل، کرمانشاه، مهاباد و زاهدان در تظاهرات شرکت کردند. در شهر تهران در بعضی از نقاط این اعتراضات با دخالت نیروهای امنیتی به ضربوشتم مردم شرکتکننده ختم شدهاست. این دومین تظاهرات جنبش سبز در سال ۱۳۸۹ میباشد.[۱۱۸]
پیش زمینه
حصر خانگی میرحسین موسوی
پس از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و درخواست مشترک مهدی کروبی و میرحسین موسوی، رهبران جنبش سبز، برای حضور هواداران جنبش سبز در تظاهرات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در حمایت از قیام مردم مصر و تونس، حصر خانگی میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد واقع در خیابان پاستور با ایجاد دیواری آهنی بر معبر ورودی خانه موسوی، از روز ۲۵ بهمن به منظور جلوگیری از شرکت آنها در تظاهرات آغاز شد و از روز ۲۷ بهمن ماه، پس از درخواست ۲۳۳ نماینده مجلس شورای اسلامی برای اعدام موسوی و کروبی و بیانیههای موسوی و کروبی در رابطه با تظاهرات ۲۵ بهمن ماه، کامل شده و با قطع آخرین ارتباطات محدود موسوی و رهنورد از جمله تلفن، اینترنت و ارتباط با دخترانشان، دیگر هیچ اطلاعی از وضعیت و سلامتشان در دست نبود. هم چنین محافظان موسوی از محافظت وی عزل شده و نیروهای امنیتی جای آنها را گرفتند.[۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲]
فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی با نوشتن نامهای خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نسبت به این اقدام نمایندگان مجلس، حصر خانگی، قطع ارتباطات از جمله تلفن و اینترنت مهدی کروبی و جلوگیری از دیدار با اعضای خانواده اش اعتراض کرد.[۱۲۵] در قسمتهایی از این نامه آمدهاست:
جنابعالی به خوبی میدانید که از پنج شنبه در حصر کامل نیروهای امنیتی هستیم که بنحوی که فرزندانم را نیز به منزل راه نمیدهند، تلفنهای ارتباطی همگی قطع میباشد، از ادامه درمان این حق اولیهام نیز ممانعت به عمل آمده و نیروهای امنیتی دیشب همزمان با حمله اوباش شبانه با شکاندن درب آپارتمان فرزندم محمد حسین بدون حضور او به منزلش یورش بردند. از آنجا که سخن از قانون گرایی کردهاید، موجب امتنان است معیارهای قانونی برای این رفتارهای مذبوحانه، غیرانسانی و البته کودکانه که هیچ خللی در انتخاب راه همسرم ایجاد نمیکند را جهت اطلاع اینجانب و تنویر افکار عمومی معین نمائید.
مهدی کروبی نیز در پیامی جداگانه از طریق یکی از مشاورانش به نام مجتبی واحدی، در اعتراض به این اقدام نمایندگان مجلس گفت:
کروبی بار دیگر آمادگی خود را برای محاکمه در یک دادگاه علنی اعلام و خطاب به سران حکومت گفت: اگر غیرت و شجاعت دارید لااقل مانند حکومت شاه رفتار کنید که اگر مبارزانی مانند طالقانی، گلسرخی، بخارایی و دهها مبارز با اندیشههای متفاوت را به بند میکشید، اجازه انتشار محاکمات آنها در رسانهها را میداد. کروبی پیامی هم برای آقایان قالیباف، ناطق نوری و حسن روحانی داشت. او با اشاره به اینکه شکستن همزمان سکوت این سه نفر و برخی ظرایف موجود در اظهار نظر آنها و نیز همزمانی آن با اطلاعیه دستوری هیئت رئیسه خبرگان، هر نوع تردید در خصوص الزام آقایان به اظهار نظر را برطرف میکند، از این سه نفر خواست با صدور اطلاعیهای، محاکمه علنی او و اجازه انتشار دفاعیاتش در رسانهها را نیز خواستار شوند.
درخواست شورای هماهنگی راه سبز امید و مشاوران موسوی و کروبی
شورای هماهنگی راه سبز امید که باصدور بیانیهای از مردم ایران دعوت کرد که روز یکشنبه، اول اسفندماه، ساعت سه به منظور هفتمین روز شهادت دو شهید تظاهرات ۲۵ بهمن و همچنین بزرگداشت یاد و خاطره سایر شهدای جنبش سبز و حمایت از سران جنبش سبز در میادین شهر حضور داشته باشند.
اردشیر امیرارجمند مشاور میرحسین موسوی در گفتگو با جرس گفت: «نگذارند تفکر مردم نسبت به کل سپاه تغییر کند و از یک نیروی حامی مردم به یک نیروی سرکوبگر تبدیل شود». وی افزود: «بزرگداشت شهدای جنبش در یک مراسم غیردولتی و خودجوش و مردمی، خواست مشروع و عمومی است».
سیدمجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی نیز در گفتگو با رادیو فردا با تأکید بر اینکه «سپاه، یکپارچه نیست» گفت: «بخشی از سپاه که سرکوبگر است رقیب مردم است و با روی کار آمدن حکومت مردمی، منافع مالی خود را در خطر میداند به همین دلیل دست به سرکوب میزند».[۱۲۸]
تجمعهای پراکنده مردم، در ۱ اسفند ۱۳۸۹ پس از ساعت ۱۵، در خیابان ولی عصر، خیابان انقلاب و خیابان آزادی شکل گرفت، تجمع مردم در اغلب این نقاط با سکوت همراه است. گاهی نیز مردم تجمعکننده شعار الله اکبر، مرگ بر دیکتاتور یا حسین، میرحسین سر میدادند.[۱۳۱]
از ساعت اولیه ظهر ۱ اسفند، تجمعات در جو امنیتی – پلیسی حاکم بر مناطق مرکزی و اصلی شهر آغاز شد نیروهای گارد ضد شورش در برخی میادین پایتخت حضور چشمگیر یافتند و تجمعات با تاریکی هوا رو به گسترش شد و لحظه به لحظه بر حضور مردم در برخی از نقاط تهران از جمله خیابان ولی عصر، میدان ولی عصر، چهار راه پارک وی، جام جم، سعادت آباد، میدان ونک، میرداماد، توانیر، خیابان طالقانی، میدان فاطمی و میدان هفت تیر افزایش یافت و درگیریهایی در این خیابانها میان مردم و نیروهای انتظامی و لباس شخصی رخ داد. نیروهای یگان ویژه پاسداران، بارها در این مناطق به روی تجمع کنندگان گاز اشکآور پرتاب کرده و گروهی را بازداشت نمودند. معترضان در دستههای دهها نفری شعار الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور سر میدادند و دستهای خود را به علامت پیروزی بالا میگرفتند. موتور سوارهای بسیج، با حرکت در پیادهروها و ضرب و شتم معترضان با باتوم در صدد پراکندن معترضان بودند. هم چنین گروههایی از مردم روبروی ساختمان صدا و سیما در خیابان ولی عصر تجمع کردند. در این روز نیروهای امنیتی به صورت دائم تمام رفتوآمدها و تحرکات و ترافیکهای ساختگی را مورد بازرسی قرار میدادند.[۱۳۲][۱۳۳]
درگیری در خیابان امیرآباد، بهطور شدیدی تا غروب ادامه داشت و دانشجویان خوابگاههای مستقر در آن خیابان (از انقلاب تا امیرآباد شمالی) بر تداوم اعتراضات خود تأکید داشتند. همچنین میدان ولی عصر و خیابانهای منتهی به آن، صحنهٔ جنگ و گریز خیابانی میان نیروهای گارد با مردمی بود که ساعاتی از عصر، میدان را در تسلط خود گرفته بودند و از ولی عصر تا انتهای بلوار کشاورز، به صحنههای درگیری مبدل شده بود. هم چنین نیروهای امنیتی با یورش به پاساژهای اطراف چهار راه ولیعصر، پاساژ ایرانیان، پاساژ ولیعصر، پاساژ رضا و… اقدام به تعطیلی آنها نموده که موجب محبوس شدن برخی از مردم در پاساژها شده بود.[۱۳۵]
خیابانهای کریمخان، میدان هفت تیر تا سهروردی و فلکههای اول و دوم صادقیه نیز صحنهٔ تجمعات حامیان جنبش بود که شعارهای مرگ بر دیکتاتور سر میدادند و به گروهی که قصد شعار دادن داشتند، شدیداً حمله کردند.
بر خلاف ۲۵ بهمن، لباس شخصیها، بسیجیها، یگانویژه و همه مأموران امنیتی به سلاحهای گرم مسلح بودند و در بیشتر نقاط، نیروهای گارد مانع هرگونه تجمع بیش از چهار یا پنج نفر میشد، که طی همین اقدام، برخوردهای شدید و دستگیریهایی رخ داد، که مردم با شعار و هجوم، با نیروهای حکومتی درگیر میشدند. در اطراف میدان آزادی تهران در خیابان ولدخانی جنوبی، جمعیت زیادی از مردم جمع شدهاند و با عوامل سرکوب دولت درگیر شدند. در میدانهای هفت حوض، تهرانپارس و صادقیه نیز نیروهای امنیتی حضور گستردهای داشتند.[۱۳۵][۱۳۶]
در شیراز با افزایش جمعیت مردم معترض خیابانهای شیراز، نیروهای انتظامی و لباس شخصی به مردم حملهور شدند و نیروهای انتظامی و لباس شخصی با حضور گسترده در خیابانها و میادین اصلی شهر و همچنین مانور با موتور، قصد به ایجاد رعب و وحشت پرداختند و حتی عابرین و رانندگان عادی را نیز مورد ضرب و شتم قرار دادند. شیرازیها در خیابانهای ملاصدرا و حوالی میدان نمازی و دانشگاه مهندسی دست به تظاهرات زدند. علی عسکری دانشجوی سبز شیراز در ۱ اسفند ماه ۱۳۸۹ در شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی پیش از این نیز در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۸۸ همراه با شماری از دانشجویان شیراز بازداشت شده بود.[۱۳۷]
در اصفهان بسیاری از معترضان که از اصفهان و شهرهای اطراف در این میدان جمع شدند و در گروههای چند ده نفری جمع شده و بهطور پراکنده شعار دادند. علاوه بر این در دروازه شیراز این شهر، جمعی بسیجی مستقر شدند و در خیابان نظر شرقی عدهای موتور سواران لباس شخصی با در دست گرفتن پرچم جمهوری اسلامی در ورودی خیابان ایستادند. علاوه بر تجمع دانشجویان دانشگاه اصفهان، مردم آن شهر نیز تجمعی در میدان انقلاب صورت دادند که با حملات و حضور نیروهای ضد شورش همراه بود.[۱۳۸]
در مشهد نیز تنش در مناطق مرکزی این شهر گزارش شد. به گفته شاهدان عینی در خیابانهای راهنمایی و پرستار این شهر درگیریهایی بین تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی روی داد.[۱۳۹] از بامداد روز ۱ اسفند نیروهای امنیتی و نظامی همراه با تجهیزات و «اسلحه» در اکثر خیابانها و میادین اصلی شهر مشهد مستقر شده و موجی از رعب و وحشت را به خیابانها آوردند
و این نیروها حضور چشمگیری در خیابان «راهنمایی» در شهر مشهد داشته و با مردمی که قصد تجمع داشتند برخورد کردند؛ و مردم را با ضرب و شتم متفرق کردند و اجازه برگزاری تجمع را به آنان ندادند. خیابان «پرستار» در نزدیکی همین خیابان نیز شاهد درگیری بین نیروهای امنیتی و مردم معترض بود. نیروهای امنیتی برای تهدید «اسلحههای» خود را به مردم نشان میدهند. نیروهای امنیتی بسیاری در بیمارستان «قائم» در نزدیکی این خیابانها حضور داشتند و از بیمارستان به عنوان پایگاه خود استفاده کردند.[۱۴۰]
در تبریز نیز تجمع معترضان و مملو از نیروهای امنیتی در خیابان آبرسان و میدان ساعت تبریز گزارش شد.[۱۴۱][۱۴۲]
در رشت خیابان مطهری این شهر در ۱ اسفند ۱۳۸۹ شاهد درگیری شدید مردم معترض با نیروهای امنیتی و لباس شخصیها در این شهر بود. برخی از شاهدان عینی از رشت، شمار افراد شرکتکننده در این راهپیمایی را بیش از روز ۲۵ بهمن برآورد کردهاند. این شاهدان همچنین از شمار بالای بسیجیها و نیروهای امنیتی و نیروی انتظامی در شهر خبر دادند که با تهدید و ارعاب سعی در متفرق کردن جمعیت داشتند.[۱۴۴]
در زاهدان نیز در ۱ اسفند ۱۳۸۹ در ساعت ۴ بعد از ظهر، از خیابان دانشگاه به طرف میدان امام علی تظاهرات کردهاند و شعارهای علیه دیکتاتور سر دادهاند.[۱۴۶]
در شهر مهاباد مخالفان دولت در چند خیابان اصلی این شهر تجمع کردند و با آتش زدن لاستیک و سطلهای زباله خیابانها را بستند. هم چنین جمعی از جوانان در میدان استقلال مهاباد با برپایی تجمعی اقدام به سر دادن شعارهای ضدحکومتی کردند. این در حالیست که حضور نیروهای امنیتی در مهاباد چشمگیر است. جمعی از جوانان در میدان استقلال مهاباد با برپایی تجمعی اقدام به سر دادن شعارهای ضدحکومتی نمودند. نیروهای نظامی برای بازگرداندن کنترل از دست رفتهٔ شهر مهاباد، به سوی مردم گاز اشکآور شلیک کرده و گزارشها حاکی از آنست که شماری از تظاهرکنندگان مجروح شده و دهها تن نیز بازداشت شدهاند. طبق گزارشهای رسیده شمار مجروحین در مهاباد نیز بیش از چهار نفر بودهاست. همچنین از سنندج، پاوه و مریوان نیز برخی «تحرکات مردمی» گزارش شد. در پی فراخوان به اعتصاب سراسری در کردستان در روز یکم اسفند ماه، در برخی مناطق کردنشین اعتصاباتی انجام گرفت. به گزارش هرانا، در بوکان و سقز اعتصابی گسترده شکل گرفت تا جایی که بیش از ۸۰ درصد مغازههای این شهر در روز یکشنبه بهطور کامل تعطیل شدند. از سویی فضای شهر بوکان نیز به شدت امنیتی بود.[۱۴۷][۱۴۸]
در کرمانشاه نیز در روز یکم اسفندماه مناطق نوبهار و مصدق در شهر کرمانشاه مملو از جوانانی بود که بدون سر دادن شعار در خیابان حضور داشتند. در چهار راه نوبهار و میدان مصدق فضای امنیتی حاکم بود، بهطوریکه یگان ویژه در آنجا مستقر بود؛ و در حوالی ساعت ۵ بعدازظهر مأموران انتظامی حاضر در میدان مصدق قصد داشتند دو جوان را بازداشت کنند که آن دو توسط مردم و با اعتراض جوانان آزاد شدند. در ساعت شش عصر نیز مناطق یادشده مملو از حضور خیابانی همراه با سکوت مردم و حضور همزمان مأموران انتظامی وامنیتی بود. مأموران حتی ماشینهای راهنمایی و رانندگی را به کار گرفته بودند و درون آنها دیده میشدند. دو دستگاه ماشین آتشنشانی نیز مرتب در مناطق یادشده عبور میکرد. از ظهر روز اول اسفند ماه خطوط موبایل در کرمانشاه دچار اختلال جدی شد و سرعت اینترنت هم به شدت کاهش یافت.[۱۴۹]
در بابل نیز فضای این شهر در روز اول اسفند، به شدت امنیتی بود. در این روز چندین دستگاه خودرو زرهی یگان ویژه در جلوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل و چند نقطه دیگر این شهر از جمله خیابان امیرکبیر، میدان باغ فردوس، چهارراه شهربانی و خیابان شهاب نیا مستقر بودهاست. تجمع گروهی از حامیان جنبش سبز در خیابان امیرکبیر با دخالت سربازان یگانویژه و نیروهای لباس شخصی موسوم به انصار منجر به خشونت گردیدهاست. این درگیریها تا ساعت ۹ شب ادامه یافته و منجر به شلیک تیر هوائی و گاز اشکآور از سوی مأمورین امنیتی گردیدهاست. همچنین از طرفی چند تن از حامیان و جوانان جنبش سبز بابل دستگیر شدند.[۱۵۰]
به گزارش دانشجونیوز بر اثر شلیک این نیروها که مجهز به سلاح گرم بودند، یک نفر از معترضین در میدان هفت تیر کشته شد. همچنین بر اثر درگیریها در میدان هفت تیر تعدادی دیگر از مردم نیز مجروح شدند. یکی از حاضران در صحنه به دانشجونیوز گفت: شدت جراحت وارده بر فردی که مورد هدف گلوله قرار گرفت، به حدی بود که این شهروند پس از دقایقی در میدان هفت تیر جان سپرد. این در حالی است که بیبیسی فارسی هم به نقل از یک شاهد عینی دیگر گزارش کرد که صدای تیراندازی از حوالی خیابان عباسآباد در تهران شنیدهشد.[۱۳۰]
حامد نورمحمدی دانشجوی اهل الشتر ترم ۴ رشته زیستشناسیدانشگاه شیراز در جریان تظاهرات ۱ اسفند در شهر شیراز نیز کشته شد.[۱۱۷]حامد نور محمدی از پل روگذر حد فاصل میدان دانشجو و میدان نمازی در شیراز توسط مأموران امنیتی به پایین پرت شده و پس از برخورد ماشین در سطح خیابان پایین (خیابان ساحلی) جان خود را از دست داد.[۱۱۷]
هم چنین یک زن در تظاهرات معترضان در ۱ اسفند در مهاباد کشته شده و دو نفر نیز در مهاباد بازداشت شدند.[۱۶۰]
سعیده عسگری دانشجوی رشتهٔ زبان فرانسه و فرناز کمالی دانشجوی رشته علوم سیاسیدانشگاه آزاد واحد تهران مرکز نیز عصر روز یکشنبه در حوالی چهارراه فلسطین و توسط سرنشینان یک خودروی «سمند نقرهای» متعلق به نیروهای امنیتی بازداشت شدند.[۱۶۲]
محمدرضا ملکیان، از اعضای اتاق بازرگانی استان مازندران و از اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در این روز در آمل توسط نهادهای امنیتی استان بازداشت شد.[۱۶۳]
حسن یونسی فرزند علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی نیز بازداشت شد. بر اساس گزارش سایتهای دولتی ایران، وی به دلیل رفتارهای تحریکآمیز در تظاهرات یکم اسفند ماه دستگیر شد.[۱۶۴]
یک برادر و خواهر به نام عرفان عرفانی و سانیه عرفانی توسط نیروهای امنیتی در ۱ اسفندمریوان بازداشت شدند.[۱۶۵]
به دنبال اعلام فراخوان تجمع و تظاهرات اول اسفند در چهارمحال و بختیاری برای شرکت مردم در تظاهرات ضدحکومتی، نیروهای امنیتی ۱۸ نفر به نامهای عباس زارع، مجتبی کریمی، محمد کریمی، رضا فاضل، محمدعلی رحمانی، بهمن شفیعی، مرتضی ربعی، حسن نجفی، عبدالله محمدی، مصطفی کریم زاده، محمد کریم زاده، شهریار علیپور، علیرضا محسنی، اکبر احمدیان، رضا آقا بابایی، حسن الیاسی، محمد فاضلی و محمود مقدسی بازداشت شدند.[۱۴۵]
دو شهروند اهل سقز به نام هیوا خالدی به همراه خواهرش لطیفه خالدی در این روز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.[۱۶۶]
حسن رضایی سخنگوی ستاد ۸۸ استان گلستان و رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت این استان است یکشنبه اول اسفند، همزمان با فراخوان جنبش سبز برای تظاهرات سراسزی در گرگان بازداشت شد.[۱۶۹]
در شیراز نیز دست کم ۵۰ نفر دستگیر شدند. علی عسکری دانشجوی دانشگاه شیراز در ۱ اسفند ماه ۱۳۸۹ در شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی پیش از این نیز در ۱۳ آبان ماه ۱۳۸۸ همراه با شماری از دانشجویان شیراز بازداشت شده بود.[۱۳۷]
هم چنین قریب به ۱۵۰ تن از شهروندان معترض در شهر رشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.[۱۷۰]
در جریان اعتراضات یک اسفند در بابل علی یزدان پناه و سارا باقری دو فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بازداشت شدند.[۱۷۱]
نیروهای امنیتی و دولتی ر روز اول اسفندماه، صدها شهروند معترض و حدوداً ۱۵۰۰ نفر در تهران را که قصد راهپیمایی و تجمع در تهران را داشتند، به صورت فلهای و گروهی بازداشت و به بازداشتگاههای مختلف از جمله پلیس امنیت سروش واقع در خیابان شریعتی انتقال داده شدند.[۱۸۲] بسیاری از بازداشت شدگان دیگر نیز در تهران به مقر موسوم به «فاتب» (فرماندهی انتظامی تهران بزرگ)، که «پلیس پیشگیری» در آن مستقر بوده و در خیابان کارگر در حوالی میدان انقلاب میباشد، منتقل شدند.[۱۸۳]
واکنشها و نتایج
واکنشهای داخلی
مجتبی واحدی سخنگوی مهدی کروبی در این روز دربارهٔ تظاهرات اول اسفند اعلام کرد: «بیش از توقع ما در نقاط مختلف تجمع برگزار شده و مردم شعار دادهاند.»[۱۸۴]
محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و برادر محمد خاتمی در این روز، در نامهای سرگشاده به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، با اشاره به موضعگیری وی علیه سران جنبش سبز، تأکید کرد که او و قوهٔ تحت مدیریتش به دلیل اظهارنظر و صدور حکم دربارهٔ پروندهای که هنوز مفتوح است، دیگر صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارند.[۱۸۵]
کمپین سفارت سبز با صدور بیانیهای در این روز اعلام کرد که احمد ملکی دیپلمات ارشد سرکنسولگری ایران در میلان – ایتالیا نیز به جنبش سبز ملت ایران پیوست.[۱۸۶]
اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی، دربارهٔ اعتراضات جنبش سبز در اول اسفند گفت: همانطور که پیشبینی میشد، فضای رعب و وحشتی که با حضور نیروهای لباس شخصی و یگان ویژه ایجاد کرده بودند، مانع تحقق سنت حسنه قدردانی از شهدا و نشان دادن مخالفت با استبداد، توسط مردم، نشد.[۱۸۷]
مهدی خزعلی نیز در گفتگو با دویچه وله دربارهٔ این روز گفت: اول اسفند، تهران یک پادگان بزرگ نظامی بود.[۱۸۸]
هم چنین کارکنان پالایشگاه آبادان در آستانه اول اسفند دست به اعتصاب زدند.[۱۸۹]
پس از این تظاهرات، نیروهای بسیج و لباس شخصی به خانه مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز حمله کرده و با بستن کوچه، شکستن شیشههای خانه و پرتاب سه نارنجک اقدام به تخریب خانه مهدی کروبی کردند و علی کروبی فرزند مهدی کروبی را دستگیر کردند.[۱۹۰][۱۹۱]مهدی کروبی پس از این حملات به خانهاش از محافظانش خواست خانه را ترک کنند و به آنها گفت: «به آنها بگویید یا باید با حکم قضایی و دادگاهی عادل وارد شوند یا جنازهٔ مرا از این خانه بیرون ببرند، و تا آخرین لحظه و قطرهٔ خون خواهم ایستاد.»[۱۹۲] او پیش از این روز نیز، در نامهای به صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه نسبت به این حملات اعتراض کرده بود.[۱۹۳] مأموران امنیتی در ۲ اسفند ۱۳۸۹ پس از تخریب خانه مهدی کروبی، به داخل خانه هجوم آورده و چندین کتاب و سند را با خود برده و مهدی کروبی و همسرش فاطمه کروبی را در اتاقی محبوس و ارتباط آنها را با بیرون قطع کردند.[۱۹۴]
واکنشهای خارجی
شبکه تلویزیونی سی ان ان در بخش اخبار ویژه خود، گزارشی از اعتراضات مردم ایران در اول اسفند ۱۳۸۹ پخش کرد.[۱۵۵]
نیویورک تایمز در گزارشی دربارهٔ حوادث اول اسفند ۱۳۸۹ نوشت که به گزارش وبسایتهای مخالفان و شاهدان عینی، علیرغم حضور گسترده نیروهای امنیتی، و علیرغم بارانی بیوقفه، گروههای بزرگی از تظاهرکنندگان در سراسر تهران تجمع کردند.[۱۵۴]
تلویزیون العربیه از تظاهرات اول اسفند نیز خبر داد: خیلی ساده میشود تصور کرد که بادهای تغییر که از تونس شروع شد و از مصر عبور کرد نمیتواند ایران را همانطوریکه برخی از سران رژیم به آن عقیده دارند و برای آن ترویج میکنند، مستثنی کند.[۱۹۶]
تلویزیون اسکای نیوز نیز از تظاهرات اول اسفند گزارش داد: در ایران امروز مخالفان دولت به اعتراضهای بیشتری فراخوان دادهاند. با ریختن مردم به خیابانها، شاهدان، صحنه شلیک گاز اشکآور در خیابان ولیعصر و مقابل صداوسیما را گزارش کردهاند.[۱۵۹]
تلویزیون الجزیره انگلیسی از تظاهرات اول اسفند نیز خبر داد: درایران تظاهرات شروع شده در چند ساعت گذشته صدای درگیریها بین تظاهر کنندگان و نیروهای امنیتی شنیده شدهاست.[۱۵۸]
تلویزیون بیبیسی جهانی از تظاهرات اول اسفند نیز خبر داد: نیروهای امنیتی ایران در تلاش برای مقابله با تظاهرات ضد دولتی در خیابانها مستقر شدند. فیلمهای آماتوری کوتاهی از شیراز دریافت شده ولی وب سایت اپوزسیون همچنین مدعی شده که تظاهر کنندگان در چندین شهر دیگر از جمله در تهران تجمع کردهاند.[۱۵۸]
تلویزیون دویچه ولهآلمان از تظاهرات اول اسفند نیز خبر داد: ایران هم شاهد تظاهرات ضدحکومتی است. گزارش شده که یکی از تظاهر کنندگان کشته شدهاست. دولتهای اروپایی حکومت ایران را به احترام به آزادی بیان، حق تظاهرات آزاد و عدم بکارگیری زور در برابر مردم فراخواندند.[۱۵۸]
تلویزیون رویترز از تظاهرات اول اسفند نیز خبر داد: صحنههایی که گفته میشود مربوط به تظاهرات روز یکشنبه در تهران است، امروز بر روی سایت یوتیوب گذاشته شدهاست. در این تظاهرات مردم خطاب به خامنهای شعار میدهند «مبارک، بن علی، نوبت سید علی».[۱۵۸]
تلویزیون یورونیوز از تظاهرات اول اسفند نیز خبر داد: امروز صحنههای درگیری در ایران دیده شدهاست. دو سوم از جمعیت ۷۵ میلیونی ایران، زیر ۲۵ سال هستند و بیکاری در این کشور بیش از ۱۴درصد است. این صحنهها تکرار حوادث ۲ سال پیش است. تکرار صحنههایی که اعتراضات علیه رژیم در تهران با خشونت سرکوب گردیدند.[۱۵۸]
وال استریت ژورنال نیز در گزارشی دربارهٔ اعتراضات ۱ اسفند نوشت: شاهدان عینی به روزنامه وال استریت ژورنال گفتهاند که پلیس ضد شورش و لباس شخصیها در خیابانها صف کشیدهاند و در چند مورد مستقیماً به سوی جمعیت آتش گشودند. در یک مورد آنها یک ساختمان تجاری را تصرف کردند و از پشت بام آن به طرف تظاهرکنندگان گازاشکآور شلیک کردند. یک شاهد عینی دیگر به این روزنامه گفته که امروز خشونتآمیزترین اعتراضی بود که تا به حال بوده و مردم هم واقعاً عصبانی و بیباک بودهاند.[۱۳۹]
سخنگوی دولت آلمان، اشتفان زایبرت در برلین نیز به سرکوب معترضان در ایران و تهدید رهبران جنبش سبز از سوی دولت اعتراض کرد.[۱۹۷]
روزنامه الشرق الاوسط نیز دربارهٔ اعتراضات جنبش سبز در ۱ اسفند ۱۳۸۹ نوشت: معترضان شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای میدهند.[۱۵۷]
اعتراضات جنبش سبز در ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ به مجموعه تظاهراتی گفته میشود که در شهرهای گوناگون ایران در روز ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ اتفاق افتادهاست. این اعتراضات به دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید برای حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی و اعتراض به ادامه حصر خانگیها و بازداشت آنها صورت گرفتهاست.[۱۹۹]
این اعتراضات در شهرهای مختلف ایران نظیر تهران، شیراز، اصفهان، مشهد، کرج، سمنان، تبریز و کرمانشاه صورت گرفتهاست که میان معترضان و مأموران امنیتی یا مأموران لباس شخصی زد و خوردهایی رخ دادهاست.[۲۰۰]
شورای هماهنگی راه سبز امید و اردشیر امیر ارجمند و مجتبی واحدی مشاوران میرحسین موسوی و مهدی کروبی با انتشار بیانیهای و در پاسخ به فراخوان جوانان، تشکلهای سیاسی واجتماعی از مردم دعوت کرد تا در روز ۱۰ اسفند که همزمان با شب تولد میر حسین موسوی است، در اعتراض به حصر و زندان خانگی غیرقانونی همراهان مردم ایران، از میدان امام حسین تا میدان آزادی در تهران و در بسیاری از میادین اصلی در شهرستانها فریاد” یا حسین میرحسین”، ” یا مهدی، شیخ مهدی” را طنین انداز کنند.[۲۰۲]
در این روز در تهران تقاطع اسکندری یک نفر دستگیر شد و معترضان به حمایت از او برخاستند. جو خیابان انقلاب به شدت امنیتی بود و مردم به سمت خیابان آزادی در حال حرکت بودند. هم چنین میدان انقلاب پر از جمعیت بود و ۳ نفر دستگیر شدند. همچنین در خیابان فرودسی مسیر خودروها را بسته شد و ماشینها بهطور ممتد بوق میزدند.[۲۱۰]
در مشهد، هزاران نیروی انتظامی و لباس شخصی در نقاط مختلف این شهر استقرار یافته بودند، شهروندان معترض در اطراف پارک ملت و دانشگاه فردوسی و سه راه راهنمایی مشهد در مجاورت میدان آزادی و هم چنین خیابان احمدآباد محدوده سه راه راهنمایی مشهد در پیادهروها تجمع نمودند.
عموماً در این تجمعات به علت فضای به شدت امنیتی شعاری سر داده نشدهاست. این در حالیست که نیروهای انتظامی و یگان ویژه در بعضی موارد به جمعهای آرام مردم به منظور پراکنده کردن جمعیت حملهور شدند.
هم چنین شاهدان عینی از بازداشت دست کم ده نفر از عابران و مردم مشهد در خیابان احمدآباد محدوده سه راه راهنمایی توسط نیروهای یگان ویژه که به خودروهای ون در کوچههای خیابان راهنمایی منتقل شدند، خبر دادند.
گفتنی است در موارد پیشین اعتراضات مردمی در مشهد، همه بازداشتیها در ابتدا به بازداشتگاه اطلاعات ناجا واقع در کوی پلیس در منطقه رضا شهر مشهد منتقل شدهاند و پس از بازجویی و بازپرسی در همین محل، تعدادی از بازداشت شدگان آزاد و تعداد دیگری به بازداشتگاههای اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه مشهد منتقل شده بودند.[۲۱۱]
در تبریز تجمع کنندگان در میدان آبرسان از ابتدا با حمله مأموران لباس شخصی مواجه شدند.
این تجمع که تا پیش از تاریکی هوا ادامه داشت، منجر به درگیریهای پراکنده بین مردم و نیرویهای امنیتی و در نتیجه بازداشت تنی چند از معترضان شد.[۲۱۲]
در اصفهان نیز در خیابانهای مرکزی این شهر درگیریهایی بین معترضان و نیروهای امنیتی صورت گرفت. در این روز معترضان اصفهانی یک دستگاه موتورسیکلت بسیج را در تقاطع خیابان حسینآباد و وحید به آتش کشیدند. اقدام آنها با تشویق مردم و شعار الله اکبر آنها روبرو شد. نیروهای امنیتی، بلافاصله برای جلوگیری از این حادثه و دستگیری معترضان به محل آمدند.[۲۱۳]
در یزد نیز دانشجویان دانشگاه آزاد این شهر در مقابل دانشگاه تجمع کردند و درگیریهایی بین نیروهای امنیتی و دانشجویان معترض رخ داد.[۲۱۴]
در شیراز نیز چندین هزار معترض در خیابانهای ملاصدرا، نمازی و میدان علم به سر دادن شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور» پرداختند و درگیریهایی نیز بین مردم و نیروهای پلیس و لباس شخصیها رخ داد و همچنین تعدادی از معترضان نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.[۲۱۱]
در اسلامشهر نیز تجمعات گستردهای در اعتراض به حبس و ربودن رهبران جنبش سبز برگزار شد. در اطراف دانشگاه آزاد این شهر تجمعات پراکندهای شکل گرفت و معترضان به سر دادن شعارهایی نظیر «مرگ بر دیکتاتور» و «موسوی و کروبی آزاد باید گردند» پرداختند. هم چنین گفته میشود که تعدادی از مردم و معترضان نیز بازداشت شدند وصدای تیراندازی شنیده شدهاست.[۲۱۵]
در بوشهر نیز در دانشگاه بوشهر در ۱۰ اسفند، دانشجویان برای اعتراض به تفتیش دانشجوها، تجمع کردند. همچنین دانشجویان برای اعتراض به انتقال سرویسها به بیرون دانشگاه تظاهرات کردند.[۲۱۶]
در کرمانشاه نیز درگیریهایی بین نیروهای امنیتی و معترضان صورت گرفت. در این روز در خیابان نوبهار کرمانشاه بین معترضان و نیروی انتظامی درگیری رخ داد. همچنین درگیریهای پراکندهای در اطراف میدان فردوسی میان نیروی انتظامی و معترضان جریان داشت.[۲۱۷]
کاهش پهنای باند اینترنت در کشور، قطع وی پی انها در تهران و و اختلال در خطوط تلفن همراه در بسیاری از نقاط تهران و شهرهای شیراز، مشهد و تبریز از موارد اختلالها در این روز بود.[۲۱۹]
در این روز مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی و شهین جهادی، فعال مدنی در تهران نیز بازداشت شدند.[۲۲۵]
محمد طالبی، دانشجوی رشتهٔ مترجمی زبان انگلیسی و عضو انجمن اسلامی دانشگاه غیرانتفاعی خیام مشهد توسط نیروهای امنیتی در مشهد بازداشت شد.[۲۲۶]
همچنین کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، از بازداشت بالغ بر ۲۰۰ تن در درگیریهای ۱۰ اسفند تهران خبر داد.
به گزارش رهانا، نیروهای امنیتی حدود ۳۰ نفر از معترضان را در خیابان فلسطین بازداشت و در کف خیابان خوابانده بودند و با کشیدن لباسهای آنان روی سرشان، اقدام به ضرب و شتم آنان میکردند.
همچنین مأموران ماسک بر صورت، زنان و مردان بازداشت شده را سوار ونهای مشکی رنگ کرده و آنها را در حال سوار کردن و همچنین داخل ون به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
هم چنین در این روز و قبل از آن در بیست و پنج بهمن در شیراز، محمد امین ایلانی (کارشناسی علوم سیاسی) رضا حبیبی (دانشجو بندر عباس)، هاشم عباسنژاد (کارشناس گرافیک)، امید بردبار (استاد دانشگاه پیام نور واحد فسا که به همراه همسرش دستگیر شده)، علیرضا ارشاد (کارمند روابط بینالملل دانشگاه دولتی شیراز)، شهاب توکلی (دانشجو)، احمد احمدی (دانشجوی دامپزشکی دانشگاه شیراز)، مسعود زارعی، مصطفی هریاری، مجید رستگار، یونس رستگار، حامد دهقان (دانشجو)، وجی الله فیروزی، احمد فداکار، علی علمی، حامدشیرازی (کارمند مخابرات)، سعید شیخی (دانشجو)، مهرداد حیدری (دانشجو)، شاهرخ حافظزاده و پارسا بهمنی (خبرنگار روزنامه افسانه که قبل از انتقال به زندان نظام به مکان نامعلومی منتقل شد)[۲۲۷]
همچنین یک دختر نیز به طرزی خشونتبار بازداشت و تا ماشین ون روی زمین کشیده شد.
همچنین گزارش رسید که نیروهای امنیتی با حضور در میان مردم معترض، اقدام به شناسایی و سپس بازداشت بسیاری از آنان کردند. برخی از بازداشت شدگان به ساختمان خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی (ایرنا) و مدرسه آیتالله سعیدی در خیابان انقلاب منتقل شدهاند. همچنین در میدان هفت تیر، میدان ولی عصر، چهار راه ولی عصر، بلوار کشاورز، میدان انقلاب و همچنین مسیر انقلاب به آزادی صدها تن بازداشت شدند.
مأموران امنیتی در برخی از خیابانهای منتهی به میدان انقلاب و خیابان آزادی بیش از ۲۰۰ تن را بازداشت کردند.[۲۲۸]
مهدی خزعلی در گفتوگو با دویچه وله در رابطه با تظاهرات دهم اسفند گفت ۱۰ اسفند روز صدای پای ساکت مردم بود.[۲۳۱]
واکنشهای خارجی
به گزارش خبرگزاری فرانسه در تهران نیروهای امنیتی بهطرف تظاهرکنندگان ضدحکومتی که شعار مرگ بر دیکتاتور سر میدادندگاز اشکآور شلیک کردند. بنا به این گزارش تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی در در نزدیکی دانشگاه تهران و برخی از بخشهای پایتخت، از جمله میدان آزادی درگیر بودند. تظاهرکنندگان همچنین در نزدیکی میدان آزادی با نیروهای یگان ویژه درگیر شدند. خبرگزاری فرانسه همچنین از اعتراض در مشهد و دستگیری ده نفر خبر داد.
خبرگزاری آلمان از تهران گزارش داد که برخورد نیروهای امنیتی با معترضان بسیار شدید است. این خبرگزاری به نقل از شاهدان عینی گزارش داده بیشترین درگیری میان معترضان و نیروهای امنیتی، در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران رخ دادهاست. شلیک پیاپی گاز اشکآور توسط نیروهای انتظامی در خیابان آزادی مانع تشکیل جمعیت معترضان شدهاست. معترضان از هر فرصتی برای شعار دادن استفاده میکنند. یک شهروند تهرانی به دویچهوله گفت که مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر میدهند. یک شاهد عینی به دویچه گفت که در خیابان آزادی در مقابل پارک اوستا نیروهای امنیتی یک زن را با شوکر الکتریکی مورد حمله قرار دادهاند و مصدوم شدهاست.[۲۳۲]
تلویزیون سیانان در بخش خبری ساعت ۱۸: طی ساعتهای گذشته ما اخباری از شاهدان دریافت کردهایم که درگیریهایی درتهران بودهاست. ما حدود ۱۵دقیقه پیش با یک شاهد در خیابان آزادی گفتگو کردیم. وی گفت، در این خیابان درگیری میان نیروهای امنیتی و حدود ۲۰۰ تن از تظاهرکنندگان که شعار مرگ بر دیکتاتور میدادند، وجود داشتهاست. در همان خیابان، شاهدان گفتند، یک آخوند سوار بر موتورسیکلت بود که تظاهرکنندگان به وی حمله کردند و عبای او را پاره نمودند. یک وبسایت مخالفان نیز از شلیک گاز اشکآور در برابر دانشگاه تهران خبر داد. یک شاهد دیگر گفت، تهران به شکل یک پادگان نظامی درآمدهاست. هزاران تن از نیروهای امنیتی در چهارراههای اصلی به گشت زنی پرداختهاند.[۲۱۸]
شبکه جهانی تلویزیون بیبیسی - بخش خبری ۱۹: گزارشها از ایران حاکی است که میان تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی در نقاط مختلف تهران درگیری رخ دادهاست. شاهدان گفتند هزاران پلیس و شبه نظامیان بسیج به نقاط مختلف تهران اعزام شده و از گاز اشکآور و باتوم برای درهم شکستن تظاهرات استفاده میکنند.[۲۱۸]
خبرگزاری رویترز: سایت کلمه گزارش داد که نیروهای امنیتی در ایران به سوی تظاهرکنندگان گاز اشکآور شلیک کردند. نیروهای امنیتی و لباسشخصیها برای متفرق کردن تظاهرکنندگان با آنها درگیر شدند.[۲۳۳]
تلویزیون الجزیره انگلیسی در بخش خبری ساعت ۱۷: اوضاع امنیتی در ایران شدید شدهاست. گروههای مخالف علیه بازداشت رهبرانشان که به مدت دو هفته به اتهام سازماندهی غیرقانونی تحت بازداشت خانگی بودند، تظاهرات میکنند. گزارشها حاکی است که نیروهای امنیتی آنها را به محل نامعلومی منتقل کردهاند؛ ولی مقامات این را تکذیب کردهاند.[۲۱۸]
آسوشیتدپرس: پلیس ایران برای متفرق کردن تجمعات اعتراضی از گاز اشکآور استفاده کرده و برخی ماشینهایی را که در حمایت از معترضان بوق میزدند مضروب کردهاست.[۲۳۴]
اعتراضات جنبش سبز در ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ به مجموعه تظاهراتی گفته میشود که در روز ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ اتفاق افتادهاست. این اعتراضات که مقارن با هشتم مارس روز جهانی زن بود به دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید برای حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی و اعتراض به وضعیت نامعلوم آنها صورت گرفت.[۲۳۵]
این اعتراضات در شهر تهران صورت گرفت. در خیابانهای مختلف شهرهایی نظیر تهران، بابل، شیراز و مشهد نیروهای ضد شورش به صورت گسترده مستقر شده بودند.[۲۳۶][۲۳۷][۲۳۸][۲۳۹] که با بازداشت جمعی از مردم از جمله زنان به پایان رسیدهاست.[۲۴۰] این در حالی است که رئیس کل دادگستری استان تهران در مصاحبهای گفتهاست آمار دقیقی از دستگیرشدگان ۱۷ اسفند ندارم.[۲۴۱]
اعتراضات جنبش سبز در چهارشنبهسوری ۱۳۸۹، اعتراضاتی بود که در ۲۴ اسفند ۱۳۸۹ همزمان با چهارشنبهسوری توسط هواداران جنبش سبز صورت گرفت. این اعتراضات به دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید برای حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی و اعتراض به وضعیت نامعلوم آنها صورت گرفت.
در تهران مناطقی نظیر تهرانپارس، صادقیه، سعادت آباد، نارمک، میدان ونک، میدان انقلاب و
میدان ولی عصر با حضور تعداد زیادی از مأموران امنیتی مواجه شد و درگیریهایی بین معترضان و مأموران امنیتی رخ داد.
پاساژهای اصلی تهران، در این روز به دستور مقامهای امنیتی و انتظامی پایتخت تعطیل شده و سیمای شهر در حالت حکومت نظامی به خود گرفت و میدانهای و تقاطعهای اصلی، با حضور گسترده نیروهای انتظامی و شبه نظامی، وضعیت فوقالعاده یافت. همچنین در ادامه تهدیدها و فشارهای حاکمیت و هراس جمهوری اسلامی از چهارشنبه سوری سبزها، و حضور اعتراضی آنها در آخرین سه شنبه سال، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از ممنوعیت تردد موتورسیکلتها از ساعت ۱۶ این روز در پایتخت خبر داد. سرتیپ حسین رحیمی، از برخورد قاطع و بدون اغماض با رانندگانی که هنجارشکن معرفی شان کرده، خبر داده و گفته بود «مأموران راهنمایی و رانندگی، از ساعت ۱۴ امروز برای تسهیل در عبور و مرور شهروندان آماده باش هستند و با خودروهایی که مسیر تردد مردم را مسدود کنند، بهطور جدی برخورد مینماید.» گزارش منابع حقوق بشری نیز حاکی از آن است که در پی درگیریهای به وجود آمده در شرق تهران، دهها تن از شهروندان توسط مأموران امنیتی همراه با ضرب و شتم شدید بازداشت شدند.[۲۵۱] با وجود آرایش پادگانی در نقاط مختلف شرق تهران و حضور دهها خودرو و موتور سوار نیروی انتظامی و بسیج و لباس شخصیها، مراسم شب چهارشنبه سوری در میدانهای صدگانه نارمک برگزار شد. از غروب سه شنبه، نیروهای امنیتی سعی در مقابله با مردم داشتند و در برخی از میدانهای نارمک موفق به پراکنده کردن مردم شدند. اما با تاریک شدن هوا بر شمار مردم و جوانان افزوده شد و آتشهای بزرگ در وسط یا کناره میدانها همراه با نور افشانی جوانان نشان از آمادگی گسترده مردم بر برگزاری مراسم به هر قیمتی داشت. در نهایت بناچار و به تدریج نیروهای امنیتی مجبور به نظارهگری شدند و در میانه این مراسم، مردم به ویژه جوانان با صدای یاحسین میرحسین، الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور، اعتراض خود را به ادامه حصر و بیخبری از رهبران جنبش سبز اعلام داشتند."[۲۵۲]
هم چنین در این روز صدای بلند مرگ بر دیکتاتور، الله اکبر و سایر شعارها، موجب وحشت نیروهای حاضر شد و در برخی موارد با گرفتن عکس و فیلم، سعی در ترساندن مردم را داشتند که با بی اعتنایی مردم هر لحظه بر شدت صداها افزوده میشد، همزمان موج خیابان، به پشت بامها کشیده شد و گروهی به شعار دادن علیه حکومت پرداختند. هم چنین معترضان در اتوبان مدرس تصویر بزرگی علی خامنه ای با عنوان دیکتاتور به پایان سلام کن را نصب کردند.[۲۵۳] معترضان در این روز هم چنین عکسهایی از علی خامنهای را به آتش کشیدند.[۲۵۴] هم چنین در این روز گروهی از زندانیان محکوم به اعدام در زندان قزلحصار دست به اعتراض زدند که نزدیک به ۸۰ نفر آنها در درگیری با مأموران زندان کشته شدند.[۲۵۴]
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دهها تن از شهروندان در میدان والفجر (شرق تهران)، توسط نیروهای گارد ویژه دستگیر و به ماشینهای مخصوص نیروهای گارد وِیژه (ونهای سیاه رنگ) منتقل به صورت تحقیرآمیزی توسط مأموران «کف خواب» شدند. احمدرضا رادان، جانشین فرمانده کل نیروی انتظامی، با حضور در سیمای جمهوری اسلامی، از بازداشت چندین تن که به ادعای وی «رفتار مخاطرهآمیز» داشتند، خبر داد. هم چنین در این روز مأموران امنیتی اقدام به بستن تمامی مغازهها و پاساژهای مناطق افسریه و شهرکهای اطراف آن نمودند.[۲۵۵]
همزمان شاهدان عینی گفتهاند در نارمک و فلکهٔ اول تهران پارس درگیری شدیدی رخ داده و در خیابان ۱۵۴ تهرانپارس و همچنین فلکه سوم، نیروهای امنیتی اقدام به سرکوب شدید جوانان و پرتاب گاز اشکآور به سمت آنها نمودند. در خیابان سلسبیل چند موتور نیروی انتظامی توسط معترضان به آتش کشیده شد.[۲۵۶]
در فیلمها و ویدئوهای ارسالی معترضان، شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور» و «دیکتاتور حیا کن کشورم رو رها کن» شنیده میشود.[۲۵۷]
در شیراز معترضان شیرازی به سمت میدان آزادی حرکت را شروع کردند و تجمعات شکل گرفت و
نیروهای سرکوب در شیراز برای دستگیری مردم وارد شدند. در خیابان ملاصدرا و میدان قاضی نیز همزمان صدای انفجار به گوش میرسد.[۲۶۰][۲۶۱]
در رشت عمده تجمع مردم در خیابان مطهری و خیابان گلسا بود؛ که با حمله نیروهای امنیتی در این مراسم مواجه شد.[۲۶۲]
در قم نیز در این روز اعلام شد مغازههای این شهر دزر صورت بازبودن پلمپ میشوند و درگیریهایی بین معترضان و نیروهای امنیتی رخ داد.[۲۶۳]
در شاهین شهراصفهان نیز درگیری شدید بین معترضان و نیروهای امنیتی در خیابان فردوسی و مخابرات اتفاق افتاده و پلیس چندبار شلیک هوایی کرد.[۲۶۴]
فضای شهر بابل به خصوص در محلههای خورشیدکلا- امیرکبیر- میدان اوقاف - خیابان شریعتی به شدت امنیتی بود طوریکه در بعد از انتخابات سال گذشته تا کنون، شهرستان بابل به این اندازه امنیتی نشده بود. این گزارش افزود "نیروهای یگان ویژه در این شهر از ساری به بابل اعزام شده بودند و امروز عملاً کنترل وضعیت امنیتی شهر بابل مستقیماً از ساری کنترل میشد."
همچنین نیروهای انتظامی با موتور، سپاه با لباس خاکی و بسیجی که هیچکدام آنها چهره آشنایی برای مردمان این شهر نداشتند امروز کاملاً شهر را تحت کنترل شدید امنیتی قرار دادند.
در ادامه آمدهاست "از غروب سه شنبه درگیری شدیدی میان نیروهای یگان ویژه و مردم شکل گرفت تا حدی که این درگیریها تا کمربندی غربی ادامه داشت و همراه با شعارهای: یاحسین میرحسین - مرگ بر دیکتاتور بهطور ممتد ادامه یافت. همچنین شامگاه سه شنبه، در خیابان امیرکبیر و کمربندی غربی توحید ۳۶، درگیریها به شدت میان مردم و نیروهای گارد ویژه تداوم یافت و تعدادی زیادی از جوانان در این رابطه بازداشت شدند.[۲۶۵]
در آمل "تجمع چندهزار نفری"، "خواندن سرود یاردبستانی" و "درگیری نیروهای بسیج" گزارش شد و خاطرنشان گردید "چندهزار نفر از مردم آمل یکی از تجمعات اصلی را در طول خیابان هراز این شهر برگزار کردند که با حضور گسترده نیروهای انتظامی، پلیس ضد شورش و نیروهای بسیج همراه بود.
در این تجمع بارها سرود "یار دبستانی من" توسط جوانان این شهر خوانده شد. نیروهای بسیجی لباس شخصی نیز چندین بار به صفوف مردم هجوم آوردند که با واکنش متقابل مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفته و درگیریهای مختلفی روی داد. نیروهای بسیج در این درگیریها از افشانه فلفل و باتوم فنری برای حمله به مردم استفاده میکردند. پس از چند ساعت این تجمع با بازداشت چند نفر و هجوم پلیس ضد شورش و نیروهای انتظامی به پایان رسید…"[۲۶۶]
در سبزوار نیز، گزارشها حاکی از آن بود که نیروی انتظامی در اطلاعیه سراسری تمامی اصناف را از ساعت دو بعد از ظهر تعطیل کرد وهمچنین تردد هرگونه موتور سیکلت (مانند تهران) در این شهرستان ممنوع شد و عدهای هم که در حال تردد بودند توسط مأموران توقیف گردیدند.[۲۶۶]
در شهر قروهکردستان نیز تجمعات اعتراضی شکل گرفت، که بنا به گزارش جرس، جمعی از شهروندان در میدان جانبازان این شهر جمع شده و در حالیکه آتش بسیار بزرگی برافروخته بودند، با سر دادن شعارهای «یا حسین میرحسین» و «مرگ بر دیکتاتور» اعتراضات خود را نشان دادند. این تجمعات در حالی صورت گرفت که حضور نیروهای انتظامی و امنیتی و لباس شخصی در میان مردم چشمگیر بود.[۲۶۶]
در شهر کرمانشاه نیز حضور نیروهای انتظامی و امنیتی گسترده توصیف شد، اما جوانان این شهر در مناطق "نوبهار، چهار راه سی متری، مسکن، مصدق، دولت آباد، بلوار، میدان آزادگان، مصدق و کسری اقدام به برافرختن آتش کردهاند. گزارشهای متعددی نیز از سر دادن شعار "مرگ بر دیکتاتور" در برخی از این مناطق حکایت داشت. هم چنین در شهرهای مهاباد، مریوان، سردشت و کامیاران نیز نیروهای امنیتی و یگان ویژه در مناطق حساس این شهرها مستقر گردیده بودند، اما معترضان کرد این شهرها در خیابانها و کوچهها اقدام به آتش زدن لاستیک و شعارهای ضد حکومتی کردند.[۲۶۶]
همچنین در سنندج چندین هزار نفر از شهروندان کرد سنندجی همچون سالهای گذشته در «گردنه صلوات آباد» سنندج تجمع کرده و اقدام به برافروختن آتش چهارشنبه سوری کرده و به صورت گروههای بزرگ به پایکوبی پرداختند و شعارهایی علیه وضع موجود سر دادند.
در مناطق مختلف نیروهای یگان ویژه در جهت ایجاد فضای رعب و وحشت، در خیابانهای این شهر اقدام به قدرت نمایی کردهاند و با توسل به زور تعدادی از کسبه را مجبور به تعطیل کردن مغازههایشان کرده بودند، اما با مخالفت مردم مواجه شدند.[۲۶۶][۲۶۷]
معاون نیروی انتظامی تهران از بازداشت حدود ۵۰۰ نفر از معترضان در تهران خبر داد.[۲۴۲] هم چنین یکی از معترضان به نام بهنود رمضانی در تهرانپارس تهران در این روز کشته شد.
اسماعیل احمدیمقدم در رابطه با اعتراضات جنبش سبز در ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ گفت: برای برخورد با اغتشاش گران همیشه آماده است. هم چنین احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، در آستانه ۲۲ خرداد از آغاز طرح برخورد با بدحجابی در نیمه دوم خرداد ماه خبر داد.[۲۷۸]