زبان مجزا یا زبان منزوی (به انگلیسی: Language isolate) زبانی طبیعی است که با دیگر زبانها خویشاوندی نداشته باشد و نتوان نیای مشخصی برای آن تعیین کرد. به دیگر سخن زبان مجزا خانوادهای زبانی است با تنها یک عضو.
زبانهای نسبتاًً مجزا هم وجود دارند مثل آلبانیایی، ارمنی و یونانی که به آنها «هندواروپایی تکی» هم میگویند. اینها جزئی از خانواده زبانهای هندواروپایی به شمارند ولی پیوندی به هیچ شاخهای از این خانواده (مانند هندوایرانی، رومی، ژرمنی و اسلاوی) ندارند و خود شاخههای مستقلی را تشکیل میدهند. البته اصطلاح مجزا بیشتر برای گروه نخست به کار میرود.
پیوند با زبانهای دیگر
اگر این فرض را بپذیریم که همه زبانهای بشری اصل مشترک دارند و از نیای واحدی به وجود آمدهاند، باید بتوان میان یک زبان با گروهی دیگر از زبانها رابطهای یافت. از این رو زبانشناسان با بررسی دقیق زبانهای مجزا میکوشند خویشاوندی آنها را با دیگر زبانها اثبات کنند و در خانوادهای جایشان دهند. نمونهٔ معروف آن زبان باسکی است که تا با حال به تمام زبانهای زنده و مردهٔ اروپا و آسیا از سومری تا کارتولی مقایسه شده بی آن که نتیجه قطعی به دست آید.
سیاهه زبانهای مجزا
در ستون وضعیت جدول زیر، پررونق زبانی است که در جامعه کاربرد گسترده داشته باشد و به عنوان زبان اول به کودکان آموخته شود. رو به نابودی زبانی است که گویشوران آنها تنها سالمندان باشند و با مرگ آنان زبان نیز منقرض شود. منقرض نیز به زبان بدون گویشور میگویند.
نام بومی آن ائوسکاراست و در منطقه باسک فرانسه و اسپانیا صحبت میشود. خویشاوند زندهای ندارد و زبان آکوئیتانی را نیای مستقیم آن میدانند. تا کنون نظریههایی دربارهٔ پیوند احتمالی این زبان با زبانهای قفقازی، ایبریایی یا بربری پرداخته شدهاست.