زیاد بن اَبیه (حدود ۱ هجری/۶۲۳ م در طائف – ۵۳ یا ۵۴ ه.ق/ ۶۷۳ در بصره) فرمانده جنگی و حکمران عرب بود.
علت نامگذاری
مادر زیاد سمیه کنیز عرب یا هندی بود و با مردان متعددی ارتباط داشت از این رو پدر وی نامشخص بود و وی زیاد بن ابیه (زیاد پسر پدرش) خوانده میشد، همچنین به زیاد بن امه (زیاد پسر مادرش)، زیاد بن سمیه و زیاد بن عاص نیز شهرت داشت. البته برخی هم بردهای رومی را پدرش میدانستند. در زمان عمر، ابوسفیان او را پسر خود دانست اما علی بن ابی طالب او را برای این سخنش نکوهش کرد.
زندگی
در سال ۶۵۹ میلادی(۳۹ قمری)، علی ابن ابی طالب پیشوای شیعیان او را به مأموریت جنگی در اصطخرایران فرستاد. علی بن ابی طالب، او را به حکمرانی فارس و کرمان برگزید. پس از کشته شدن علی بن ابی طالب، معاویه بن ابی سفیان با حسن ابن علی عهدنامه صلح بست. پس از تحکیم پایههای خلافت معاویه، مغیره بن شعبه، زیاد را به دمشق دعوت کرد. معاویه زیاد را به دربار دمشق جلب کرد، او را برادر خود خواند و اعلام کرد که سمیه، مادر زیاد در جاهلیت با ابوسفیان همبستر شدهاست و زیاد پسر ابو سفیان است؛ و در سال ۴۴ ه. ق حکومت کوفه و بصره را به زیاد سپرد. در سال ۶۷۱ میلادی، زیاد موفق به فتح مرو گردید. زیاد در سال ۶۷۳ فوت و عبیدالله بن زیاد به جانشینی او برگزیده شد.
روابط زیاد بن ابیه با معاویه
زیاد از طرف علی بن ابیطالب در اصطخر فارس حکومت میکرد و معاویه در زمان علی نامهای برای او نوشته بود و او را به طرف خود دعوت کرده بود و او را تهدید نمود، زیاد هم در پاسخ او نوشت:
نامه تو بدستم رسید ای فرزند بازمانده احزاب و ای فرزند ستون نفاق و ای فرزند خورنده جگرها تو مرا تهدید میکنی در حالی که بین من و تو پسر عموی رسول خدا علیه و آله قرار دارد که با هفتاد هزار نفر شمشیر بدوش آمادهاند، به خداوند سوگند اگر بخواهی با تیر مرا هدف قرار دهی من با شمشیر خون ریز به طرف تو خواهم آمد.
هنگامی که زیاد شنید عبدالله بن عامر در بصره امیر شدهاست، در یکی از قلعههای فارس که اکنون بنام «قلعه زیاد» معروف میباشد، متحصن شد، بُسر بن ارطاة فرزندان او را بنام عبید الله و سالم و محمد را گرفت.[۱]