توکا فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۵۸ با هفتهنامه «کتاب جمعه» به سردبیری احمد شاملو آغاز کرد.[۴] او سابقه همکاری با بیش از ۵۰ نشریه را در کارنامهاش دارد.[۷]
نیستانی در سال ۱۳۸۹ از ایران به کانادا مهاجرت کرد. او در وبلاگ شخصی خود علت ترک ایران را چنین توضیح داد:
"از زندگی مجرمانه خسته شده بودم… به چند پسر و دختر طراحی درس میدادم که مجاز نبود، برای طراحی از مدل زنده استفاده میکردم که مجاز نبود، سر کلاس صحبتهایی میکردم که مجاز نبود، بجای سریالهای تلویزیون خودمان کانالهایی را تماشا میکردم که مجاز نبود، به موسیقیای گوش میکردم که مجاز نبود، فیلمهایی را میدیدم و در خانه نگهداری میکردم که مجاز نبود، گاهی یواشکی سری به «فیس بوق» میزدم که مجاز نبود، در کامپیوترم کلی عکس از آدمهای دوستداشتنی و زیبا داشتم که مجاز نبود، در مهمانیها با غریبههایی معاشرت میکردم که مجاز نبود، همهجا با صدای بلند میخندیدم که مجاز نبود، مواقعی که میبایست غمگین باشم شاد بودم که مجاز نبود، مواقعی که میبایست شاد باشم غمگین بودم که مجاز نبود، خوردن بعضی غذاها را دوست داشتم که مجاز نبود، نوشیدن پپسی را به دوغ ترجیح میدادم که مجاز نبود، کتابها و نویسندههای مورد علاقهام هیچکدام مجاز نبود، در مجلهها و روزنامههایی کار کرده بودم که مجاز نبود، به چیزهایی فکر میکردم که مجاز نبود، آرزوهایی داشتم که مجاز نبود و… درست است که هیچوقت بابت این همه رفتار مجرمانه مجازات نشدم اما تضمینی وجود نداشت که روزی بابت تکتک آنها مورد مؤاخذه قرار نگیرم و بدتر از همه فکر اینکه همیشه در حال ارتکاب جرم هستم و باید از دست قانون فرار کنم آزارم میداد."
در سال ۱۳۹۳ یک کاریکاتور نیستانی که دربارهٔ گفتههای یک روحانی دربارهٔ لزوم افزایش فرزنداوری کشیده شده بود، استقبالها و انتقاداتی را به خود جلب کرد. برخی انتقادات آن را دارای عناصر ضد زن در حالی که برخی دیگر آن را به تمسخر گیرنده آموزههای شیعی و توهین به شعائر دینی دانسته بودند.[۸]
از دید احمد سخاورز کارهای توکا پا «از چارچوب تعریف شده «کاریکاتور» بیرون نهاده و جویای ابعاد گستردهتری در این هنر بودهاند.» از دید غلامحسین نامی نیستانی «هنرمندی است «انسان محور» که طراحیهای محکم و خوش ساخت با سایه روشن هائی که با خطوط هاشوری ی منظم شکل گرفتهاند، ترکیبی هنرمندانه و نقاشانه میآفرینند، که از این روی اورا از دیگر هنرمندان کاریکاتوریست سرزمین ما، متمایز میسازد.» از نگاه عمید نائینی «دنیای فکری توکا، دنیای یقینها نیست، دنیای تردیدهاست؛ از همین رو با هر کار او ماسکی از چهره ای برداشته میشود. طرحهای توکا لحن رمانتیک ندارد اما از ظرافت و نازک اندیشی لبریز است وگاه تا همسایگی عشوه گری فیلسوفانه پیش میرود.»[۹]