درجههای نیروهای مسلح جمهوری تاجیکستان سامانهای منظم برای تشخیص سلسله مراتب در نیروهای مسلح تاجیکستان است.
درجهبندی نظامی نیروهای مسلح تاجیکستان بازمانده از ارتش اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و همسان با درجههای نیروهای مسلح روسیه است. تاجیکستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نام روسی درجههای نظامی را نگه داشت. این درجهها را مجلس نمایندگان تاجیکستان به شرح ذیل مقرر کرده است:
وزارت دفاع تاجیکستان در سال ۱۳۹۷ خواستار فارسیسازی درجههای نظامی نیروهای مسلح این کشور شد و از کمیته زبان واصطلاحات تاجیکستان درخواست کرد برابرهایی فارسی برای درجههای نظامی روسی پیشنهاد کند[۱].
امید جیهانی، عضو کارگروه مشترک واژهگزینی کمیتهٔ زبان و اصطلاحات و وزارت دفاع تاجیکستان، اصطلاحات ارتش، سپاه، لشکر، گند، هنگ، گردان، وشت، تهم، رده و گروه را به ترتیب به جای وامواژههای روسی ارمیه (армия)، کارپوس (корпус)، دیویزیه (дивизия)، بریگده (бригада)، پالک (полк)، بتلیان (батальон)، راته (рота)، وزواد (взвод)، آتدیلینیه (отделение) و زوینا (звено) پیشنهاد کرد. وی همچنین از این اصطلاحات برای فرماندهان این یگانهای ارتشی، به ترتیب، درجههای ارتشسالار، سپهسالار، لشکرسالار، گندسالار، سرهنگ، سرگرد، سروان، تهمآرا، رزمآور و رزمیوز را پیشنهاد کرد، که از اصطلاحات و القاب و مناصب نظامی دوران اشکانیان، ساسانیان، سامانیان و درجههای نیروهای مسلح ایران برگرفته و یا از روی آنها ساخته شدهاند.
ارتش ایران باستان از چندین گروهبندی قابل کنترل تحت فرماندهی یک نفر تشکیل شده بود. این گروهبندیها مبتنی بر سیستم شمارش دهدهی بود. برای مثال در ارتش هخامنشیان کوچکترین یگان از ۱۰ نفر سرباز تشکیل شده بود که به آن دَثه (پارسی باستان: daθa «دهه») میگفتند و فرمانده آن یک دثهپَتی (پارسی باستان: daθapati «دهبد») بود. پس از آن یگان ۱۰۰ نفری بود که به آن ثتَه (پارسی باستان: θata «صده») میگفتند و فرمانده آن یک ثتهپتی (پارسی باستان: θatapati «صدبد») بود. یک یگان ۱۰۰۰ نفره هزاره (پارسی باستان: hazāra) نام داشت که فرمانده آن هزارهپتی (پارسی باستان: hazārapati هزاربد) خوانده میشد و یک یگان ۱۰٬۰۰۰ نفری بَیوَره (پارسی باستان: baivara) نامیده میشد که فرمانده آن یک بیورهپتی (پارسی باستان: baivarapati «بیوربد») بود. کل نیروهای مسلح هخامنشیان سپاده (پارسی باستان: spāda- «سپاه») و فرمانده کل نیروهای مسلح سپادهپَتی (پارسی باستان: spādapati «سپاهبد») خوانده میشدند.[۲]
در زمان اشکانیان نیز نیروهای مسلح سپاذ (پارتی: spāδ) و فرمانده کل نیروهای مسلح سپاذبد (پارتی: spāδbad) خوانده میشدند. اما در سپاه اشکانیان صدهها «وَست» (پارتی: wast)، هزارهها «درفش» (پارتی: drafš) و بَیوَرهها «گُند» (پارتی: gund) نامیده میشدند. فرماندهان این یگانها «وستسالار» (پارتی: wast-sālār)، «درفشسالار» (پارتی: drafš-sālār) و «گند سالار» (پارتی: gund-sālār) نامیده میشدند.[۳]
در زمان ساسانیان نیز سپاه (پارسی میانه: spāh) بر پایه سیستم شمارش دهدهی گروهبندی میشد،[۴] فرمانده آن سپاهبد (پارسی باستان: spāhbed) خوانده میشد. دههها رده (پارسی میانه: radag) و صدهها تَهم (پارسی میانه: tahm) نامیده و فرمانده آن تهمدار (پارسی میانه: tahmdār) خوانده میشدند.[۵] یگانهای ۵۰۰ نفره «وَشت» (پارسی میانه: wašt) و فرمانده آن وشت سالار (پارسی میانه: wašt-sālār) نام داشتهاند. یک یگان ۱۰۰۰ نفره درفش (پارسی میانه: drafš) نام داشت که فرمانده آن درفش سالار (پارسی میانه: drafš-sālār) خوامده میشد و یک یگان ۵٬۰۰۰ نفری گند (پارسی میانه: gund) نامیده میشد که فرمانده آن یک گندسالار (پارسی میانه: gund-sālār) بود.[۶]