اسلام در آمریکا به بررسی تاریخچه و زندگی حدود ۲ تا ۳ میلیون مسلمان در آمریکا میپردازد.[۲] البته این درحالیست که برخی منابع دیگر این تخمینها را مردود دانستهاند[۳] و تعداد مسلمانان آمریکا را بین ۴ تا ۶ میلیون،[۴][۵] ۵ الی ۷ میلیون،[۶] ۷ تا ۸ میلیون،[۷][۸] و حتی بین ۳ تا ۹ میلیون نفر[۹] برآورد کردهاند. باراک اوباما در سخنرانی خود در سال ۲۰۰۹ این تعداد را هفت میلیون نفر ذکر کرد.[۱۰]
رابطه رؤسای آمریکا و مسلمانان
همه رؤسای ایالات متحده با جهان اسلام روابط مستحکمی داشتهاند.[نیازمند منبع] به عنوان مثال، جان کوینسی آدامز در دوران سناتور بودن، زمانی که ششمین رئیسجمهور ایالات متحده شد، و بعدها به عنوان عضو مجلس نمایندگان، از حقوق بردگان و از جمله بردگان آفریقایی مسلمان دفاع کرد. به کمک او عبدالرحمان ابراهیم بن سوری آزاد شد و در کاخ سفید حضور یافت. او از این دو واقعه در دفتر خاطرات خود یاد کردهاست. آدامز در دوران وکالت خود با موفقیت از اسیرانی که از آفریقای غربی آورده شده بودند و در کشتی حمل بَرده لا آمیستاد در سواحل لانگ آیلندنیویورک دست به شورش زدند، در پرونده موسوم به «ایالات متحده علیه خواهان و مدعیان کشتی آمیستاد» دفاع کرد. به نوشته پژوهشگران تعدادی از این بردهها مسلمان بودند.[نیازمند منبع]
مرکز اسلامی واشینگتن
با گسترش تعامل میان کشورها، سخنان احترامآمیز و مهمان نوازی بین رییسان جمهوری ایالات متحده و رهبران کشورهای اسلامی در قرن بیستم گسترش یافت. پرزیدنت دوایت آیزنهاور اولین رئیسجمهوری آمریکا بود که، در مراسم افتتاح ساختمان زیبای مرکز اسلامی واشینگتن در سال ۱۹۵۷، در یک مسجد سخنرانی کرد. او و همسرش پیش از ورود به این بنا کفشهای خود را از پا درآوردند. اقدامی که تیتر اول نیویورک تایمز شد. آیزنهاور که یک ژنرال سابق بود از مسلمانان در ارتش ایالات متحده حمایت و در سخنان خود به کرات به اسلام استناد میکرد. او یادآور شد که آمریکا اگر میخواهد مورد احترام باشد باید از حقوقی مانند آزادی مذهب دفاع کند.[نیازمند منبع]
برخی محققین همانند بری فل، استاد دانشگاه هاروارد، معتقدند که برخی قبایل سرخپوستان آمریکا در اثر تماسهای بین قارهای که میان آنان و دریانوردان مسلمان قرن هشتم وجود داشتهاست، قادر به تکلم به زبان عربی شده بودند.[۱۶] آنها با بررسی برخی خرابههای ایالتهای جنوب غربی آمریکا مدعی شناسایی حکاکیهایی با خط کوفی[۱۷] با حتی نقوش اسماالله[۱۸] در میان آثار بازماندگان سرخپوستان نوادا شدهاند.[۱۹][۲۰] ایوان وان سرتیما، استاد تاریخ و مردمشناسی دانشگاه راتگرز، معتقد است که با اینکه روابط بین مهاجرین عرب و سرخپوستان آمریکا به حدی رسید که هنوز میتوان نام ۷۷ قبیلهٔ سرخپوستان آمریکا را از ریشه زبان عربی دانست، اما اعراب مذکور نهایتاً به سوی بلاد خود بازگشتند و از این رو تأثیرات عمیقی بر شالودهٔ تاریخ و فرهنگ بومیان آمریکا از خود باقی نگذاشتند.[۲۱] نظریهٔ اشتراک زبانی اسامی سرخپوستان آمریکا با دنیای اعراب ماقبل کریستف کلمب نخست توسط ژول کاوهٔ فرانسوی در یک گزارش ۵۰۰ صفحهای مطرح گردید.[۲۲] سایرس گوردن، دیگر محقق باستانشناس (دانشگاه برندایس) معتقد است که سکههای عربی که در قاره آمریکا دیده شدهاست احتمالاً متعلق به کشتی اندلسی بودهاست که اقیانوس اطلس را در حوالی سال ۸۰۰ میلادی بسوی آمریکا پیمود.[۲۳]
کریستف کلمب مترجمان و ملوانان عرب در سفر خود به غرب به همراه داشت. در میان کتب شخصی او نوشتههایی دیده شده که حاکی از سفر ۸ ملوان عرب به سوی آبهای غربی اقیانوس اطلس را دارد.[۲۴] این نوشتهها اشاره به شریف ادریسی دارد که در میان آثار خود سخن از سفر به جزایری توسط دریانوردان مسلمان آوردهاست که در قرن دوازدهم میلادی صورت گرفتهاست و به عقیده برخی جزایر کارائیب میتوانسته باشند.[۲۵][۲۶]
هویی-لین لی، محقق دیگر چینی، در سال ۱۹۶۱ دو اثر جغرافیایی چینی به محققین غربی معرفی نمود بنامهای Ling-wai tai-ta نوشتهٔ Chou Ch'u fei به سال ۱۱۷۸ میلادی، و Chu-fan-chih نوشتهٔ Chao Ju-kua به سال ۱۲۲۵ میلادی. هر دو اثر، دریانوردان مسلمانی را ذکر کرده که به مدت ۱۰۰ روز اقیانوس اطلس را به سمت غرب پیمودند تا به سرزمینی جدید رسیدند.[۲۷]
از سفر مسلمانان غرب آفریقا به سمت آمریکا نیز روایات مستقل دیگری در دست میباشد.[۲۸][۲۹][۳۰] اما در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر نوشته مسعودی[۳۱] نیز سخن از دریانوردی بنام خشخاش ابن سعید ابن اسود آمده که در زمان خلیفه اندلسعبدالله ابن محمد، در سال ۸۹۹ میلادی اقیانوس اطلس را به سمت غرب پیمود و از «سرزمین ناشناخته» (به عربی: ارض مجهوله) گنجهایی با خود به اسپانیا بازآورد.[۳۲] برخی، این «سرزمین ناشناخته» را همان آمریکای امروزی دانستهاند.[۳۳][نیازمند منبع]
برخی دیگر از تاریخنویسان ورود اولین مسلمانان آمریکا را به سال ۱۵۸۷ دانستهاند.[۳۴] و در باب مصطفی زموری[۳۵] از قرن شانزدهم، کتب زیادی نوشته شده، که برخی وی را اولین مسلمانی دانستهاند که وارد آمریکا گردید.[۳۶]
در میان اسناد دولتی در باب مسلمانان در تاریخ متقدم آمریکا میتوان Treaty of Peace and Friendship را نام برد که در سال ۱۷۹۷ بسته شد. در ۱۷۹۰، یک گروه مسلمان مراکشی وارد کارولینای جنوبی گردیدند،[۳۷] و هفت سال بعد در ۱۷۹۷، جان آدامز در این اعلامیه رسماً اعلام کرد:[۳۸]
[The United States] has no character of enmity against the laws, religion, or tranquillity, of Mussulmen.
«ما هیچگونه خصومتی با قوانین یا دین اسلام نداریم».
اولین گرونده به اسلام در آمریکا الکساندر راسل وب (Alexander Russell Webb) بسال ۱۸۸۸ بودهاست،[۳۴] و اولین مسجد آمریکا بسال ۱۹۱۵ تأسیس گردید.
اما اکثر تاریخ نویسان معتقدند که اسلام به گونه معاصر با جنبش امت اسلام و سران آن مثل والاس فرد محمد (Wallace Fard Muhammad)، الایجا محمد (Elijah Muhammad)، و ملکم ایکس آغاز گردید. با آغاز دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، موج مهاجران عرب و آسیای جنوب شرقی به چهره اسلام در آمریکا متعاقباً نیز توسعه روزافزونی بخشیدند که تا به امروز ادامه داشتهاست.
اسلام در آمریکای معاصر
از نظر نژادی، امروزه ۳۳٪ مسلمانان ایالات متحده را آمریکاییان آسیایی جنوب و جنوب شرقی، ۳۰٪ را آفریقایی آمریکاییها، ۲۵٪ را آمریکاییان عرب تبار، و ۳٫۴٪ را آمریکاییان آفریقایی، ۲٫۱٪ را آمریکاییان اروپایی، ۱٫۶٪ را سفید پوستان آمریکایی و ۴٫۹٪ مسلمانان آمریکا را دیگر نژادها تشکیل میدهند.[۳۹] بزرگترین کانون مسلمانان عرب تبار در ایالت میشیگان آمریکا است. رشد جمعیت مسلمانان آمریکا در حدود ۶٪ در سال تخمین زده شدهاست.[۴۰]
ایالت تگزاس بیش از ۶۰۰٬۰۰۰ مسلمان ساکن دارد.[۴۱]
مسلمانان آمریکا بعد از یازدهم سپتامبر بیش از پیش مورد خشونت جامعه و تبلیغات اسلام هراسی قرار گرفتند و به اهمیت حضور آنان توجه نشد. نقش مسلمانان درجامعه آمریکا در این مقاله بیشتر بررسی شدهاست.
در ایالات متحده در سال ۲۰۰۲ تعداد ۱۲۰۹ مسجد[۴۲] رسماً وجود داشتند. در سال ۲۰۰۶ این تعداد بیش از ۲۰۰۰ مسجد برآورد شدند.[۴۳] از این تعداد، ۲۲۷ مسجد (بیشترین تعداد) در کالیفرنیا و سپس نیویورک (۱۴۰ مسجد) قرار دارند.[۴۴] در این میان، ایرانیان آمریکا تنها ۰٫۷٪ شرکت کنندگان مساجد را تشکیل میدهند.[۴۵]
بیش از ۲۰٪ این مساجد دارای مدرسههای تمام وقت (دبستان، راهنمایی، و دبیرستان) میباشند. برخی از این مساجد، همانند مرکز فرهنگی اسلامی نیویورک دارای سبک معماری قابل توجهی هستند.
تنها ۰٫۸٪ مسلمانان آمریکا در حرفههای وکالت و دولتی اشتغال دارند. تنها ۱٫۱٪ مسلمانان آمریکا مدیر یا سردبیر روزنامه یا به حرفهای در حیطه ژورنالیسم اشتغال دارند. شاید بتوان به ولی نصر، مارتین بشیر، و فرید زکریا به عنوان تنها چهرههای مسلمان در سطح کشوری در رسانههای آمریکا اشاره کرد. علاوه بر این، تنها ۰٫۶٪ مسلمانان آمریکا به شغلهایی مثل کارگردانی، تولیدکنندگی و دیگر حرفههای رسانهای مشغولند. این در حالی است که نزدیک به ۱۳٪ مسلمانان به حرفههای فنی-مهندسی مشغول هستند، و نزدیک به ۱۱٪ آنان نیز در حرفههای پزشکی و امور بهداشتی حضور دارند.[۴۵]
کیث الیسون اولین نماینده مسلمان در کنگره ایالات متحده آمریکا است. آندره کارسون از ایندیانا دومین مسلمان در کنگره آمریکااست. این دو نفر، تنها نمایندگان مسلمان منتخب در مجلس قانونگذاری آمریکا هستند. در حالیکه گروههای لابی طرفدار اسرائیل حرف اول را در سیاستگذاری خارجی آمریکا میزنند،[۴۸][۴۹][۵۰] گروههای مسلمان تقریباً هیچ حضور فعالی در سیاستگذاری واشینگتن ندارند. تنها در ایالت میشیگان که مسلمانان عرب از نظر تعداد از بزرگترین اقلیتهای ایالت هستند، دست کم ۲۰۰ گروه لابی یهودی حضور دارند.[۵۱]
مسلمانان هیچ گروه لابی مشخصی در واشینگتن ندارند.[۵۲]
عدم حضور مسلمانان در سیستم دولتی، دستگاههای قانونگذاری فدرال و ایالتی، محافل سیاسی، و حتی گروههای تبلیغاتی در آمریکا[۵۳][۵۴] باعث گردیده که تبلیغات منفی علیه این اقلیت جامعه آمریکا به ویژه پس از واقعه یازدهم سپتامبر بهطور واضحی[۵۵] در سطح جامعه آمریکا مطرح گردد.
در یک نظرسنجی مؤسسه گالوپ در سال ۲۰۰۸، آمریکاییان در حالیکه کانادا و ژاپن را دوستانهترین کشورها ابراز داشتند، کشورهای مسلمان، و به ویژه ایران و فلسطینیان را منفورترین کشورهای دنیا شناسایی کردند.[۵۶][۵۷][۵۸][۵۹] و این تنها نشان از خلأ حضور مسلمانان در دستگاههای تبلیغاتی آمریکا را دارد.[۴۵]
با وجود اینکه مردم آمریکا کشورهای مسلمان را منفور میبینند اما هیچ چیز نتوانسته از وفاداری مسلمانان به آمریکا بکاهد.پس از حوادث یازده سپتامبر بیش از پانزده هزار مسلمان آمریکایی عربی به طور داوطلبانه به ارتش آمریکا و تفنگداران دریایی به عنوان مترجم پیوستند و بیش از هفتاد هزار نفر از آن ها برای جنگ با عراق و تروریسم اسلامی به طور داوطلبانه به ارتش آمریکا پیوستند.با وجود اینکه خیابان های شیکاگو و دیترویت در روز نکبت بسیار شلوغ میشود و شعار های ضده صهیونیسم داده میشود ولی این مسلمانان که گروه زیادی را هم تشکیل نمیدهند حریصانه حاضرند جانشان را برای ایالات متحده فدا کنند.
در چند سال اخیر مسلمان ستیزی در آمریکا به پایین ترین درصد خود در ۵۰ سال اخیر رسیده است.
نگارخانه
ورودی یک فروشگاه بقالی اسلامی در سن آنتونیو، تگزاس. تبلیغ روی دیوار نوشته: «رمضان مبارک. گوشت گوسپند ذبح اسلامی. ۵۰۰ گرم به قیمت یک دلار و ۷۹ سنت.»
دیدار یکی از ائمهٔ نیروی هوایی آمریکا با سربازان مسلمان مستقر در پایگاه خلیج گوانتانامو
↑«نسخه آرشیو شده»(PDF). بایگانیشده از اصلی(PDF) در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹.
↑Muslims' place in the American public square: hope, fears, and aspirations. Zahid Hussain Bukhari. Publisher Rowman Altamira, 2004. ISBN0-7591-0613-4 pp.319
↑Religious diversity and American religious history: studies in traditions and cultures. Walter H. Conser, Sumner B. Twiss. University of Georgia Press, 1997. ISBN0-8203-1918-X pp.248
↑An inglorious Columbus: or, Evidence that Hwui Shan and a party of Buddhist monks from Afghanistan discovered America in the fifth century, a.d. Volume 45 of Harvard anthropology preservation microfilm project. Edward Payson Vining. Publisher D. Appleton and company. 1885. pp.38
↑Muslim women: crafting a North American identity. Shahnaz Khan. University Press of Florida, 2000. ISBN0-8130-1749-1 pp.15
↑Tabish Khair (2006). Other Routes: 1500 Years of African and Asian Travel Writing, p. 12. Signal Books. ISBN1-904955-11-8.
↑Winters, Clyde Ahmad. Islam in Early North and South America, Al-Ittihad, July 1977. pp.60
↑Saga America. Barry Fell. Three Rivers Press. 1983. ISBN0-8129-6324-5 pp.182
↑Saga America. Barry Fell. Three Rivers Press. 1983. ISBN0-8129-6324-5 pp.186
↑Saga America. Barry Fell. Three Rivers Press. 1983. ISBN0-8129-6324-5 pp.188, 243
↑همان کتاب: «Ancient Kufic script was employed for the Arabic language before the Modern Arabic alphabet came into general use in the time of Richard Lionheart's crusade in the twelfth century. This example, possibly dating from about 700 A.D. , occurs in Nevada, where it was mistaken for Amerindian markings of about 1000 B.C. It is actually a religious text and reads Nabi'ullah Mohamed--Mohamed is the prophet of God-- and was probably cut into the rock as part of the permanent school lessons of the Arabic speaking Libyan settlers of the desert Southwest."
↑Davies, Nigel. Voyagers to the New World, New York, 1979
↑«The evidence we shall present to establish contact is historical (Sung dynasty documents), agricultural (the pre-Columbian transmission to Africa and Asia of American zea mays), and linguistic (Arabic words in Africa, Asia and Europe for the maize plant, as well as seventy seven clan names and place names shared by the Berbers of North Africa and a group of American Indian tribes). We shall see, however, from our examination of this evidence that the Arabs returned home rather than settling in America, and hence, like the Vikings, left a very negligible influence upon aboriginal Americans.» They Came Before Columbus. Ivan Van Sertima. Random House, New York, 1976. ISBN0-394-40245-6 pp.236
↑Cauvet, Gaston Edourad Jules. Les Berbers en L'Amerique, J. Bringan. 1930
↑Gordon, Cyrus. Before Columbus, New York, 1971 pp.68
↑Images of the U.S. around the world: a multicultural perspective. . SUNY series in human communication processes. Yahya R. Kamalipour. SUNY Press, 1999. ISBN0-7914-3972-0 pp.309
↑Académie Royale des Inscriptions et Belles-Lettres. Notices et extraits des manuscrits de la Bibliothèque du Roi. Paris. 1789. 2:24, 27 H. Perles des merveilles par M.de Guignes.
↑ ۳۴٫۰۳۴٫۱M'Bow, Amadou Mahtar; Kettani, Ali (2001). Islam and Muslims in the American continent. Beirut: Center of historical, economical and social studies. Pg. 109
↑هجی اسم به خط فارسی/عربی مشخص نیست. اما اسم دقیق در انگلیسی Estevanico Zemmouri است
↑Queen, Edward L. , Stephen Prothero and Gardiner H. Shattuck Jr. 1996. The Encyclopedia of American Religious History. New York: Facts on File.
↑Robinson, Simon (May 15, 2005), "On the Beach With Dave Chappelle", Time Magazine (به انگلیسی), archived from the original on 25 August 2013, retrieved 22 اكتبر 2009{{citation}}: Check date values in: |access-date= (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) Retrieved on 2009-06-18.