فهرست نخستوزیران ایران شامل نام کسانی است که به جایگاه نخستوزیر ایران رسیدهاند. در ابتدا، نام این جایگاه «رئیسالوزرا» بود و جایگزین «صدر اعظم» شده بود. عنوان نخستوزیر از سال ۱۳۱۸ و در دوران نخستوزیری احمد متیندفتری رایج شد. جایگاه نخستوزیر در پی همهپرسی ۶ مرداد ۱۳۶۸ حذف شده و ریاست هیئت وزیران به «رئیسجمهور» واگذار شد.[۱]
با پیروزی انقلاب مشروطه و صدور فرمان مشروطیت از سوی مظفرالدینشاه (س. ۱۲۸۵–۱۲۷۵)، انتخاباتمجلس شورای ملی برگزار شده و نخستین دورهٔ مجلس از مهر ۱۲۸۵ شروع به کار کرد. نصرالله نائینی مشیرالدوله صدر اعظم وقت ایران، قانون اساسی مشروطه را که در تاریخ ۸ دی ۱۲۸۵ به توشیح شاه رسیده بود، در ۱۰ دی به مجلس برد. از آنجا که در تنظیم قانون اساسی، حدود وظایف و مسئولیت وزیران مشخص نشده بود، هیئت دولت به مجلس معرفی نشد. این امر، و بهطور کلی رفتار منفی دولت در برابر مجلس، نمایندگان را بر آن داشت تا در تاریخ ۷ بهمن، اسامی وزیران و حدود وظایف آنها را از دولت بخواهند. عدم حضور مشیرالدوله در مجلس و بیاعتنایی به خواستههای نمایندگان درخصوص معرفی وزارتخانهها و وزیران آنها، در نهایت موجب کنارهگیری او از صدارت در ۲۶ اسفند شد.[۲] مجلس به منظور تسلط بر قوه مجریه، تصمیم گرفت که جایگاه صدارت را منحل کند.[۳] در این هنگام، محمدعلیشاه (س. ۱۲۸۸–۱۲۸۵)، علیاصغر اتابک را مأمور تشکیل دولت مشروطه کرد اما چون اتابک در خارج از کشور بود، دولت موقتی به سرپرستی سلطانعلی افخم در ۲۹ اسفند تشکیل شد. سرانجام اتابک روز ۱۱ اردیبهشت ۱۲۸۶ رسماً رئیسالوزرای دولت مشروطه شد.[۴]
در قانون اساسی مشروطه، نحوهٔ انتخاب نخستوزیر تصریح نشده بود. عرف مشروطه غیر از دوران رضاشاه یا بعد از کودتای ۲۸ مرداد بدین صورت بود که پس از رای استمزاجی مجلس به نامزدهای مطرح شده در مجلس برای نخستوزیری، فرد منتخب مجلس از سوی شاه به مجلس معرفی نامه صادر شده تا بهصورت رسمی به مجلس معرفی شود. در صورت اخذ رأی اعتماد از سوی مجلس، فرمان نخستوزیری برای نامزد منتخب مجلس صادر میشد.
همچنین اگر نخستوزیر وقت از مجلس رأی عدم اعتماد دریافت میکرد، نسبت به تمایل مجلس به زمامدار آینده، در یک جلسهٔ خصوصی رأیگیری شده و نتیجه به اطلاع شاه میرسید تا شخص موردنظر مأمور تشکیل دولت شود.[۵] در دورهٔ پادشاهی احمدشاه (س. ۱۳۰۴–۱۲۸۸) و دورهٔ اول سلطنت محمدرضاشاه (۱۳۳۲–۱۳۲۰) این سنتها رعایت میشد؛ اما در دورهٔ رضاشاه (س. ۱۳۲۰–۱۳۰۴) و پس از کودتای ۲۸ مرداد، محمدرضاشاه (س. ۱۳۵۷–۱۳۲۰) رأساً به نصب و عزل نخستوزیر بدون رعایت این سنت اقدام میکردند. همچنین بر اساس یک سنت پارلمانی، با آغاز دورهٔ جدید فعالیت دو مجلس[الف] نخستوزیر از سمت خود استعفا داده و پس از مأمور شدن مجدد از سوی شاه به تشکیل دولت، هیئت دولت جدیدی را ابتدا به شاه و سپس به مجلسین معرفی میکرد.[۶]
↑به موازات مجلس شورای ملی، مجلس سنا نیز در قانون اساسی مشروطه مصوب ۱۲۸۵ پیشبینی شده بود با این حال تا سال ۱۳۲۸ تشکیل نشده بود.
↑استعفای ناصرالملک در ۲۲ آذر با مخالفت شاه روبرو شده بود اما ۲۴ آذر توسط شاه عزل شد.
↑محمدعلیشاه ابوالقاسم قراگوزلو را که در خارج از کشور بود مأمور تشکیل دولت کرد و تا رسیدن او جواد سعدالدوله موقتاً گردانندهٔ کابینه بود. قراگوزلو قبول کار نکرد و به ایران نیامد.
↑پس از فتح تهران، بنا به رأی شورای عالی رجال و روحانیون کابینهای بدون رئیسالوزرا در تاریخ ۲۶ تیر ۱۲۸۸ تشکیل گردید.
↑ ۶٫۰۶٫۱حکم نخستوزیری فضلالله زاهدی توسط شاه در ۲۲ مرداد صادر شد اما محمد مصدق تا ۲۸ مرداد در نخستوزیری ماند.
↑ ۷٫۰۷٫۱شاپور بختیار تا ۲۲ بهمن، مدعی نخستوزیری بود. دولت موقت با پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت بالفعل را به دست گرفت.
↑تا پیش از تشکیل قوه مقننه، شورای انقلاب اسلامی در نقش قوهٔ مقننهٔ کشور بود. هر گونه تغییر در هیئت دولت با تأیید شورا صورت میگرفت و وضعیت نخستوزیر نیز با تصویب شورا مشخص میشد. بازرگان را با پیشنهاد شورای انقلاب، رهبر به نخستویری گماشت. پس از استعفای وی، تصمیم شورا بر آن شد که نخستوزیر تعیین نکنند و دولت را مستقیم اداره کنند.
↑تا پیش از انتخاب رئیسجمهور و تشکیل قوه مقننه، ادارهٔ کشور با پیشنهاد شورای انقلاب و تأیید رهبر انقلاب سید روحالله خمینی تعیین تکلیف میشد. بازرگان را با پیشنهاد شورای انقلاب، رهبر به نخستویری گماشت. پس از استعفای وی، رهبر امور را بار دیگر به شورا واگذار نمود و تصمیم شورا بر آن شد که نخستوزیر تعیین نکنند و دولت را مستقیم اداره کنند.[۱۴۲]
↑پس از استعفای دولت موقت، شورای انقلاب مستقیم دولت را تشکیل داد و تصمیم گرفت نخستوزیر تعیین نکند. پس از استعفای بازرگان که کشور نخستوزیر نداشت، عملا سید محمد بهشتی به عنوان دبیر شورای انقلاب، جلسههای هیئت دولت را اداره میکرد. پس از ریاستجمهوری سید ابوالحسن بنیصدر وی ریاست/دبیری شورا را به عهده گرفت.[۱۴۵]
شجیعی، زهرا (۱۳۷۲). نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی: مطالعه از نظر جامعهشناسی سیاسی. ج. ۱: وزارت و تطور آن در ایران (ویراست دوم). تهران: انتشارات سخن. شابک۹۶۴-۳۷۲-۰۸۶-۱.
شجیعی، زهرا (۱۳۷۲). نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی: مطالعه از نظر جامعهشناسی سیاسی. ج. ۲: نخستوزیران و وزیران در ایران: ترکیب گروهها و منشأ اجتماعی نخستوزیران و وزیران (ویراست دوم). تهران: انتشارات سخن. شابک۹۶۴-۳۷۲-۰۸۷-X.
شجیعی، زهرا (۱۳۷۲). نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی: مطالعه از نظر جامعهشناسی سیاسی. ج. ۳: هیأت وزیران ایران در عصر مشروطیت (ویراست دوم). تهران: انتشارات سخن. شابک۹۶۴-۳۷۲-۰۸۸-۸.