دوگانهگرایی و یگانهگرایی، دوتا از مکاتب مرکزی تفکر در مسئله ذهن-بدن اند، گرچه که دیدگاههای ظریفی ظهور پیدا کردهاند که به خوبی در هیچکدام از این دستهها نمیگنجند.
دوگانهگرایی به مدد رنه دکارت در قرن هفدهم میلادی وارد فلسفه غرب شد.[۴] دوگانهگرایان جوهری همچون دکارت استدلال میکنند که ذهن مستقل از جوهر وجود دارد، در حالی که دوگانهگرایان خاصیت معتقدند که ذهن، گروهی از خواص مستقل است که از میانشان سر برآورده و قابلیت تقلیل به مغز را نداشته، اما از جوهر متمایز نیست.[۵]
یگانهگرایی موقعیتی است که در آن ذهن و بدن از نظر هستیشناختی موجودیتهای غیرقابل تمیزی اند، نه جوهرهای وابسته. این دیدگاه اولین بار در فلسفه غرب توسط پارمنیدس در قرن پنجم پیش از میلاد و سپس بعدها توسط خردگرایان قرن هفدهم میلادی همچون باروخ اسپینوزا ترویج و حمایت شد.[۶]فیزیکالیستها استدلال میکنند که تنها موجودیتهایی که توسط نظریات فیزیکی مسلم انگاشته میشوند وجود دارند و فرایندهای ذهنی در نهایت با ادامه تکوین نظریات فیزیکی، برحسب این موجودیتها توضیح داده میشوند. فیزیکالیستها مواضعشان را بر روی جنبههای مرتبط با تقلیل خواص ذهنی به خواص فیزیکی حفظ کرده (که بسیاری از آنها، اشکال سازگاری از دوگانهگرایی خاصیت را اقتباس میکنند)[۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲] و وضعیت هستیشناختی چنین خواص ذهنی نیز غیر شفاف باقی میماند.[۱۱][۱۳][۱۴]ایدئالیستها بر این عقیدهاند که ذهن، تمام آن چیزی است که وجود داشته و جهان خارجی یا خود ذهن است یا توهمی مخلوق ذهن است. یگانهانگاران خنثی چون ارنست ماخ و ویلیام جیمز دلیل میآورند که رویدادهای جهان را میتوان یا به عنوان ذهنی (روانشناختی) در نظر گرفت یا فیزیکی، بسته به این که شبکه روابطی که به آن ورود میکنند چه باشد. از آن سو یگانهانگاران دوگان-جنبهای چون باروخ اسپینوزا بر این موضع وفادارند که جوهر خنثای دیگری وجود داشته و این که هم خواص مادی و هم ذهنی، خواصی از این جوهر ناشناخته اند. رایجترین یگانهانگاریهای قرن بیستم و بیست و یکم میلادی، همگی گونههای تغییریافتهای از فیزیکالیسم بودهاند؛ این مواضع شامل این مواردند: رفتارگرایی، نظریه اینهمانی ذهن، یگانهانگاری غیرعادی و کارکردگرایی.[۱۵]
بسیاری از فیلسوفان مدرن ذهن، یا یک موضع تقلیلگرایانهٔ فیزیکالیستی را اقتباس میکنند یا موضع غیر-تقلیلگرایانهٔ فیزیکالیستی را و به طرق مختلف مخصوص به خود بر این نکته تأکید میورزند که ذهن چیزی جدای از بدن نیست.[۱۵] این رهیافتها بهطور خاص در علوم، بهخصوص در این زمینهها اثرگذار بودهاست: زیستجامعهشناسی، علوم کامپیوتر (بهخصوص هوش مصنوعی)، روانشناسی تکاملی و انواع مختلف علوم اعصاب.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹] فیزیکالیستهای تقلیلگرا خاطرنشان میسازند که تمامی حالات ذهنی و ویژگیها نهایتاً با گزارشهای علمی فرایندها و حالات فیزیولوژیکی توضیح داده خواهند شد.[۲۰][۲۱][۲۲] فیزیکالیستهای غیر-تقلیلگرا استدلال میکنند که گرچه ذهن جوهری مجزا نیست، خواص ذهنی بر خواص فیزیکی اثر قدرتمندی داشته یا گزارهها و لغات استفاده شده در توصیفات و توضیحات ذهنی گریزناپذیر بوده و نمیتوان آنها را به زبان و توجیهات سطح پایین علوم فیزیکی تقلیل داد.[۲۳][۲۴] ترقیات ممتد علوم اعصاب به شفافسازی برخی از این مسائل کمک کردهاست؛ با این حال هنوز تا حل کامل این مسائل فاصله درازی باقیماندهاست. فیلسوفان مدرن ذهن هنوز هم این پرسش را مطرح میکنند که چگونه میتوان خواص جوهری و قصدمندی حالات و ویژگیهای ذهنی را برحسب عبارات طبیعتگرایانه توجیه نمود؟[۲۵][۲۶]
با این حال، برخی از این مسائل در چارچوب فیزیکالیسم غیر-تقلیلگرایانه شناخته شدهاند. اولاً، با هویت خود (خود-هویت) طی زمان ناسازگاری دارد. دوماً، حالات قصدمندی هشیاری در چارچوب فیزیکالیسم غیر-تقلیلگرایانه معنادار نیست. سوماً، اختیار چه با فیزیکالیسم تقلیلگرایانه و چه با فیزیکالیسم غیر-تقلیلگرایانه امکان سازگاری ندارد. چهارم، امکان توضیح و توجیه مناسبی از پدیده علیت ذهنی در این چهارچوب وجود ندارد.[۲۷]
مسئله اندیشه و تن
در فلسفه ذهن از پارهای از زمینهها گفتگو میشود: برترین پرسش فلسفهٔ ذهن که پرسشهای دیگری از دل آن پدید میآیند گفتگو دربارهٔ پیوند اندیشه و تن (کالبد) است. در این پرسش چند دیدگاه در میان است:
بر پایه دوگانه انگاری--در فراگیرترین نمود آن--اندیشه و تن از یکدیگر جدا هستند. یک صورتبندی دوگانهانگاری جوهری است که بر پایه آن اندیشه و تن دو گوهر گوناگون اند و صورتبندی دیگری دوگانهانگاری در ویژگیها است که بر اساس آن اندیشه و حالات ذهنی نه از یک جوهر دگرگونه، که دربرگیرنده ویژگیهایی به جز ویژگیهای فیزیکی است.
نظریهٔ اینهمانی: برابر با این دیدگاه هر گونه از حالات ذهنی با نوعی از حالات فیزیکی (حالات مغزی) همسان است. برای نمونه، درد برانگیختن عصبهای ویژه ای است. این همانی در این نظریه نوعی، وجودی است و نه مفهومی یعنی مفهوم حالت ذهنی غیر از مفهوم حالت مغزی است ولی این دو در خارج یک چیزند. این نظریه به عنوان فیزیکالیسم هم یاد میشود.[۲۸]
رخدادپذیری چندگانه
یکی از کمبودهای دیدگاه اینهمانی نوعی این است که توان روشن کردن رخداد پذیری چندگانه حالات اندیشه را ندارد. بر پایه رخداد پذیری چندگانه یک جور حالت ذهنی ویژه میتواند با بیش از یک گونه از حالات مغزی روی دهد. برای نمونه، درد در جانداران دیگر میتواند بی آنکه عصب برانگیخته شود رخ دهد. عصبشناسی هم نشان دادهاست کسانی که بخشی از مغز را مانند بخش گفتاری از دست میدهند پس از چندی بخش دیگری از مغز کار آن بخش را بر دوش میگیرد.[نیازمند منبع]
این خردهگیری به این همانی نمونه ای انجامید؛ یعنی یک نمونه از حالت ذهنی همیشه با نمونه ای از حالت مغزی یکی است.[۲۹]
فروکاهش
این مفهوم در طبیعیترین جایگاه خود یا همان دربرداشت فلسفی دانش به خوبی میتواند روشن شود. نمونهٔ پرکاربرد کتابهای آموزشی وابستگی ترمودینامیک و مکانیک است. تا قرن نوزدهم، این دو نظریه نقش برجستهای دربرداشت ما از جهان جسمانی بازی میکردند. از یک سو، رفتار آنچه را برمیشمرد که گمان میشد جوهر است؛ روشنگر رویدادهایی مانند جابجایی گرما از چیزهای گرمتر به چیزهای سردتر و این که مقدار گرمایی که این گونه جابجا شده به ترکیب مادی آن چیزها بستگی دارد. از سویی دیگر، اصول مکانیک با تلاشهای نیوتون، روشهای کنش و واکنش اجسام ایستا و پویا را بر یکدیگر روشن میکرد.[نیازمند منبع]
بر اساس تلاشهای نظری و آزمودنی در سده نوزدهم، جایی برای یگانگی این دو نظریه هست و در همین یکی شدن است که مفهوم «فروکاستن» (تحویل) به میان میآید. وقتی به این پی ببریم که همهٔ مواد از ذرات ریزتر (اتمها و مولکولها) درست شدهاند، و این که جنبش این ذرات پیرو اصول مکانیک است، میتوان گرما را به عنوان درجهای که این ذرات به سوی آن رفته یا جنبش مییابند، شناخت. در این صورت، روشنگریهای پیشنهادی در ترمودینامیک باید زیر روشنگریهای گستردهتر مکانیک ردهبندی شوند؛ مثلاً انتقال گرما با قوانین جابجایی جنبش در میان اتمها و مولکولها بازگو میشود. اینگونه میتوان گفت ترمودینامیک به مکانیک فروکاسته یا تحویل شدهاست. فروکاهی راهی است برای تأمین هستی شناختی برخی چیزها.[نیازمند منبع]
مفهوم فروکاهی بیرون از دامنه دانش نیز دارای کاربرد است. اما همواره روشن نیست بستر کاربرد درست از آن فراهم باشد. در فلسفهٔ ذهن معمولاً نظریهٔ این همانی نوع را فروکاهشگرایانه میدانند. یکی دانستنِ امور گوناگون ذهنی و انواع پدیدارهای جسمانی شباهت فراوانی با یکی دانستنِ گرما و جنبش مولکولی دارد؛ و نتیجه این خواهد شد که برداشت ما از ذهن به برداشت ما از مغز و دستگاههای اندامی وابسته به آن فروکاسته شود. چنین فروکاستنی واقعی بودن وجود شناختی امور ذهنی را تضمین میکند. البته فهم متعارف ما از ذهن با یک نظریه مانند ترمودینامیک قابل قیاس نیست تا همانند این مفهوم قابل تحویل و فروکاهی باشد.[نیازمند منبع]
برهان شناخت
فرنک جکسن بر پایه دریافتهای ذهنی -مانند رنگ- آزمونی فکری را برگزار کرد تا نادرستی فیزیکالیسم را نشان دهد. فرض میکنیم مری در اتاقی سیاه و سفید زندگی میکند و از دیدن رنگها بی بهره است؛ او از راه تلویزیونی سیاه و سفید و با کتابها و مجلاتی سیاه و سفید «همهٔ» آنچه را که دربارهٔ جهان فیزیکی و ویژگیهای فیزیکی هر چیزی میشود دانست، میداند. او همهٔ فرایندهای فیزیکی و فیزیولوژیکی «قرمز دیدن» را میداند ولی وقتی از اتاق سیاه و سفید آزاد میشود و رنگ قرمز را برای نخستین بار میبیند، میگوید: «اوه… پس قرمز دیدن اینگونه است!». این نشان میدهد که مری با این که همهٔ دانستنیهای فیزیکی قرمز دیدن را میدانست، چگونگی قرمز دیدن را نمیدانست پس قرمز دیدن یک رخداد فیزیکی نیست. این استدلال به «برهان شناخت» نامیده شدهاست و پاسخهایی هم به آن داده شدهاست.[۳۰]
فرارویدادگی
فرارویدادگی (supervenience)یا پایهگیری کلیدواژه ای است که نزدیک به دو دهه یا بیشتر به فلسفهٔ ذهن آمده و برابر با وابستگیِ بودونبودِ چیزهای ذهنی به چیزهای فیزیکی است. این مفهوم نقشی کلیدی در نمایش برخی از نظریات سرنوشت ساز در مسئلهٔ ذهن و تن بازی کردهاست. به ویژه برداشتهایی از فیزیکالیسم فرو نکاسته. فرارویدادگی ذهن و بدن به سود یا به زیان ادعاهای ویژه ای دربارهٔ چیزهای ذهنی و به امید یافتن راهکارهایی برای برخی مسائل پایه ای ذهن به کار رفتهاست؛ مانند مسئله علیت ذهنی. گفتارهایی هم دربارهٔ خود فرارویدادگی ذهن و تن هست؛ مانند چگونگی نمایش آن، وابستگی آن با تحویل ذهن-بدن، آیا میتوان گونههای ویژه ای از حالات ذهنی را مانند کیفیات ذهنی و حالات التفاتی از دید فیزیکی فرا رویداده دانست وبا فرارویدادگی نبودنِ آنها پیامدهای آن برای فیزیکالیسم چه خواهد بود.[۳۱]
همایندگرایی (Epiphenomenalism) هرگونه کارسازی حالات ذهنی در جهان را نمیپذیرد و حالات ذهنی را بیشتر شبیه کف روی آب میدانند که یک چیز ناکارا است ولی برخاسته از بهم خوردن آب دریاست.[نیازمند منبع]
اگر بپذیریم که حالات ذهنی برخاسته از فرایندهای مغزی اند میتوان اینجور گفت که وقتی A کارامد میشود، به کارآمد شدن B میانجامد و با این کار از A به T, B پدید میآید؛ نماد T در اینجا همان حالات ذهنی است. پدیدههای ذهنی بازده دنباله کارهای فیزیکی مغز اند. اینکه وقتی دست من به آتش نزدیک میشود و من گرما را دریافت میکنم کارهای مغز من حالت ذهنی گرما را پدیدار میکند و اینکه من دست خود را پس میکشم حالات ذهنی پس کشیدن هم بازده کارهای مغز است نه اینکه حالت ذهنی گرما حالات ذهنی گریز را پدیدآورده و حالت ذهنی گریز بخش جنبشی مغز من را برای گریز کارآمد کرده.[۳۲]
رفتارگرایی
رفتارگرایی (Behaviourism) تحلیلی بر این باور است که واژگان حالات ذهنی، معنایی به جز رفتار ندارند یعنی درد چیزی جز نالیدن، نمایش آزردگی و دیگر رفتارها نیست. رفتارگرایان حذفی، همه واژگان ذهنی را حذف میکنند؛ مانند کواین. ویتگنشتاین وارونه آنچه معروف است رفتارگرا نیست (او تنها باور دارد که واژگان ذهنی از راه رفتار ساخته میشوند).[نیازمند منبع]
رفتارگرایی تحلیلی نمیبایست در بررسی واژگان ذهنی واژگان ذهنی دیگر را بکار ببرد و این مایه پیش آمدن سختیهایی برای این رویکرد شد، زیرا آنها چارهای جز کاربرد این واژگان نداشتند. کارکردگرایی (Functionalism) برای از میان برداشتن این دردسر، به جای آن که ذهن یا حالات ذهنی را رفتار، که نمود اندامواره است بداند، آن را کارکرد یا دنباله ای از نقش ریشه ای که درونداد در برابر بازده بازی میکند، میداند. کارکردگرایی وارونه دیدگاه اینهمانی، به رخدادپذیری چندگانه رهنمون میشود؛ اینگونه که در کارکردگرایی، ذهن برنامه یا ساختار کارکردی است میتواند در سختافزارهای گوناگون روی بدهد.
کارکردگرایی همچنان در فلسفهٔ ذهن پایدار است و گرایشهایی دارد مانند کارکردگرایی ماشینی، کارکردگرایی علّی و کارکردگرایی غایت شناختی.[نیازمند منبع]
زمینه ذهنهای دیگر در فلسفهٔ ذهن، دو شاخه شناختشناسی و انگاره ای دارد: از دید شناختشناسی پرسش این است که ما از کجا بدانیم که دیگران ذهن دارند و تنها زامبی فلسفی نیستند؟ از دید مفهومی بودن ذهن دیگر را میپذیریم. ولی پرسش این است که آیا دیگران به همان کیفیت و روشی که ما حالات ذهنی را باور میکنیم، این حالات را میآزمایند؟[نیازمند منبع]
چگونگیهای ذهنی یا پدیداری
کیفیات ذهنی یا چگونگیهای اندیشه همانجور که از نامش پیدا است، چگونگی آزمودن حالات ذهنی است. به این چگونگیها، دریافت خام (raw feel) هم میگویند. گروهی از فیلسوفان ذهن، کیفیات ذهنی را پایه همه حالات ذهنی میدانند و معتقدند تجربهٔ همهٔ حالات ذهنی با این کیفیت همراه است. کیفیتی که صاحب تجربه میداند چیست اما نمیتواند آن را توصیف کند. مقالهٔ معروف تامس نیگل «خفاش بودن چه کیفیتی دارد؟» بر این دیدگاه تأکید میکند. اما فیلسوفانی مثل دنیل دنت اساساً کیفیات را حذف میکنند. دیوید چالمرز با توجه به مشکل کیفیات ذهنی به دوگانهانگاری وصفی گرایش دارد.[نیازمند منبع]
سویه التفاتی
دستهای از حالات ذهنی دارای درونمایه هستند؛ مانند باور که درونمایه (یا متعلق) آن یک گزاره است؛ مانند باور به این که باران میبارد. برای همین است که به این گونه حالات گرایشهای گزارهای میگویند. نام دیگر این ویژگی «دربارگی» است. سویه التفاتی از بازدارندههای بازگویی فیزیکی ذهن بهشمار میرود. گرچه این بازدارنده چندان دشوار نیست؛ زیرا سویه التفاتی ویژگی همهٔ حالات ذهنی نیست و تنها برخی از این حالات را دربرمیگیرد. گفتگوهای فراوانی میان فیلسوفان ذهن برپاست که اگر حالات ذهنی همان حالات مغزی یا کارکردی باشند، این گونه حالات چگونه میتوانند از سویه التفاتی (معناشناسی و درونمایه) برخوردار شوند؟ جان سرل از برجستهترین فیلسوفان ذهنی است که در این زمینه کارهای بزرگی کرده و اثری جداگانه به نام حیث التفاتی نوشتهاست.[نیازمند منبع]
درونمایه ذهنی
برای رویدادها، حالات یا فرایندهای ذهنی دارای کارکرد میتوان به دیدن اینکه در بستهاست یا باور به اینکه شما در حال دنبال شدن هستید نمونه آورد. آنچه بهگونه بنیادی، مایه جداسازی حالات، رویدادها یا فرایندهای دارای درونمایه است این است که دارای بازگشت به زمینه خود هستند.[نیازمند منبع]
این ویژگی جنسی و فراگیر زیرشاخههای بسیاری دارد. این ویژگی درونمایه را به درونمایههای مفهومسازیشده مرزبندی نمیسازد و درونمایههای ساخته شده از حواس فرگه و نیز درونمایههای راسلی ساخته شده از متعلقات و ویژگیها را دربرمیگیرد. بر پایه این ویژگی فراگیر هنوز این گمانهزنی پابرجا است که حالات ناآگاه همانند حالات آگاه دارای درونمایه باشند. همچنین حالات شناختهشده از راه روانشناسی آماری-آزمونی میتوانند درونمایه داشته باشند. فهم درست فلسفی از این مفهوم فراگیر درونمایه، نه تنها برای فلسفهٔ ذهن و روانشناسی بنیادی است، بلکه برای نظریهٔ شناخت و متافیزیک نیز ارزشمند است.[نیازمند منبع]
یکی از نخستین سخنرانیها دربارهٔ هوش کامپیوتری در سال ۱۹۴۷ را منطقدان انگلیسی آلن تورینگ ایراد کرد که در آن زمان در آزمایشگاه فیزیک ملی کار میکرد. عنوان سخنرانی این بود: ماشین هوشمند؛ دیدگاهی نوآورانه. تورینگ گفت: سخن من در این است که دستگاهها میتوانند رفتاری نزدیک به ذهن ما داشته باشند.[نیازمند منبع]
پیوندگرایی
همزمان با پیشرفت در شناخت اندامشناسی و کارکرد مغز در نیمهٔ نخست سده بیستم، این دیدگاه که مغز ساخته شدهاست از یگانهای پردازش الکتریکی ساده رواج یافت؛ یگانها که یکدیگر را برانگیخته و نیز از یکدیگر پیشگیری میکردند. پژوهشگرانی همچون مک گلوخ و پیتس ۱۹۴۳ شروع به بررسی در این موضوع کردند که چگونه شبکهای که از چنین واحدهای پردازش ساخته شده، میتواند محاسباتی را مانند منطق جملهای اجرا کند. پژوهشگران دیگر مانند روزنبلات (۱۹۶۲) و سلفریج (۱۹۵۹) فایدهٔ شبکهها را در کارهای مفهومیتر کاویدند.[نیازمند منبع]
این رویکرد دوم را پیوندگرایی نامیدند هر چند برخی نظریهپردازان به ویژه که از علوم عصبی وارد فلسفه شدهاند واژهٔ شبکههای عصبی و عدهای دیگر اصطلاح پردازش گسترده موازی[۳۳] را ترجیح میدهند. هرچند پیوندگرایی در آغاز رقیب رویکرد پردازش نماد بود اما زمانی که دانشهای شناختی در دهه ۱۹۷۰ شروع به تحقیق چند رشتهای کرد، رویکرد پیوندگرایی این وجه را از دست داد.[نیازمند منبع]
وابستگی ذهنی
وابستگی دو سویه میان ذهن و تن نکته ای است که با بینش خود آن را درمییابیم و نپذیرفتن آن نیازمند بهانه بسیار نیرومند و توانمندی در برابر این بینش است. با این همه، پذیرش وابستگی ذهنی برای همهٔ نظریات دربارهٔ وابستگی ذهن و تن از دوگانه انگاری گرفته تا فیزیکالیسم دردسرساز شدهاست. دوگانه انگاران برای روشنگری آن گاهی به اصالت علت موقعی، گاهی به در هم کنش گرایی و گاهی هم به اصالت همراستایی روی آوردهاند اما هیچیک از اینها نتوانستند روشنگری ای از این وابستگی نشان دهند. نپذیرفتن وابستگی ذهن به تن را در ادبیات فلسفه ذهن، شبه پدیدارانگاری مینامند.[نیازمند منبع]
کیستی شخصی
کیستی یا اینهمانی شخصی دراین باره میگوید که کسی در زمان t۱ با چه ترازی همان کس در زمان t۲ است؟ برای نمونه، با چه معیاری داوری میکنیم که سامان امروز همان سامانی است که دیروز با او به کلاس رفتم؟ برخی از فیلسوفان ذهن تراز اینهمانی شخصی را پیوستگی اندامی هر کس دانستهاند و برخی نیز تراز اینهمانی را پیوستگی روانی میدانند.[نیازمند منبع]
↑Gibb, Sophie (2010). "Closure Principles and the Laws of Conservation of Energy and Momentum". Dialectica. 64 (3): 363–384. doi:10.1111/j.1746-8361.2010.01237.x. ISSN0012-2017. S2CID55120533. See also Dempsey, L. P. (2012). "Consciousness, Supervenience, and Identity: Marras and Kim on the Efficacy of Conscious Experience". Dialogue. 51 (3): 373–395. doi:10.1017/s0012217312000662. S2CID147060838. See also Baltimore, J. A. (2010). "Defending the piggyback principle against Shapiro and Sober's empirical approach". Dialectica. 175 (2): 151–168. doi:10.1007/s11229-009-9467-2. S2CID13314992.
↑McLaughlin, Brian; Bennett, Karen (2014). Edward N. Zalta (ed.). "Supervenience". The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Spring 2014 Edition). Retrieved 2014-08-10.
↑Churchland, Paul (1981). "Eliminative Materialism and the Propositional Attitudes". Journal of Philosophy. 78 (2): 67–90. doi:10.2307/2025900. JSTOR2025900.
↑Smart, J.J.C. (1956). "Sensations and Brain Processes". Philosophical Review.
↑Donald Davidson (1980). Essays on Actions and Events. Oxford University Press. ISBN978-0-19-924627-4.
↑Putnam, Hilary (1967). "Psychological Predicates", in W. H. Capitan and D. D. Merrill, eds. , Art, Mind and Religion (Pittsburgh: University of Pittsburgh Press.)
Nap Mabaquiao, Jr. , Mind, Science and Computation (with foreword by Tim Crane). Manila: De La Salle University Publishing House, 2012.
Celia Green The Lost Cause: Causation and the Mind–Body Problem. (Oxford: Oxford Forum, 2003). Applies a sceptical view on causality to the problems of interactionism.
Gyatso, Geshe Kelsang Gyatso, Understanding the Mind: The Nature and Power of the Mind, Tharpa Publications (2nd. ed. , 1997) ISBN978-0-948006-78-4
جائزة الأوسكار لأفضل فلم بلغة أجنبيةالشعارمعلومات عامةالبلد الولايات المتحدة مقدمة من أكاديمية فنون وعلوم الصور المتحركة أول جائزة 1957 موقع الويب oscar.go.com… (الإنجليزية) تعديل - تعديل مصدري - تعديل ويكي بيانات خارطة العالم توضح الدول الفائزة والمرشحة لجائزة الأوسكار لأفضل في
Foto vom März 2009 Das Haus zur Mücke am Schlüsselberg beim Basler Münsterplatz ist ein 1545 errichtetes Gebäude, das von 1671 bis 1849 als Universitätsbibliothek und erstes öffentliches Museum in Basel diente. In seinem gleichnamigen Vorgängerbau fand 1439 das Konklave statt, das Papst Felix V. wählte. Inhaltsverzeichnis 1 Geschichte 2 Literatur 3 Weblinks 4 Einzelnachweise Geschichte Hieronymus Hess: Besucher der Bildergalerie im Haus zur Mücke, 1837. Das Haus zur Mücke im Ersche...
American novelist This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed.Find sources: Paul W. Fairman – news · newspapers · books · scholar · JSTOR (September 2018) (Learn how and when to remove this template message) Paul W. Fairman c.1956 Paul Warren Fairman (1909–1977) was an editor and writer in a variety of genres under ...
Pour les articles homonymes, voir Rue aux Ours. Rue aux Ours Situation Coordonnées 49° 26′ 26″ nord, 1° 05′ 28″ est Pays France Région Normandie Département Seine-Maritime Ville Rouen Quartier(s) Vieux-Marché - Palais de justiceVieux-Marché - Sud Saint-ÉloiGrand-Pont - Général-Leclerc Début Rue de la Vicomté Fin Place de la Cathédrale Morphologie Type Rue Longueur 350 m Histoire Monuments Église Saint-CandeHôtel AsselinFontaine Saint-C...
French politician Hélène LaporteVice President of the National AssemblyIncumbentAssumed office 29 June 2022Member of the National Assemblyfor Lot-et-Garonne's 2nd constituencyIncumbentAssumed office 29 June 2022Preceded byAlexandre FreschiMember of the European Parliamentfor FranceIn office2 July 2019[1][2] – 28 June 2022Succeeded byMarie Dauchy Personal detailsBorn (1978-12-29) 29 December 1978 (age 44)Villeneuve-sur-Lot, FrancePolitical partyNa...
You can help expand this article with text translated from the corresponding article in German. (November 2018) Click [show] for important translation instructions. View a machine-translated version of the German article. Machine translation, like DeepL or Google Translate, is a useful starting point for translations, but translators must revise errors as necessary and confirm that the translation is accurate, rather than simply copy-pasting machine-translated text into the English Wikip...
1980 Argentine filmBárbaraDirected byGino LandiWritten byMassimo FranciosaStarring Raffaella Carrà Jorge Martínez Distributed byEditorial CreaRelease date 1980 (1980) Running time100 minutesCountryArgentinaLanguageSpanish Bárbara is a 1980 Argentine comedy film drama directed by Gino Landi. The film stars Raffaella Carrà as Bárbara, where she falls in love with an Argentine photographer (Jorge Martínez). Irma Córdoba also stars as The Dame. The film premiered on June 12, 1980 in ...
2016 Mexican filmUn padre no tan padreDirected byRaúl MartínezWritten byAlberto BremerStarring Héctor Bonilla Benny Ibarra Jacqueline Bracamontes CinematographyAlejandro MartínezEdited byAdrián ParisiMusic byBenny IbarraDistributed by Pantelion Films Cinépolis Distribución Release date 21 December 2016 (2016-12-21) (Mexico) CountryMexicoLanguageSpanish Un padre no tan padre is a 2016 Mexican comedy film directed by Raúl Martínez, from a screenplay by Alberto Bremer...
American basketball player D-Will redirects here. The term may also refer to Derrick Williams. Deron WilliamsWilliams with the Brooklyn Nets in 2014Personal informationBorn (1984-06-26) June 26, 1984 (age 39)Parkersburg, West Virginia, U.S.Listed height6 ft 3 in (1.91 m)Listed weight200 lb (91 kg)Career informationHigh schoolThe Colony (The Colony, Texas)CollegeIllinois (2002–2005)NBA draft2005: 1st round, 3rd overall pickSelected by the Utah JazzPlaying career...
Historic house in Kansas, United States United States historic placeLoomis–Parry HouseU.S. National Register of Historic Places Show map of KansasShow map of the United StatesLocation1003 State Street,Augusta, KansasCoordinates37°40′56.4″N 96°58′44.35″W / 37.682333°N 96.9789861°W / 37.682333; -96.9789861Built1917Architectural styleCraftsman, Tudor RevivalNRHP reference No.09000495[1]Added to NRHPJuly 8, 2009 The Loomis–Parry Resid...
You can help expand this article with text translated from the corresponding article in Spanish. (December 2016) Click [show] for important translation instructions. Machine translation, like DeepL or Google Translate, is a useful starting point for translations, but translators must revise errors as necessary and confirm that the translation is accurate, rather than simply copy-pasting machine-translated text into the English Wikipedia. Do not translate text that appears unreliable or l...
Marvel Comics fictional character Comics character Doctor FaustusDoctor FaustusArt by Mike PerkinsPublication informationPublisherMarvel ComicsFirst appearanceCaptain America #107 (Nov. 1968)Created byStan LeeJack KirbyIn-story informationAlter egoJohann FennhoffSpeciesHumanTeam affiliationsSecret EmpireCorporationNational ForceS.H.I.E.L.D.HydraPartnershipsRed SkullNotable aliasesDoctor Faustus, Master of Men's Minds, Edward MarloweAbilitiesExpert in psychological warfareGenius-level intellec...
Sports TV channel from BT Consumer Television channel TNT Sports 4CountryUnited KingdomIrelandBroadcast areaUnited KingdomIrelandProgrammingPicture format1080i HDTV(downscaled to 16:9 576i for the SDTV feed)OwnershipOwnerWarner Bros. Discovery SportsBT GroupSister channelsEurosport 1Eurosport 2TNT Sports 1TNT Sports 2TNT Sports 3TNT Sports Box OfficeHistoryLaunched3 August 2009Former namesESPN UK (2009–15) BT Sport ESPN (2015–22)BT Sport 4 (2022-23)AvailabilityStreaming mediaBT Sport Play...
Georges Bizet (1838–1875) The Symphony in C is an early work by the French composer Georges Bizet. According to Grove's Dictionary, the symphony reveals an extraordinarily accomplished talent for a 17-year-old student, in melodic invention, thematic handling and orchestration.[1] Bizet started work on the symphony on 29 October 1855, four days after turning 17, and finished it roughly a month later.[2] It was written while he was studying at the Paris Conservatoire under the...
American prison in California Wasco State Prison-Reception Center (WSP) Aerial ViewLocationWasco, CaliforniaCoordinates35°35′38″N 119°24′31″W / 35.5939°N 119.4087°W / 35.5939; -119.4087StatusOperationalSecurity classMediumCapacity2,984Population3,698 (123.9% capacity) (as of January 31, 2023[1])Opened1991Managed byCalifornia Department of Corrections and RehabilitationWardenHeather Shirley[2] Wasco State Prison-Reception Center (WSP) is ...
Historical novel series by Winston Graham For other uses, see Poldark (disambiguation). PoldarkRoss Poldark first edition (Ward Lock & Co)AuthorWinston GrahamCountryUnited KingdomLanguageEnglishGenreHistorical fictionPublished1945–2002No. of books12Websitehttp://www.winstongraham.org/ Poldark is a series of historical novels by Winston Graham, published from 1945 to 1953 and continued from 1973 to 2002.[1] The first novel, Ross Poldark, was named for the protagonist of the serie...
Artikel ini sebatang kara, artinya tidak ada artikel lain yang memiliki pranala balik ke halaman ini.Bantulah menambah pranala ke artikel ini dari artikel yang berhubungan atau coba peralatan pencari pranala.Tag ini diberikan pada Februari 2023. Kepulauan Hennessy (65°53′S 65°43′W / 65.883°S 65.717°W / -65.883; -65.717Koordinat: 65°53′S 65°43′W / 65.883°S 65.717°W / -65.883; -65.717) adalah gugusan pulau kecil yang tersebar sepan...
Global union federation in Switzerland This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed.Find sources: UNI Global Union – news · newspapers · books · scholar · JSTOR (December 2021) (Learn how and when to remove this template message) UNI global unionUNI global unionFoundedJanuary 1, 2000HeadquartersNyon, SwitzerlandLocatio...