خاندان خاتمالمجتهدین از خاندانهای قدیمی ایران و یکی از سلسلههای معروف سادات است که به امام صادق نسب میبرد. جد اعلای این خانواده سید حسین خاتمالمجتهدین (دختر زاده محقق کرکی ) معروف به مفتی (فوت ۱۰۰۱ق) [۱] از علمای معروف دوران صفوی بود که در زمان شاه طهماسب اول، شاه اسماعیل دوم و سلطان محمد خدابنده، قدرت و اعتبار فراوان داشت. فرزندان و نوادگان او در دوران صفویه از نفوذ فراوانی برخوردار بودند. پنج منصب در این خاندان موروثی بود که عبارتاند از «شیخالاسلامی قزوین»، «شیخالاسلامی اصفهان»، «شیخالاسلامی تهران»، «تولیت تفویضی حرم حضرت معصومه» و «تولیت تفویضی حرم حضرت عبدالعظیم».
پس از انقلاب مشروطه و قانون الغای القاب در دوران پهلوی، به تدریج مناصبی چون شیخالاسلامی از میان رفت. در سال ۱۳۴۶ خورشیدی نیز تولیت بِقاع از دست خاندانهای متولی خارج شد و به سازمان اوقاف سپرده شد، به این ترتیب نفوذ و اهمیت خاندان خاتمالمجتهدین نیز از میان رفت.
پیشینه
جد اعلای این خاندان، سید حسین خاتمالمجتهدین است که از علمای برجسته عصر صفوی بود. پدر خاتمالمجتهدین سید ضیاءالدین ابیتراب (متوفی ۹۳۳ قمری) از علمای جبل عامل و از نوادگان محمد دیباج پسر امام صادق بود. مادر خاتمالمجتهدین دختر محقق کرکی عالم معروف دوره شاه طهماسب و شاه اسماعیل صفوی بود که به گسترش تشیع در ایران کمکهای فراوانی کرد. محقق کرکی علاوه بر یک پسر، پنج دختر داشت که همگی با علمای معروف ازدواج کردند. دختر اول محقق همسر سید ضیاءالدین و دختر دوم همسر شمسالدین محمد استرآبادی شد که با فوت او، خواهرش به ازدواج استرآبادی درآمد و از او میرداماد متولد شد. دختر چهارم همسر زینالعابدین علوی کرکی و مادربزرگ میرعبدالحسیب عاملی است. دختر پنجم مادربزرگ مادری شهید ثانی بودهاست.[۲] سید حسین در روزگار شاه طهماسب به ایران آمد. خاتمالمجتهدین ابتدا در اردبیل شیخالاسلام بود و به تدریس اشتغال داشت. بعد از مدتی به قزوین آمد و رفته رفته در نزد شاه طهماسب منزلتی بسزا یافت. پس از فوت محقق کرکی، با اینکه پسر محقق، شیخ عبدالعال نسبت به سید حسین در جایگاه علمی بالاتری قرار داشت، سید حسین توانست موقعیت علمی خود را به عنوان یک عالم برجسته تثبیت کرده و خود را در دربار شاه طهماسب به عنوان جانشین کرکی معرفی کند. او در دوران شاه اسماعیل دوم که شاه به مذهب سنی گرایش نشان میداد، قزلباشان را با صحبت علیه شاه اسماعیل از او روی گردان ساخت. شاه که کمابیش از این اقدامات آگاهی داشت، دستور داد کتابهای سید حسین را در اتاقی مهرموم کنند و خود او را نیز از خانهای که داشت بیرون کنند. به گزارش برخی از منابع شاه حتی قصد نابودی او را کرد، اما پیش از نیل به مقصود درگذشت. با برآمدن سلطان محمد خدابنده، سید حسین باردیگر جایگاه پیشین خود را بازیافت. نقش او در این دوران نوعی وساطت میان جناحهای درگیر در حکومت صفوی بود. او سرانجام در طاعون فراگیر سال ۱۰۰۱ قمری در قزوین درگذشت.[۳]
خاتمالمجتهدین چهار پسر داشت به نامهای میرزا سید محمد، میرزا حبیبالله، میرزا سید احمد و میرزا سید عبدالعال. او دختری نیز داشت که آرامگاهش در طرشت تهران بودهاست.[۴]
در دوران شاه عباس علمایی چون شیخ بهایی و میرداماد به عرصه آمدند که عنوان عالم نخست را در پایتخت از آن خود میکردند، با این حال شاه با سپردن مناصبی به فرزندان خاتمالمجتهدین، نفوذ آنان را تداوم بخشید. او میرزا سید محمد را به سمت قاضی لشکریان منصوب کرد و به او لقب قاضیعسکر داد. میرزا حبیبالله، پسر دیگر خاتمالمجتهدین نیز به مقام صدارت رسید که منصبی ویژه سادات بود.[۵] در تمام طول سده یازدهم مناصبی از این دست به انضمام تولیت حرم حضرت معصومه در قم و تولیت حرم شاه عبدالعظیم در ری به اعضای این خانواده سپرده میشد. واله اصفهانی به سال ۱۰۸۷ قمری پس از شرح حال خاتمالمجتهدین، مینویسد: «اولاد و امجاد و احفاد والانژادش که تا جهان باد، اورنگ آرای سریر دانش و سداد باشند، خلفا عن سلف الی یومنا هذا به مناصب بلند و مدارج ارجمند ممتاز و سرافراز بوده و خواهند بود.»[۶]
به تدریج در طول دوره صفوی سه شاخه مجزا از این خانواده شکل گرفت: شاخه اول نوادگان میرزا حبیبالله صدر بودند که ابتدا در اصفهان مستقر بودند و سپس به قم رفتند و مناصبی چون صدارت و شیخالاسلامی و تولیت حرم حضرت معصومه داشتند. پس از سقوط صفویه، تولیت تفویضی حرم حضرت معصومه در این شاخه از نوادگان خاتمالمجتهدین ماندگار شد. شاخه دوم نوادگان سید نظامالدینعلی پسر میرزا سید محمد قاضی عسکر بودند که مناصب موروثی آنان شیخالاسلامی تهران و تولیت تفویضی حرم حضرت عبدالعظیم بود. شاخه سوم نوادگان سید عبدالعال بودند که منصب موروثیشان شیخالاسلامی قزوین بود.
شاخه قم
میرزا حبیبالله پسر دوم خاتمالمجتهدین، نیای شاخه قم است. شیخ حر عاملی از او به عنوان عالم یاد کردهاست و گفتهاست که او و برادرش سید احمد در حضور شیخ بهایی مقابله حدیث میکردند. دقیقاً معلوم نیست در چه تاریخی میرزا حبیبالله منصب سیادت را به دست آوردهاست، ولی صدارت وی در دوران شاه صفی تصریح شدهاست. او پیش از رسیدن به صدارت نیز تا سال ۱۰۴۲ قمری در قم به تولیت آستان حرم فاطمه معصومه مشغول بود.[۷] میرزا حبیبالله پس از فوت شاه عباس در به تخت نشاندن شاه صفی نقش داشتهاست و به نوشته یکی از منابع صفوی: «پس از رسیدن خبر درگذشت شاه عباس به اصفهان بهکرات خان والی گرجستان در شب همان روز که مورد قضیه هایله محنت اندوز بود، به دستیاری اتفاق دانشوران آفاق میرزا حبیبالله خلف ارجمند میر سید حسین مجتهد جبل عاملی و مولانا حسنعلی ولد ملاعبدالله شوشتری و میرزا قاضی (شیخ الاسلام بعدی اصفهان و متوفای ۱۰۷۴) ولد حکیم کاشفای یزدی، شاه صفی را به تخت نشاندند.» شاه صفی پس از تصفیه صاحب منصبان دوره شاه عباس، میرزا رفیعالدین محمد را که قبلاً مقام صدر داشت معزول کرد و صدارت را به میرزا حبیبالله سپرد. او تا پایان عمر در سال ۱۰۶۰ مقام صدارت داشت. او در بازگشت از سفر قندهار در رکاب شاه عباس دوم درگذشت و ر مشهد به خاک سپرده شد. میرزا حبیبالله به پرورش و کمک به هنرمندان، خطاطان و روضهخوانان اهتمام داشت. از وی سه پسر به نامهای میرزا محمد مهدی اعتمدالدوله میرزا علیرضا شیخالاسلام اصفهان و میرابوالفتح میشناسیم.[۸]
میرزا محمدمهدی از جانب مادر نواده شیخ لطفالله میسی بود. او در سال ۱۰۴۲ پس از پدرش به تولیت حرم حضرت معصومه رسید و تا سال درگذشت پدرش تولیت داشت، تا در این سال بجای پدر به صدارت رسید. صدارت او تا ۱۰۷۱ یا ۱۰۷۲ ادامه داشت و در این سال با برکناری محمدخان بجای او وزیر اعظم شد. میرزا مهدی تا سال ۱۰۸۱ وزارت داشت و در این سال برکنار شد و پس از او شیخعلی خان زنگنه به وزارت رسید. او یا در این سال یا یک سال بعد درگذشت. میرزا مهدی مردی شاعر و ادیب بود و دیوان شعری دارد.[۷][۹] دو پسر از او شناختهاست: میرزا محمدمعصوم شیخالاسلام و میرزا محمدامین قاضی اصفهان.
میرزا علیرضا شیخالاسلام نیز از جانب مادر نواده شیخ لطفالله بود. او در سالی که پدرش درگذشت به شیخالاسلامی اصفهان رسید و تا پایان عمر یعنی سال ۱۰۹۱ قمری در این مقام باقی بود.[۱۰]
میرزا محمدمعصوم پسر میرزا محمدمهدی، داماد خلیفهسلطان بود. در هنگام نقل جسد شاه عباس دوم به قم برای تدفین، او متولی حرم حضرت معصومه بودهاست و بر اساس وقفنامه میرمحمدهاشم گیلانی بر آستانه و مدرسه آن، لا اقل از سال ۱۰۴۶ قمری متولی آستان بودهاست. او پس از میرزا علیرضا شیخالاسلام اصفهان شد و در سال ۱۰۹۵ درگذشت.[۷] به نوشته محمدشفیع شیخالاسلام، میرزا محمدمعصوم واپسین نواده خاتمالمجتهدین بود که به شیخالاسلامی اصفهان رسید و پس از ظهور محمدباقر مجلسی این منصب از دست این خانواده بیرون آمد[۱۱] و به خاندان محقق سبزواری سپرده شد.
سید میرزا محمد امین فرزند دیگر سید میرزا محمد مهدی اعتماد الدوله است که در لباس اهل علم بودهاست. او بعد از آنکه میرزا محمد معصوم، به شیخ الاسلامی اصفهان انتخاب شد، تولیت حرم حضرت معصومه را بر عهده گرفت و تا اواخر سال ۱۱۱۱ قمری در این منصب قرار داشت. در ۱۴ محرم سال ۱۱۱۶ قمری به عنوان قاضی اصفهان منصوب شد و در سال ۱۱۱۷ قمری درگذشت.[۷][۱۲] او دو پسر داشت، یکی میرزا سید محمد که پس از درگذشت پدر قاضی اصفهان شد و و دیگری میرزا سید حسن که مدتی طولانی متولی حرم حضرت معصومه بود.[۷]
میرزا سید ابوطالب فرزند میرزا سید محمد معصوم و نواده میرزا محمد مهدی اعتمادالدوله است. به نظر میرسد او از سال ۱۱۱۶ قمری یا ۱۱۱۱ قمری تولیت حرم حضرت معصومه را بر عهده داشتهاست و تولیت او تا سال ۱۱۲۵ قمری ادامه داشت. میرزا محمدمهدی، فرزند دیگر میرزا محمدمعصوم است که در فاصله سال ۱۱۲۵ تا رمضان سال ۱۱۲۹ قمری تولیت حرم را بر عهده داشت. شاه سلطان حسین در سال ۱۱۲۹ قمری میرزا سید حسن، فرزند میرزا محمد امین را به مقام تولیت برگزید. دو فرمان از فرامین شاه سلطان حسین در این دوره موجود است. پس از او سید محمدرحیم، فرزند میرزا محمدمهدی پسر میرزا محمدمعصوم به تولیت رسید و برطبق اسناد موجود در رجب سال ۱۱۴۰ قمری متولی بودهاست. او طی فرمانی از شاه طهماسب دوّم در مورخ جمادیالثانی سال ۱۱۴۲ قمری در مقام تولیت تنفیذ شدهاست و تا پس از رجب ۱۱۵۷ قمری در این مقام بودهاست. پس از او برادرش میرزا سید محمدخلیل به تولیت رسید. تولیت او در سالهای ۱۱۶۳ و ۱۱۷۲ قمری گزارش شدهاست. او معاصر آقامحمدخان قاجار زندگی میکردهاست و به تدبیر او مردم قم از قتل و غارت آقامحمدخان در امان ماندند.
پس از میرزا محمدخلیل، میرزا محمدمعصوم به تولیت رسید که پسر یا برادر میرزا محمدخلیل بودهاست و در اسناد به تولیت او در سال ۱۱۸۲ قمری اشاره شدهاست. میرزا محمدمهدی پسر میرزا محمدخلیل در رمضان ۱۱۹۰ تا ذیالحجه ۱۲۱۹ قمری و پس از آن متولی بودهاست و طول مدت تولیت او را ۳۹ سال گزارش کردهاند. پس از او، برادرش میرزا سید محمد به تولیت رسید که مدت کوتاهی در دوران فتحعلی شاه متولی بود و پس از درگذشت او به سال ۱۲۲۷ قمری، تولیت به پسرش میرزا سید اسدالله انتقال یافت. در سال ۱۲۴۸ قمری، فتحعلیشاه تولیت را به میرزا سیدمحمدرضا پسر میرزا اسدالله تفویض کرد که تا سال ۱۲۷۳ قمری در این مقام بود. پس از او پسرش حاج میرزا سید حسین متولیباشی به تولیت رسید و او تا پایان عمر خود در ۲۷ ذیالحجه ۱۳۱۷ قمری، تولیت داشت.[۷]
آخرین متولی از نسل خاتم المجتهدین سید ابوالفضل تولیت پسر سیدمحمدباقر سالارالتولیه بود که فرزندی نداشت و ثروت سرشار خود را وقف امور خیریه ساخت.
شاخه ری
به نوشته محمدعلی هدایتی، تولیت شاه عبدالعظیم نخست از جانب شاه عباس به میرزا حبیبالله پسر ارشد سید حسین خاتمالمجتهدین داده شد. پسر دوم سید حسین، میر سید محمد بود که نام او در چند واقعه تاریخی ذکر شدهاست. شیخ حر عاملی نیز از او یاد میکند و میگوید که در شهر اصفهان ساکن بودهاست و چنانکه که از لقب او «قاضی عسکر» پیداست، وی به قضاوت اردو و لشکریان شاه گماشته شده بود. پسران میر سید محمد هر کدام در زمان پدر تولیت بقعهای را داشتند، از جمله میرسیدمرتضی که مدتی در کرمان متولی آرامگاه شاه نعمتاللهولی بود، میرزا آقایی که تولیت شاهچراغ را داشت و خاندان ذهبی شیرازی که تولیت شاهچراغ را تا پایان دوره قاجار در دست داشتند از نوادگان دختری او هستند، و میرزا نظامالدین علی که پسرش میرزا ابراهیم پس از میرزا حبیبالله متولی شاهعبدالعظیم شد.[۱۳]
میرزا ابراهیم همچنین شیخالاسلام تهران بود[۱۴] که شیخ حر عاملی و محمدشفیع شیخالاسلام نیز به این موضوع اشاره میکنند.[۱۵][۱۱] میرزا ابراهیم صاحب دو پسر بود به نامهای میرزا نظامالدین و میرزا مجدالدین. پس از درگذشت میرزا ابراهیم، شیخالاسلامی تهران به پسر بزرگ او میرزا نظامالدین رسید و تولیت شاه عبدالعظیم به میرزا مجدالدین داده شد. میرزا نظامالدین با دختر میرزا محمدمعصوم شیخالاسلام اصفهان ازدواج کرده بود و دو پسر به نامهای میرزا علی و میرزا جعفر داشت. میرزا علی در دوران حیات پدرش درگذشت و میرزا جعفر پس از پدرش شیخالاسلام تهران شد. میرزا جعفر دو پسر به نامهای حسن و ابراهیم داشت که در اصفهان در جریان سرنگونی صفویان به دستور محمود افغان کشته شدند. میرزا جعفر در دوران شاه طهماسب دوم نیز شیخالاسلام تهران بود و با درگذشت او این منصب از میان رفت.[۱۶]
میرزا مجدالدین صاحب پسری بود به نام سید نظامالدین که پس از پدر متولی شاه عبدالعظیم شد. وی تا سال ۱۱۴۳ قمری در قید حیات بود و شاه طهماسب در فرمانی که مربوط به این سال است، تولیت قدیمی شاه عبدالعظیم را به میرزا محمدعلی الحسینی و تولیت تفویضی را به سید نظامالدین سپردهاست. بعد از درگذشت او چون پسرش سید عبدالخالق خردسال بود، شاه طهماسب دوم تولیت را به دایی او، میرزا علیمحمد صدرالممالک که نوه شیخالاسلام قزوین بود، سپرد. صدرالممالک تا زمان نادرشاه در قید حیات بود و نادرشاه در فرمانی بر تولیت او صحه گذاشتهاست.[۱۷] پس از او ظاهراً تولیت به سید عبدالخالق رسیدهاست ولی سندی از این دوره در دست نیست. پس از سید عبدالخالق پسرش میرزا سیدعلی خطاط متولی شد که در دوران زندیه و اوایل دوران قاجار این مسئولیت را برعهده داشت.[۱۸] او معاصر محمدشفیع شیخالاسلام بوده و شیخالاسلام در کتاب محافل المومنین به تولیت او اشاره کردهاست.[۱۱]میرزا شفیع مازندرانی، صدراعظم فتحعلیشاه، در سال ۱۲۲۲ قمری بلوک غار را وقف آستانه شاه عبدالعظیم کرده و تولیت آن را به میرزا سید علی سپردهاست. او را پس از فوت به نجف اشرف منتقل کردند و در قبرستان وادیالسلام در آرامگاهی خصوصی که معروف به مقبرهٔ شاهعبدالعظیمیها است، به خاک سپردند.[۱۹] پس از میرزا سید علی، پسرش میرزا ابوالحسن و پس از میرزا ابوالحسن، میرزا سیدعلی معروف به میرزا بزرگ به تولیت رسید. به تولیت او در فرمانی از محمدشاه قاجار به سال ۱۲۶۰ قمری اشاره شدهاست. او در سال ۱۲۷۱ قمری درگذشت و در مقبرهٔ شاهعبدالعظیمیها در وادیالسلام دفن شد.[۲۰] میرزا بزرگ با فاطمه سلطان خانم دختر علی میرزا ظلالسلطان ازدواج کرد.[۲۱] پس از او پسرش میرزا ابوالحسن که آقامیر خوانده میشد و مادرش فاطمه سلطان خانم بود، به تولیت منصوب شد.[۲۲] فرمان تولیت او به سال ۱۲۷۹ قمری از جانب ناصرالدینشاه قاجار صادر شدهاست. پس از او پسرش میرزا هدایتالله به تولیت رسید که تا دوره پهلوی اول متولی شاه عبدالعظیم بود. او اسناد و مدارک خاندان خود را از دوره خاتمالمجتهدین در دست داشت که بعدها به اهتمام نوادهاش سیدمحمدعلی هدایتی در مجموعهای به نام «آستانه ری» به چاپ رسید.[۲۳] او نام فامیلی هدایتی را برای خانواده انتخاب کرد. میرزا هدایتالله از ازدواج با دختر ملا علی کنی صاحب پنج فرزند شد،[۲۴] از جمله سید احمد هدایتی که پس از او به تولیت آستانه منصوب شد. کتابخانه شاهعبدالعظیم با تلاش او در سال ۱۳۲۴ تأسیس شد.[۲۵] محمدعلی هدایتی، پسر سید احمد، آخرین متولی از نسل خاتمالمجتهدین بود، چرا که در سال ۱۳۴۶ دولت تولیت بقاع را در سراسر کشور از دست خانوادهها خارج کرد و به اداره اوقاف سپرد.[۲۳]
شاخه قزوین
خاندان شیخالاسلامی
پسر چهارم خاتمالمجتهدین سید عبدالعال بود و او صاحب پسری بود به نام سید کمالالدین حسین. از شرح حال سید کمالالدین حسین و نوادگان او تا دوره زندیه آگاهی چندانی نداریم، میرزا محمدشفیع شیخالاسلام، که از نوادگان سید کمالالدین حسین بودهاست، در کتاب محافلالمؤمنین در معرفی خود مینویسد:[۲۶]
«بعد از آنکه میرسید حسین مجتهد به جنتالماوی شتافت، میرزا کمالالدین حسین به شغل شیخالاسلامی قزوین منصوب شد و بعد از میرزا کمالالدین حسین، میرزا بهاءالدین محمد متوجه امر شیخالاسلامی قزوین گردید و بعد از او میرزا محمدشفیع و بعد از میرزا محمدشفیع، میرزا بهاءالدین محمد، والد راقمالحروف، متوجه این امر شد.»
سید احمد هدایتی و اصغر قائدان از میرمحمدحسین عضدالممالک پسر میرزا بهاءالدین پسر میرزا کمالالدین حسین نام میبرند که در دوران شاه عباس دوم به ریاست و صدارت دیوانخانه برقرار بود. پسر او میرزا علیمحمد صدرالممالک ابتدا از سوی شاه طهماسب دوم و سپس از سوی نادرشاه به تولیت شاهعبدالعظیم برقرار شدهاست.[۱۷][۱۹]
در زمان کریم خان زند میرزا شفیع شیخالاسلام، پسر سید کمالالدین، در شیراز شیخالاسلام ایران شد و شیخالاسلامی قزوین را به پسرش سید بهاءالدین سپرد. در دوران قاجار که تهران شیخالاسلام نداشت، شیخالاسلامهای قزوین همیشه شیخالاسلامهای پایتخت بودند.
میرزا محمدتقی پسر میرزا بهاءالدین پسر میرزا شفیع شیخالاسلام، پس از پدرش به شیخالاسلامی قزوین رسید و در سال ۱۱۹۹ قمری درگذشت. او پسری داشت به نام میرزا محمدباقر شیخالاسلام که سه پسر داشت: میرزا محمدتقی شیخالاسلام، حاج میرزا مطلب و میرزا جواد. میرزا محمدتقی پس از میرزا محمدباقر شیخالاسلام شد.[۲۷] او در دوره دوم جنگهای ایران و روسیه شرکت داشت؛ و در سال ۱۲۳۹درگذشت. از او پسری به نام حاج میرزا حسن باقی ماند که مردی گوشهگیر بود و در زمان محمدشاه قاجار منصب شیخالاسلامی داشت. او پس از مدتی شیخالاسلامی را به پسرش میرزا مفید سپرد و خود در کربلا معتکف شد. حاج میرزا حسن با فاطمه خانم دختر سیدعلیخان امیرشاهی ازدواج کرده بود.[۲۸]
میرزا مفید، شرف جهان خانم دختر علینقی میرزا پسر فتحعلی شاه را به همسری گرفت و صاحب چهار فرزند شد: میرسیدعلی معروف به میرزا بزرگ، میرزا مسعود شیخالاسلام، میرزا بهاءالدین و میرزا اسماعیل. میرسیدعلی پس از پدرش شیخالاسلام شد. حاج میرزا مسعود در شب انقلاب قزوین در ۱۳۲۷ قمری به دست مجاهدین کشته شد. میرزا بهاءالدین بلاعقب درگذشت و میرزا اسماعیل در سال ۱۳۱۳ خورشیدی از دنیا رفت. میرسیدعلی و میرزا بهاءالدین جانشینی نداشتند. پسر حاج میرزا مسعود، میرزا حسن شیخالاسلام ملقب به «رئیسالمجاهدین» بود و در سال ۱۳۳۷ قمری درگذشت. او دو دختر داشت: عزیزالملوک که با میرعبدالله امجدالوزاره ازدواج کرد و آسیه خانم همسر میرزا علیاصغر که هر دو از نوادگان میرزا جواد پسر میرزا محمدباقر شیخالاسلام بودند. چون میرزا حسن اولاد ذکور نداشت، حاج میرزا ابوتراب ثقهالاسلام به زور و با پشتیبانی سپهسالار تنکابنی به شیخالاسلامی رسید و به شیخالاسلام صغیر معروف شد. پس از او حاج میرزا اسماعیل پسر حاج میرزا مفید، شیخالاسلام شد و به شیخالاسلام کبیر معروف گردید.[۲۹]
حاج میرزا مطلب پسر میرزا محمدباقر شیخالاسلام صاحب دو پسر به نامهای میرزا موسی و میرزا محمدشفیع بود. میرزا موسی ظاهراً بلاعقب بودهاست و فرزندان او میرزا حسین، میرزا تقی و میرزا حسن شفیعی بوند.[۳۰]
فرزند سوم میرزا محمدباقر شیخالاسلام، میرزا جواد بودهاست که سه پسر داشت: حاج میرزا باقر، میرزا احمد و میرزا محمدتقی مروف به حاج میر آقا. میرزا احمد پسر میرزا جواد دو پسر داشتهاست، به نام میرزا حسین مجدالاسلام و حاج میرزا علیاکبر.[۳۰] میرزا حسین مجدالاسلام با مادرشاهزاده که دختر میرحسینخان فندرسکی (از نوادگان میرفندرسکی) و شاهزاده بیگم (دختر شاهبیگم ضیاءالسلطنه و میرزا مسعود انصاری) بود، ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد به نامهای حاج میرزا ابوتراب ثقهالاسلام (جانشین میرزا حسن شیخالاسلام)، میرزا عبدالله امجدالاسلام یا امجدالوزاره و میرهادی که در جوانی درگذشت. امجدالوزاره از عزیزالملوک صاحب دو پسر به نامهای میرسیدعلی و حسن شیخالاسلامی شد و سرانجام با سیانور خودکشی کرد.[۳۱][۳۰]
حاج میرزا باقر، پسر میرزا جواد پسر میرزا محمدباقر، یک پسر داشتهاست به نام میرزا جواد معینالاسلام. پسران معینالاسلام، میرزا باقر و میرزا عبدالکریم بودهاند.[۳۰]
حاج میرزا علی اکبر برادر مجدالاسلام یک پسر به نام غلامحسینخان اقتدارالسلطان داشتهاست.[۳۰]
میرزا محمدتقی معروف به حاج میرآقا فرزند میرزا جواد بلاعقب درگذشتهاست.[۳۰]
خاندان نایبالصدر
به واسطه میرمحمدشفیع نایبالصدر که برادر میرزا محمدتقی شیخالاسلام (متوفی ۱۱۹۹ قمری) بودهاست، سلسله صدری و نایبالصدری از خاندان شیخالاسلام جدا میشود. میرمحمدشفیع صاحب سه پسر بود به نامهای: حاج میرزا سیدمحمدخلیل نایبالصدر و خطیبحضور فتحعلیشاه، آقامیرزا سیدمحمد، معروف به عمو، حاج میرزا فضلالله ملاباشی. حاج میرزا محمدخلیل دو پسر داشت: میرزا شفیع معروف به میرزا بزرگ و میرزا عبدالله نایبالصدر قزوین. میرزا شفیع پسری داشت به نام میرزا اسماعیل که بدون فرزند درگذشت. میرزا عبدالله نایبالصدر در سال ۱۲۸۷ قمری درگذشت و از همسرش گوهرخانم، صاحب سه پسر بود: میرزا خلیل، میرزا سید بهاءالدین، حاجی میرزا عبدالحسین نایبالصدر، متوفی ۱۳۱۳ قمری در قزوین. میرزا خلیل با دختر میرزا نصیر امیرشاهی (برادرزاده سیدعلیخان) ازدواج کرد و بدون فرزند درگذشت. میرزا عبدالحسین با ملکالحاجیه دختر میرزا نظرعلی حکیمباشی محمدشاه قاجار از بطن خاورسلطان خانم (دختر فتحعلیشاه قاجار) ازدواج کرد و دو پسر داشت: اول حاج میرزا علی نایبالصدر که پسری به نام میرزا سید عبدالله نایبالصدر داشت که در جوانی بدون فرزند درگذشت و دوم حاج میرزا محمد صدرالاسلام (صدرالصدوری) که صاحب هفت پسر بود.[۳۲] میرزا عبدالحسین چهار دختر نیز داشت که یکی از آنها با میرزا جواد معینالاسلام ازدواج کرد. میرزا بهاءالدین، برادر میرزا عبدالحسین نیز دو دختر و یک پسر داشت که یکی از دخترانش همسر صدرالاسلام و دختر دیگر همسر سید عبدالله نایبالصدر بود و اولادی نداشت.[۲۸]
خاندان عضدالملک قزوینی
میرزا فضلالله ملقب به ملاباشی، معلم عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه بود و نزد او در تبریز به سر میبرد. پسر او میرمحمدحسین عضدالملک قزوینی (متوفی ۱۲۸۹ قمری) از رجال معروف قاجار بود که از سال ۱۲۶۷ هجری قمری به مدت سه سال از سوی امیرکبیر، وزیر مختار ایران در روسیه شد. در سال ۱۲۷۰ هجری قمری وزیر وظایف و اوقاف و نیز ملقب به عضدالملک شد. او دو بار به سمت تولیت آستان قدس رضوی منصوب گردید و در رجب ۱۲۷۶ مقداری از کتابهای کتابخانه شخصی خود را وقف کتابخانه آستان قدس رضوی کرد. عضدالملک در حرم شاه عبدالعظیم مدفون است. به نوشته محمدعلی گلریز، از عضدالملک چهار پسر به جا ماند که عبارتند از: میرزا محمدشفیع صدرالممالک، میرزا مهدیخان امیرالسلطنه، میرزا حسین مجدالممالک و میرزا محمد امجدالسلطان.[۳۲]مهدی بامداد بجای میرزا محمدشفیع، میرزا محمدعلی صدرالممالک را پسر عضدالملک میداند و از میرزا محمدشفیع صدرالممالک به عنوان پسر میرزا محمدعلی و نوه عضدالملک نام میبرد.[۳۳]
مزارها
در رواق شرقی شاهزاده حسین آرامگاه سه تن از خاندان شیخ الاسلام قزوین قرار دارد که سنگ مزار آنها از مرمر و نوشته روی سنگ هر یک چنین است:[۳۴]
العالم ربانی سید محمدتقی بن السید محمدباقر، فوت هزار و دویست و سی و نه
الفاضل الصمدانی محمدتقی بن محمدالحسینی، فوت هزار و دویست و نود و نه
المحقق لذی لیس له ثانی محمد بن الحاج شفیع، فوت هزار و دویست و سی و نه