حد در منطق به معنی تعریف چیزی به ذاتیات است[۱][۲]یا به عبارت دیگر مرکّب از جنس و فصل است به طوری که جنس و فصل به حمل ذاتی «به طریق ماهو» بر محدود حمل شوند.[۳]مثل تعریف انسان به حیوان ناطق.[۱]یا ساعت به ماشین زمان نما
به حدی که مشتمل بر همه ذاتیاتِ چیزی که در پی تعرف آن هستیم باشد، حد تام میگویند.[۲] حد تام بوسیلهٔ جنس قریب و فصل قریب است[۱] مثلاً در تعریف جسم میگوییم «جوهر ذو ابعاد ثلاثة» که «جوهر» جنس قریب و «ذو ابعاد ثلاثة» فصل قریب آن است.[۲]حد تام تمام ماهیت و حقیقت چیزی را بیان میکند بنابراین، ذاتیات را دربردارد و به همین دلیل، کاملترین و بهترین نوع تعریف است.[۴]
به حدی که مشتمل بر همه ذاتیات نباشد، حد ناقص میگویند.[۲] حد ناقص بوسیلهٔ فصل قریب وجنس بعید است.[۱] مثلاً در تعریف انسان بگوییم «جسم ناطق» یا «جنس نامی ناطق».[۲] که در اینجا جسم جنس بعید و ناطق فصل قریب است. یا در تعریف ساعت بگوییم «جسم زمان نما».