اگزیستانسیالیسم فمینیستی (انگلیسی: Feminist existentialism) روابط بین فرد و اشیا، یا سایر انسانها و چگونگی محدود کردن یا شرطی کردن انتخاب را تحلیل میکند.[۱]فمینیسم مجموعهای از جنبشها است که با هدف تعریف، ایجاد و دفاع از حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای زنان انجام میشود.[۲][۳]اگزیستانسیالیسم یک جنبش فلسفی و فرهنگی است که معتقد است نقطه شروع تفکر فلسفی باید فرد و تجربیات فرد باشد، تفکر اخلاقی و تفکر علمی در کنار هم برای درک کل وجود انسان کافی نیست؛ بنابراین، مجموعه دیگری از مقولات، که توسط هنجار اصالت اداره میشود، برای درک وجود انسان ضروری است.[۴][۵][۶] (اصالت، در چارچوب اگزیستانسیالیسم، به رسمیت شناختن مسئولیتی است که در قبال وجود خود داریم[۷]).
فمینیستهای اگزیستانسیالیست بر مفاهیمی مانند آزادی، روابط بینفردی و تجربه زندگی بهعنوان بدن انسان تأکید دارند. آنها ظرفیت تغییر رادیکال را ارزشمند میدانند، اما میدانند که عواملی مانند خودفریبی و اضطراب ناشی از امکان تغییر میتواند آن را محدود کند.[۸] بسیاری به افشا و تضعیف نقشهای جنسیتی تحمیلی اجتماعی و ساختارهای فرهنگی محدودکننده تعیین سرنوشت زنان اختصاص یافتهاند و فمینیستهای پساساختارگرا را که آزادی ذاتی زنان را انکار میکنند، مورد انتقاد قرار میدهند.[۹] زنی که در مورد شیوه زندگی خود انتخابهای سنجیدهای انجام میدهد و از اضطراب ناشی از آن آزادی، انزوا یا عدم انطباق رنج میبرد، اما آزاد باقی میماند، اصول اگزیستانسیالیسم را نشان میدهد.[۱۰] رمانهای کیت شوپن، دوریس لسینگ، جوان دیدیون، مارگارت اتوود و مارگارت درابل شامل چنین قهرمانهای وجودی هستند.