منبعشناسی تاریخ مرعشی به آثار مکتوب گوناگونی میپردازد که در شناخت تاریخ سالهای پایانی باوندیان و دودمانهای چلاویان، مرعشیان و پادوسپانیان در طبرستان و همچنین کیاییان در گیلان کمک میکنند. این منابع شامل منابع متقدم یا اصلی، منابع متأخر یا فرعی و تحقیقات جدید میشوند.
منابع متقدم
این دسته از مکتوبات در فاصله زمانی کوتاهی از قیام مرعشیان و حکومت آنان نوشته شدند. نویسندگان این دسته از منابع یا خود تاریخ مرعشی را درک کردهاند، یا نقل قولی از دیگر نویسندگان را آوردهاند. برخی از این منابع عبارتند از:
تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: این کتاب اثری از ظهیرالدین مرعشی (زاده ۸۱۰ هجری - متوفی ۸۹۲ هجری) است و بخشهایی از آن تکراری از مطالب تاریخ رویان اولیاالله است. ظهیرالدین فرزند نصیرالدین مرعشی و از اعضای خاندان مرعشی است. او پس از اختلافات پدرش با یکی از عموزادگانش، در پنج سالگی به همراه پدر به دربار کیاییان در شرق گیلان پناهنده شد و در درگاه کیایی به مناصبی دست یافت. مهمترین اطلاعات این کتاب در مورد خود دودمان مرعشی است و در میان سالهای ۸۸۱ تا ۸۹۲ نوشته شده. این اثر به کارکیا میرزا علی لاهیجانی تقدیم شدهاست.[۲] از آنجا که سید ظهیرالدین خود را جریان اتفاقات بوده، اطلاعات او بسیار ارزشمند است. وی رابطهٔ میان مرعشیان و سربداران را به خوبی تشریح کرده و از دیدهها و شنیدههای خود مطالبی آوردهاست.[۳]
تاریخ گیلان و دیلمستان: دیگر کتاب سید ظهیرالدین است که به صورت مکمل کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران است و تمرکز آن بر دودمان کیاییان است که به دنبال مرعشیان و تحت تعالیم مرعشیه در گیلان تأسیس شد. این کتاب یکی از نخستین آثار دربارهٔ تاریخ گیلان و دیلمستان است.[۴]
آثار حافظ ابرو: حافظ ابرو مطالبی دربارهٔ مرعشیان را در دو کتاب خود به نامهای مجموعه و زبدة التواریخ آوردهاست. در زبدةالتواریخ سالشماری برای مرعشیان نوشته شده. این مطالب بیشتر در مورد حملات تیمور به طبرستان و تبعید مرعشیان هستند. همچنین مقدمات قیام مرعشیان به صورت خلاصهای آمده که این مطالب گاه اشتباهاتی نیز دارند.[۵]
مجمل فصیحی: اثری از فصیحی خوافی که در جلد سوم آن مطالبی دربارهٔ مرعشیان، گاه به اشتباه، آورده شدهاست. این مطالب به صورت سالشمار است و به دورهٔ بازگشت مرعشیان از تبعید و اخلاف کمالالدین مرعشی میپردازد.[۶]
روضة الصفا: در این اثر میرخواند اطلاعات چندانی دربارهٔ مرعشیان وجود ندارد. او تنها یک صفحه دربارهٔ قیام میربزرگ نوشته و در همانجا هم میگوید که چون حافظ ابرو و عبدالرزاق مطالب این قیام را گفتهاند، نیازی به توضیح مجدد نمیبیند. فلذا مطالب دربارهٔ مرعشیان را از دوره حملهٔ تیمور آورده و شرح تبعید آنان را در خود دارد.[۹]
ظفرنامه: این کتاب شامل مطالبی از ظفرنامه شامی است و شرفالدین علی یزدی در واقع آن کتاب را سادهنویسی کرده. یک فصل از این کتاب به نام «گفتار در تسخیر آمل و ساری و ماهانهسر» به شرح حملات تیمور و سپس تبعید سادات مرعشی پرداخته که دارای جزئیات مهمی است.[۱۰]
منابع متأخر
این دسته از منابع غالباً از روی منابع متقدم نوشته شدند و از منابع زمانهٔ خود بهره یافتند و همچنین شامل تاریخ دورههای بعدی مرعشیان هستند.
حبیبالسیر: جلد سوم از کتاب چهار جلدی خواندمیر که در پایان عهد تیموری و آغاز صفوی نوشته شده، اطلاعاتی دربارهٔ مرعشیان و کیاییان دارد که اکثراً برگرفته از کتب سید ظهیرالدین است ولیکن مطالب جدیدی در بین آن نیز وجود دارد.[۱۱]
تاریخ مازندران: کتابی از ملا شیخ علی گیلانی است که در سال ۱۰۴۴ هجری نوشته شد. گفتارهای او تماماً اقتباس شده از دیگر آثار است و شامل مطالبی در مورد باوندیه، چلاویه و نسب و تسلط مرعشیه است.[۱۳]
مجمع التواریخ: کتابی از میرزا عبدالخلیل مرعشی که در زمان صفویان نوشته شد. نگارنده خود از سادات مرعشی است و مطالبی دربارهٔ آغاز کار میربزرگ و موقعیت این خاندان در زمان شاه طهماسب آوردهاست که غالب آن برگرفته از سید ظهیرالدین است.[۱۴]
مجالس المومنین: کتابی از قاضی نورالله شوشتری است که در آن بخشی تحت عنوان «جلد چهاردهم، در سلاطین علویه قوامیه مرعشیه مازندران» وجود دارد و مطالبی با اقتباس از ظهیرالدین به صورت خلاصه در آن آمدهاست.[۱۵]
تاریخ خاندان مرعشی مازندران: کتابی است که شخصی به نام میرتیمور مرعشی به صورت ادامهٔ اثر ظهیرالدین نوشتهاست. این کتاب به شرح وقایع پس از سال ۸۸۱ هجری در قلمرو مرعشیان پرداختهاست و تا سال ۱۰۷۵ هجری آن را ادامه داده. این کتاب هنگامی نوشته شده که پنجاه سال از پراکنده کردن مرعشیان توسط شاه عباس کبیر گذشته بود.[۱۶]
احقاق الحق: تألیف دیگری از قاضی نورالله شوشتری است که خود مرعشی بوده. مقدمهای که آیتالله نجفی مرعشی بر آن نوشته، دارای اهمیت فراوانی است. در این مقدمه مطالب بسیاری دربارهٔ مرعشیان و طرز انشعابشان در مناطق مختلف آمده و دارای منابع مختلفی است. این مقدمه دارای نام «اللئالی المنتظمه و الدررالثمینه» است.[۱۸]
تاریخ خانی: این کتاب به خواست سلطان احمد خان به عنوان دنبالهٔ تاریخ گیلان و دیلمستان ظهیرالدین نوشته شد و از سال ۸۸۰ تا ۹۲۰ هجری است. خود کتاب در 921-922 نوشته شد و مطالبش در مورد حاکمان کیاییان است.[۱۹]
فردوس: این کتاب تألیفی از علاءالملک حسینی شوشتری است که خود مرعشی بود و شرحی از پخش شدن مرعشیان مازندران در نقاط مختلف به خصوص شوشتر دارد و از مشاهیر مرعشیان شوشتر نام برده.[۲۰]
تحقیقات جدید
این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.