فصل چهارم و پایانی مجموعه تلویزیونی فرار از زندان از اول سپتامبر ۲۰۰۸ در ایالات متحده شروع به پخش کرد. این فصل شامل ۲۴ قسمت (۲۲ قسمت تلویزیونی و ۲ قسمت مستقیم به DVD) است که ۱۶ قسمت از سپتامبر تا دسامبر ۲۰۰۸ پخش شد. پس از وقفهای، در ۱۷ آوریل ۲۰۰۹ از سر گرفته شد و در ۱۵ مه ۲۰۰۹ با دو قسمت نهایی به پایان رسید.[۱] فصل چهارم به عنوان فصل پایانی فرار از زندان اعلام شد، با این حال سریال در قالب سری محدود به عنوان فرار از زندان: رستاخیز بازگشت، که اولین نمایش آن در ۴ آوریل ۲۰۱۷ بود.
داستان
در فصل چهارم مایکل به دنبال خونخواهی معشوقهٔ خود سارا میباشد و پس از رویارویی با عوامل کمپانی در مییابد که سارا زنده است. با این حال مایکل مجبور میشود که در ازای آزادی خود و دوستانش به عدهای در براندازی شرکتهای مافیایی کمک کند. شرکت مافیایی اطلاعاتی مربوط به یک پروژهٔ عظیم در ارتباط با انرژی را روی یک وسیلهٔ دیجیتال به نام سیلا ذخیره کرده و مایکل پی میبرد رقبای این شرکت هم به دنبال سیلا هستند. در پایان مایکل متوجه زنده بودن مادر خود میشود و پی میبرد که مادرش نیز در جرگهٔ افرادی است که میخواهند سیلا را به دست آورند. در نهایت گروهی که از او فراری میشوند به کمک مایکل میآیند و او و تمام افرادی که با وی از فاکس ریور فرار کرده و جان سالم به در برده بودند (به جز یک نفر، تئودور بگول) به خاطر همکاری با این گروه که منجر به از هم پاشیدن شرکت مافیایی و دستگیری رئیس آن میشود، مورد بخشش قرار میگیرند. در دو قسمت پایانی سریال، مشخص میشود که مایکل که از بیماری مهلکی در خود آگاه بوده ... .
داستان: کریستین تروکی توسط: نیک سانتورا و ست هافمن
۲۷ مه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-05-۲۷) (UK)
4AKJ23
ن/م
۸۱
۲۴
«آزاد»
کوین هوکس
داستان: کالیندا وازکز توسط: زاک استرین و کارین یوشر
۲۷ مه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-05-۲۷) (UK)
4AKJ24
ن/م
شخصیتها
مایکل اسکافیلد: شخصیت اول فیلم که پس از ماجراهای فراوان به گروهی میپیوندد که خواستار نابودی سازمان هستند.
لینکلن باروز: برادر مایکل که او نیز به این گروه پیوستهاست.
ژنرال جاناتان کرنس: رئیس سازمان است که خواستار کشته شدن مایکل و اعضای گروه مخالف کمپانی است.
سارا تانکردی: معشوقه مایکل که پس از مدتی معلوم میشود زنده است و به یاری مایکل در مسئله نابودی سازمان میپیوندد.
فرناندو سوکره: یار و دوست مایکل از فصل اول که در این جریانات او نیز به گروه میپیوندد.
الکساندر ماهون: افسر فدرالی که درصدد دستگیری مایکل بود که به دلیل کشته شدن پسرش به دست عوامل سازمان تصمیم به انتقام خون فرزندش میگیرد و به گروه میپیوندد.