حسین میکائیل اوغلو علیف، معروف به حسین جوان (جاوان)، متولد آتیکندیشهرستان کلیبر است. او در سال ۱۹۱۶ چشم به جهان گشود. پدرش را در کودکی از دست داد و مادرش زهره او را به قفقاز برد.[۴] حسین در ۷ سالگی احشام دیگران را میچراند. در ۱۹۲۷ شاگرد عاشیق موسی (برادرزاده عاشیق علیعسگر) شد. عاشیق موسی رموز عاشیقی و ادبیات شفاهی مردمی آذربایجان را به حسین آموخت. حسین سرایش را از سالهای ۱۳۱۸، با تخلص فرمان، شروع کرد ولی اندکی بعد تخلص خود را به جوان تغییر داد.[۵] عاشیق حسین در ۱۹۳۸ به تبریز آمد. چون در سال ۱۹۴۶ تئاتر ملی در تبریز تشکیل شد، او معاون مدیر این تئاتر بوده و نغمههای انقلابی را نیز اجرا میکرد. بعد از سقوط حکومت ملی آذربایجان عاشیق حسین به اتحاد شوروی پناهنده شد. او در دهه هنر و ادبیات آذربایجان در مسکو، رهبر دسته عاشیقها بود. در همین رابطه، حسین جوان از طرف صدر عالی اتحاد جماهیر شوروی به دریافت نشان شرافت مفتخر شد.[۶] حسین جوان در ۱۹۸۵ درگذشت[۷][۸] و در ناحیه قاسم اوا گنجه دفن شد.[۵]
آثار حسین جوان
زیبایی صدا و مهارت حسین جوان در آوازخوانی کم نظیر است. نمونههای زیادی از اجراهای او را میتوان در فضای مجازی پیدا کرد.[۹]
نه کتاب، از آثار حسین جوان، در باکو منتشر شده است:[۱۰]
Azadlıg Mahnıları, Bakü, ۱۹۵۰
Aşığın Arzuları, Bakü, ۱۹۵۰
Şerler, Bakü, ۱۹۵۳
Sedefli Saz, Bakü, ۱۹۵۶
Goşmalar, Bakü, ۱۹۵۹
Şerler, Bakü, ۱۹۶۲
Danış Telli Sazım, Bakü, ۱۹۶۶
El Aşığı, Bakü, ۱۹۷۵
Bahar Kimi, Bakü, ۱۹۷۹
برخی از سرودههای حسین جوان، بعنوان نمونه اوج موسیقی عاشیقی، در کتابهای "گزیده اشعار عاشیقی آذربایجان"[۱۱] و عاشیق حسین جاوان "باهار سوراغیندا"[۱۲] چاپ شده است.
ای زیباروی! خالق با تمام مهارتش ابروهایت را رسم نموده،
Kimin olacaqsan yari, bəxtəvər
خوش است آنکس که یارش تو خواهی شد.
Tökülüp gərdənə ipək saçlarin
گیسوان ابریشمین بر روی گردنت غلتیدهاند،
Kim hörüpdir o saçlari, bəxtəvər
'خوشا آنکس که آن گیسو را تنیده .
نمونهای از تجنیس:[۱۱] کلمات جناس، که قوشما را در طبقهبندی تجنیس[۱۶] قرار میدهد، پر رنگ شدهاند.
Ya divani, ya da təcnis çal, a çal!
Aşıq, götür doqquz telli sazını
Əsirgəmə, kəlləsindən, çal, a çal!
Düşmən üçün seç qılıncın sazını
Qəmli aşıq qəlbin neçin döyünü
Yaxşı aşbaz tanır yaxşı düyünü
Bir ilmək yox, üçün möhkəm çal, a çal
Möhkəm bağla, açılmasın düyünü
Faydasızdır zər-qızıllar, axçalar
Nə vaxtacan fələk mənə ax çalar?
Deyərlər ki, qoca aşıq, çal, a çal
Cavan Hüseyn, qara xəttin ağ çalar
اطلاعات بیشتر
حسین جوان در آواز عاشیقی سبکی نو آورانهٔ ایجاد کرد. از پیروان اصلی این سبک عاشیق عبدالعلی نوری بود.[۱۷]
بعد از پناهنده شدن حسین جوان به اتحاد شوروی، تعقیب کنندگان به جای او عاشیق حسین زیاد اوغلی را دستگیر کرده و تحت شکنجه کشتند. حسین جوان در عزای رفیقش چنین سرود:[۵]