وی در آغاز جنگ ایران و عراق به شکل داوطلب به بسیج پیوست و مدتی بعد عضو رسمی سپاه اهواز شد. او در عملیاتهای مختلف از جمله طریقالقدس، فتحالمبین، رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر، بدر و کربلای چهار حضور داشت و در چهارم دی سال ۱۳۶۵ و در آغاز عملیات کربلای ۴ به اسارت ارتش صدام حسین درآمد و ۴ سال از عمر خود را در اسارت سپری کرد. او قبل از اسارت معاون گردان کربلا از تیپ یک لشکر ۷ ولیعصر بود.
وی پس از جنگ در رشته علوم سیاسی تحصیل کرد و مدرک دکترای خود را در این رشته از دانشگاهی در کشور هند دریافت کرد.
[۴][۵][۶]
نظرات
رحیم قمیشی در طول چند سال نظرات خود را در قالب چند صد دلنوشته منتشر کرده است. دکتر عباس امام استاد ادبیات دانشگاه شهید چمران اهواز در تابستان ۱۳۹۹ این نوشتهها را از لحاظ ادبی ستود و آنها را ارزشمند دانست و رحیم قمیشی را همچنان بسیجی و همچنان رزمنده نامید.
[۷]
رحیم قمیشی در سال ۱۳۹۹ قاسم سلیمانی را ستوده بود و نوشته بود: «من سرباز قاسم سلیمانی را دوست دارم.»[۸]
وی در پاییز ۱۳۹۹ در یادداشتی وضعیت ایران را همان مسیر عراقِ زمان صدام حسین دانست. وی از جمله نوشت:
«صدام اعدام شد، هنوز هم طرفدارانی دارد، اما او سالها قبل از سقوط و دستگیری و اعدام مُرده بود. او از درک تغییرات در جهان، او از درک اهمیت همراه داشتن مردم، او از درک عدالت، مدتها بود دور افتاده بود و تنها دلخوشیاش بهبه و چهچههای اطرافیان معدودش بود.»
[۹]
وی همچنین در واکنش به ویدئوی ضرب و شتم یک معترض در نازی آباد تهران در خیزش ۱۴۰۱ ایران نوشت:
«من شهادت میدهم در طول مدت اسارتم در عراق یک بار هم چنین کتک نخوردم، نه خودم نه هیچیک از دوستانم.
من شهادت میدهم هیچ نسبتی با نظامی که این رفتار در آن اتفاق افتاده، ندارم.
من از اینکه روزی گفتم جانیتر از صدام نیست پشیمانم، او با ما چنین نکرد!
شما مُردید
هفتههاست مُردهاید
دیگر زنده شدنتان ممکن نیست…» [۱۰]