ثَواب و عِقاب، دو اصطلاح قرآنی است که برای اعمال نیک و بد انسان است. ثواب یعنی پاداش و جزای خیری که از سوی پروردگار به بندگان مؤمن در برابر ایمان و کارهای نیک داده میشود و عقاب، سزا و جزای ناخوشایندی است که به بندگان کافر یا عاصی، در عوض کفر یا کارهای ناروا و خلاف شرع میرسد.
زیربنا بودن بودن ایمان برای ثواب، استحقاقی یا تفضلی بودن آن، جایگاه دریافت ثواب و عقاب و بحث تجسم اعمال از مهمترین مباحث مربوط به این موضوع هستند. وجود ثواب و عقاب از دلایل وجود اختیار در انسان است، چرا که در صورت نبود اختیار، پاداش در مقابل کار خیر و عقاب در مقابل معصیت جایز نیست.
واژهٔ ثواب از ریشهٔ «ث. و. ب.» به معنی بازگشتن به حالت قبلی است[۱] و در زبان فارسی میتوان آن را معادل پاداش نیک در نظر گرفت. معنای اصطلاحی آن، بازگشت نتیجهٔ افعال خیر به صاحب فعل است که از طرف خداوند به اعمال صالح مؤمنان تعلق میگیرد.[۲]
واژهٔ عقاب از ریشه «ع. ق. ب.» به معنی دنبال کردن و در پی چیزی رفتن است و در اصطلاح به عذاب و کیفر الهی گفته میشود که در نتیجه گناه اعتقادی یا عملی شخص به او میرسد.[۳]
در آیات و تفاسیر
دو واژهٔ ثواب و عقاب و مشتقات آنها در قرآن کریم به ترتیب ۱۳ و ۲۰ بار به کار رفتهاند.[۴] علاوه بر این واژگان، برخی اصطلاحات همچون «اجر و پاداش» مؤمنان و «جزا و کیفر» سرکشان در آیات الاهی دیده میشود و در بخشی از آیات، ثواب و عقاب به صورت «ترهیب و ترغیب» یا «بشارت و انذار» آمدهاست، و در آیات دیگری نیز ثواب و عقاب در قالب وعد و وعید الاهی مطرح شدهاند.[۵]
مفسران، به تَبَع متکلمان، ثواب را نفعی ناشی از شایستگی و استحقاق (در برابر تفضل) و همراه با بزرگداشت و احترام (در برابر عِوَض) و عقاب را ضرری سزاوار و همراه با خوار شمردن[۶] دانستهاند.
ابوالفتوح رازی[۷] فرق میان عذاب و عقاب را آن دانسته که عقاب همواره در پی استحقاق است اما عذاب لزوماً اینطور نیست.
بنابرآیات متعددی از قرآن کریم[۸] اعمال انسانها، هر چند بهاندازهٔ ذرهای ناچیز، در «کتاب» ثبت میگردد و محفوظ میماند و در روز رستاخیز به آنان نشان داده میشود. بر همین اساس، مفسران دربارهٔ «کتاب»، که از آن به نامه یا صحیفه اعمال تعبیر شدهاست، و نیز دربارهٔ نشان دادن اعمال توضیحاتی دادهاند. علامه طباطبایی[۹] این نظر را مطرح کرده که آنچه در «کتاب» ثبت شده حقیقت خود اعمال است، نه از جنس نوشتن رایج در این عالَم، در حالی که عموم مفسران نامهٔ اعمال را به عنوان یک حقیقت مکتوب وصف کردهاند. البته برخی، علاوه بر ثبت اَعمال، ذکر مقدار ثواب و عقاب آنها را نیز از محتویات نامه دانسته و برخی نیز گفتهاند که به انسانها، بر اساس کتاب اعمالشان، عادلانه، ثواب و عقاب داده خواهد شد.[۱۰]
نشان داده شدن اعمال
دربارهٔ مراد از نشان داده شدن اعمال نیز مفسران آرای گوناگونی دارند که از آن جمله است:
مشاهده جزای اعمال یا دیدن نامه اعمال[۱۱]؛ ورود در جزا، اعم از ثواب و عقاب[۱۲]؛ مشاهده حقیقت اعمال بنا بر نظریه تجسم اعمال[۱۳] و آگاهی و معرفت حقیقی به کارهای انجام شده در دنیا.[۱۴]علامه طباطبایی با استناد به تعبیر «سَوْفَ یریٰ» در آیه چهلم سوره نجم احتمال دادهاست که در روز رستاخیز، عمل انسان علاوه بر خود او، به دیگری نیز ارائه شود.
آیاتی که ظاهراً بر این معنا دلالت دارند که ثواب و عقاب غیر از خود اعمالاند و بهشت، پاداش و ثواب نیکوکاران و دوزخ، کیفر و عقاب گناهکاران است[۱۵]؛
آیاتی که ظاهر آنها دلالت بر تجسم اعمال و وحدت جزا و عمل در روز رستاخیز دارد.[۱۶] بیشتر مفسران، با بهرهگیری از مباحث مجاز و تأویل، آیات دسته دوم را به دسته اول ملحق کرده و تعبیراتی چون حضور اعمال در قیامت را مجازی دانسته یا آن را به جزای اعمال یا نامه اعمال تأویل کردهاند[۱۷] اما به نظر علامه طباطبایی[۱۸] این دو دسته آیات، بیآنکه نیاز به تأویل یا مجاز گویی باشد، قابل جمعاند و هر کدام از تعبیرات قرآنی ناظر به یک بُعد از موضوع قیامت است.
تناسب عمل با پاداش
تناسب عمل با پاداش آن، از دیگر موضوعاتی است که در آیات ثواب و عقاب مطرح شدهاست. برخی آیات تصریح دارند که انسان در روز قیامت، دقیقاً معادل کار نیک خود پاداش نیک میگیرد و معادل کار بدش کیفر میشود.[۱۹] در آیاتی دیگر سزای کار بد، دقیقاً به اندازه همان کار بد دانسته شده و پاداش کار خوب، با عنایت به فضل خداوند، بهتر و بیش از آن کار ذکر شدهاست.[۲۰] در بیان مراد این گونه آیات، مفسران اختلاف چندانی با یکدیگر ندارند.[۲۱] به تعبیر علامه طباطبایی[۲۲] خداوند بنا بر فضل خود، نقص اعمال نیکوکاران و صالحان را رفع میکند و معادل بهترین عمل به آنان پاداش میدهد.
میزان افزایشِ ثوابِ اعمالِ نیک در آیات، به تفاوت، چند برابر،[۲۳] دَه برابر،[۲۴] هفتصد برابر[۲۵] و «بِغیرِ حسابٍ»[۲۶] ذکر شدهاست. مفسران برای «بغیرحساب» چند معنا احتمال دادهاند: پاداش خداوند فزون از شمار و به تعبیری، نامتناهی است؛ پاداش خداوند فراتر از استحقاق مؤمنان است؛ کسی خداوند را به سبب پاداشی که میدهد مورد سؤال و مؤاخذه قرار نمیدهد و خدا نیز انتظار جبران ندارد؛ پاداش خدا از سرچشمه فیض و لطف بینهایت اوست.[۲۷]
ایمان، شرط ثواب
بنا بر برخی آیات،[۲۸] شرط استحقاق ثواب، ایمان است؛ بنا براین، عمل افراد بیایمان (کافران، مشرکان) ثواب اُخروی در پی ندارد. همچنین عملِ صالحِ کسانی که مرتکبِ گناهانی شدهاند که در حکم کفر است،[۲۹] در صورت توبه نکردن، به سبب تباهی ایمانشان بر اثر گناه، ثواب ندارد. مفسران در توضیح این امر گفتهاند که اعمالی مانند کفر و ارتداد، تأثیر عمل صالح گذشته را در تأمین سعادت ابدی انسان از بین میبرد در حالی که ایمان، عامل ادامه تأثیر اعمال صالح (مثلاً تعلق ثواب به آن) در عالَم پس از دنیاست.[۳۰]
قرآن از ثواب الدنیا در برابر ثواب الآخره[۳۳] سخن به میان آورده و به افرادی اشاره کردهاست که تنها خواهان ثواب دنیایند و در برابر آنها کسانی قرار دارند که ثواب آخرت را میطلبند. بنا بر مضمون این آیات، هر دو گونه ثواب در اختیار خدا و از آنِ اوست و خدا ثواب دنیا را به طالبان آن میدهد ولی آنان از ثواب آخرت بینصیباند، در حالی که طالبان ثواب آخرت از ثواب دنیا نیز بهرهمندند.[۳۴][۳۵]
مفسران در تبیین مراد این آیات، با توجه به سیاق و شأن نزول آنها گفتهاند: ثواب دنیا یعنی: غنیمتهای حاصل از غزوه احد و بهطور کلی غنیمت و فَییء؛ روزی هر انسانی که خدا برای او تقدیر کردهاست؛ پیروزی بر دشمنان در جنگ؛ عزت و نام نیک.
ثواب آخرت یعنی: کرامت نزد خدا؛ بلندی مرتبت در عالم آخرت؛ اِعلای دین خدا؛ بهشت و نعمتهای آن و مغفرت.[۳۶] به گفته طبرسی[۳۷] ثواب نامیدن بهرههای دنیایی، از باب مجاز است و به نظر علامه طباطبایی، وصف ثواب آخرت به «حُسن»، بدون آوردن چنین وصفی برای ثواب دنیا،[۳۸] از ارزش ثواب آخرت در مقایسه با بهرههای دنیایی خبرمیدهد. با این همه، بین ثواب دنیا و آخرت هیچ گونه تنافی وجود ندارد، بلکه کسانی که صرفاً در پی ثواب دنیایند از ثواب آخرت بیبهرهاند ولی کسانی که در پی ثواب آخرتاند از هر دو ثواب (دنیوی و اخروی) بهرهمند خواهند شد.[۳۹]
وعده بر کیفر سخت
چند گروه به سختْ کیفر بودن خدا تهدید شدهاند: کسانی که نعمتهای الاهی را دگرگون ساخته و کفر میورزند و نشانههای خداوند را دروغ میشمارند[۴۰]؛ کسانی که با خدا و پیامبر (ص) او دشمنی میکنند[۴۱]؛ و مؤمنانی که در اجابت دعوت خدا و رسول سستی میورزند.[۴۲]؛ پس از بیان احکام حج از نافرمانی در انجام دادنِ درستِ این احکام انسان را سخت بر حذر میدارد[۴۳] و نیز از زبان شیطان در قیامت خطاب به کسانی که از او فریب خوردهاند،[۴۴] بر سخت کیفر بودن خداوند تأکید شدهاست.
در احادیث
در آثار حدیثیامامیه، واژههای ثواب و عقاب بسیار به کار رفتهاست. در کتب اربعه، فصلهای متعددی در این زمینه وجود دارد و احادیث بسیاری دربارهٔ پاداش و کیفر کارهای گوناگون (از ثواب توحید تا ثواب کارهای خوب جزئی در زندگی، و از کیفر شرک تا گناهان صغیره) بیان شدهاست.[۴۵]
در میان احادیث شیعه و اهل سنت، تعداد احادیث مربوط به ثواب بیشتر از احادیث مرتبط با عقاب است.
مطابق با آیات و روایات، پاداش اخروی عمل نیک، ویژهٔ مؤمنان است و غیر مؤمنان از پاداش عمل نیکِ خود بیبهرهاند.[۴۶]
در احادیث بسیاری، ثوابِ زیارت مرقد امامان با ثواب اعمال نیکِ بسیار دشوار، همچون جهاد و شهادت، مقایسه شدهاست یا ثواب برآوردن حاجت مؤمن، برآورده شدن صد حاجت ذکر شدهاست که یکی از آنها رفتن به بهشت یا آمرزش تمامی گناهان و در صورت مرگ در این هنگام، ورود به بهشت و بهرهمندی از پاداش بینهایت است. همچنین آمدهاست که اگر کسی دل مؤمنی را شاد کند، خداوند نه تنها در آخرت دل او را شاد میکند بلکه هر آنچه بخواهد به او میدهد و حتی بیش از آنچه خواسته، آنقدر به او میدهد که هرگز تصور آن را هم نمیکردهاست. علاوه بر اینها، ثواب سرپرستی یتیم، حضور در بهشت به همراه پیامبر اکرم (ص) و ثواب کمک به زن بیسرپرست و شخص مسکین مانند جهاد در راه خدا بیان شدهاست.[۴۷]
از مجموع این احادیث میتوان دریافت که میزان ثواب عمل نیک، به عوامل گوناگونی چون میزان اهمیت عمل، میزان عقل فاعل، نیت او، و زمان و مکان عمل وابسته است. میزان عقاب نیز تابعی از عواملی همچون نسب فاعل، است؛ از این رو، آن گروه از فرزندان حضرت فاطمه (س) که عناد ورزند و حق امامان را نشناسند، دو برابرِ دیگر معاندان عذاب میشوند.[۴۸]
واژههای ثواب و عقاب و مشتقات آنها در متن احادیث اهلِ سنّت، بسیار کم به کار رفتهاست، اما نویسندگان و شارحان صحاح سته، واژههای ثواب و عقاب را در عنوان چند باب درج کردهاند.[۴۹] واژه جزا نیز کاربردی در حد واژههای ثواب و عقاب دارد. در برخی نقلها، گاه واژههای ثواب و جزا به جای هم به کار رفتهاند.[۵۰]
جایگاه ثواب و عقاب
در آیات و روایات به این مسئله که ثواب و عقاب برای انسان از چه مرحلهای آغاز میگردد توجه بسیاری شدهاست. پاداش برخی از کارهای خیر و عقوبت برخی از گناهان در همین دنیا به انسان میرسد (و چه بسا بخشی از آن به قیامت واگذار شود) ولی جایگاه اصلی حسابرسی و ثواب و عقاب، قیامت است که کوچکترین کار خیر یا شر مورد محاسبه قرار خواهد گرفت.
گرچه وجود عذاب قبر مورد قبول همه مسلمانان است.[۵۱] در اینکه چه کسانی در قبر از ثواب و عقاب برخوردار میشوند، اختلاف نظر است؛ در برخی روایات پاداش و کیفر در قبر تنها به مؤمنان و کافران خالص اختصاص دارد و دیگران در قیامت به پاداش و کیفر اعمال خود میرسند.[۵۲]
ثواب و عقاب در فلسفه و عرفان
در فلسفه و عرفان اسلامی، بیش از ثواب و عقاب بر سعادت و شقاوت تأکید و سعی شدهاست مفاهیم ثواب و عقاب به سعادت و شقاوت تحویل شود، حتیگاه زهد و عبادتِ غیرعارف برای رسیدن به ثواب، نوعی معامله خوانده شدهاست.[۵۳]فیلسوفان معمولاً مفهوم دینی فلاح را با اصطلاح سعادت بیان کردهاند.
حقیقت ثواب و عقاب در فلسفه
سعادت نزد فیلسوفان متضمن نوعی لذت معنوی است و این لذت معنوی نیز جز ادراک و وصول به خیر و کمال نیست[۵۴]؛ بنابراین بالاترین سعادت، بیشترین ادراک خیر است و سعادتمندترین انسان واصلترین انسان به خیر است. ملاصدرا[۵۵] تصریح کرده که عالم آخرت، که نشئه عذاب و ثواب است، عالمی ادراکی است. البته باید توجه داشت که نزد ملاصدرا ادراک و علم، مرتبهای از وجود و بلکه عین وجود است.[۵۶]
فیلسوفان مسلمان، غالباً ثواب و عقاب را لازمه و معلول اجتناب ناپذیر عمل دانستهاند.[۵۷] به اعتقاد ملاصدرا[۵۸] همانگونه که غذاهای نامناسب بیماریزا هستند، عقاید نادرست و اعمال ناشایست نیز موجب بیماری نفس میشوند.
به اعتقاد ابن سینا،[۵۹] در این جهان، شرِّ کثیر وجود ندارد و اگر شرّی هست قلیل است. بخشی از این شرِّ قلیل، شرِّ برخی از انسانهاست اما این شر لازمه ذات آنهاست و نمیتوان آنها را فارغ از این شر آفرید. پس شرِّقلیل، مقدّر است و بدین ترتیب این پرسش مطرح میشود که اگر شرِّ برخی انسانها لازمه ذات آنهاست، پس چرا عقاب میشوند؟ به دیگر سخن، عقاب آنها بر خلاف عدل است. پاسخ فیلسوفان به این پرسش چنین بودهاست که عقاب آنها نیز لازمه ذات آنهاست، همچون بیماری، که لازمه پرخوری است.[۵۹]ملاصدرا نیز از موافقان این نظریه است.[۶۰]
حقیقت ثواب و عقاب در عرفان
در عرفان اسلامی نیز شبیه این مطالب را میبینیم. از نظر ابن عربی معرفت یا غفلت انسان به حقیقت خویشتن است که او را سعید یا شقی میسازد و البته میدانیم که حقیقت انسان جز حقیقت حق و تجلی حق تعالی نیست. بهشت که ابن عربی آن را دارالسعاده مینامد، به اعتقاد وی صورتی است که در ذات هر انسان، که جز حقیقت حق نیست، مستتر شده و ورود به بهشت یعنی بازگشت به این صورت و یافتن صفات حقی که در آن تجلی یافتهاست؛ بنابراین، سعادت یعنی معرفت به خداوند و وحدت ذاتی وجود، و شقاوت یعنی محرومیت از این معرفت و[۶۱] تنها معیار سعادت و شقاوت، علم و معرفت است.
به اعتقاد ابن عربی،[۶۲] انسانها همچون سایر ممکنات بر اساس عین ثابت خود وجود یافتهاند. پس، خیر و شر آنها نه از ناحیه وجودشان بلکه نشأت گرفته از عین ثابت آنهاست. به عبارت دیگر، کارهای نیک و بد انسانها از آثار تکوینی اعیان ثابته و سرچشمه گرفته از استعداد ازلی آنهاست[۶۳] و بنابراین ثواب و عقاب نیز اقتضای اعیان آنها در فطرت اولیشان است.[۶۴] بدین ترتیب، در منظومه فکری ابن عربی هیچ مجازاتکننده بیرونی وجود ندارد و ثواب و عقاب چیزی جز ظهور عین ثابت انسان نیست.[۶۵] اساساً در نظام وحدت وجودی ابن عربی همه چیز مطیع اراده حق تعالی و ظهور آن است حتی طاعت و عصیان، و از این روست که وی عصیان فرعون را نیز تابع امر تکوینی خداوند دانستهاست.[۶۶] بر این اساس، آنچه ثواب و عقاب نامیده میشود نیز احوالی است که در پی فعل میآید و چیزی جز تجلی حق تعالی نیست. در واقع، خود حق است که از طریق تجلیاتش لذت و رنج میبرد.[۶۷]
ثواب و عقاب در علم کلام
در آثار کلامی میتوان دو جریان اصلی را در تبیین آموزهٔ ثواب و عقاب مشخص کرد: یکی سنت کلامی عدلیه (امامیه و معتزله) که ثواب و عقاب را در دو بخش مباحث مربوط به عدل الاهی و مباحث مربوط به معاد مورد بررسی قرار دادهاند، و دیگری کلام اشاعره و ماتریدیه که ثواب و عقاب را منحصراً در مباحث معاد طرح کردهاند.
استحقاقی یا تفضلی
معتزله بیشتر بر آن بودند که ثواب یا عقاب الاهی نتیجهٔ استحقاقی تکالیف شرعی هستند و میتوان با مقدمات عقلی، این استحقاق را ثابت کرد. اشاعره و ماتریدیه استحقاق را نپذیرفتند. آنان ثواب را فضل الاهی و عقاب را حاصل عدل الاهی دانستهاند. آنان با رد حسن و قبح عقلی، عقیده داشتند که به لحاظ عقلی چیزی بر خداوند واجب نیست و عدل الاهی چیزی جز تصرف خدا در ملک خودش نیست. حاکم اوست و هر حکمی را که انجام دهد حَسَن است و شایسته، خواه مؤمنان را ثواب دهد، خواه عقاب کند.[۶۸]
متکلمان شیعه بر آن بودند که از نظر عقلی دلیلی برای استحقاقی بودن عقاب وجود ندارد، بلکه استحقاق عقاب به دلیل آیات و روایات ثابت میشود.[۶۹][۷۰]
دائمی بودن ثواب و عقاب
معتزله و برخی از متکلمانشیعه همچون خواجه نصیر الدین طوسی عقیده داشتند که به لحاظ عقلی میتوان ثابت کرد که ثواب و عقاب دائمی است؛ ولی اغلب ایشان معتقدند نمیتوان دلیل عقلی بر دوام ثواب و عقاب ارائه داد، بلکه ثواب (نعمتهای بهشتی) بنا بر آیات و روایات دائمی است و دربارهٔ عقاب نیز ــ با وجود اختلاف نظر در دوام عقابِ فاسق و مرتکبِ گناه کبیره ــ تنها دلیل برای عقاب دائم کافران، آیات و روایات است.[۷۱]
عقاب ارتکاب گناه کبیره
معتزله مرتکب گناه کبیره را فاسق، و مستحق عقاب دائمی میدانستند؛[۷۲] اما متکلمان شیعه با این نظریه مخالف بودند. از نظر آنان دلیل عقلی برای دوام عقاب مرتکب کبیره وجود ندارد،[۷۳] علاوه بر این، مؤمنی که مرتکب گناه کبیره باشد، چه بسا مورد عفو قرار گیرد و عقاب او بنا به فضل الاهی ساقط شود.[۷۴]
عوامل سقوط ثواب و عقاب
از نظر متکلمان ثواب و عقاب به وسیله چند عامل از بین میروند. متکلمان اشعری و شیعه در مسائل مربوط به اسقاط ثواب و عقاب، با معتزله هم رأی نبودند. مهمترین اختلافات در مباحث عفو، احباط و تکفیر، توبه و شفاعت است که اینک بدانها میپردازیم:
۱- عفو الهی
بنا بر عقیدهٔ شیعه و معتزلهبصره عفو فاسق یا کافر از سوی خداوند حَسَن بهشمار میرود، زیرا عقاب حق خداوند است و در صورتی که از آن صرف نظر کند، به بنده سود خواهد رسید و قُبحی هم در پی نخواهد داشت.[۷۵]
متکلمان اشعری نیز عقیده داشتند، به لحاظ عقلی جایز است که خداوند گناهان کبیره را عفو کند، گرچه نمیتوان گفت قطعاً چنین خواهد کرد. برخی نیز میگفتند خداوند بعضی از گناهان کبیره را عفو خواهد کرد و بعضی را عفو نمیکند؛ اما اینکه کدام یک از کبائر قابل عفو هستند بر ما پوشیدهاست.[۷۶]
در مقابل، معتزلهبغداد عقیده داشتند خدا کسانی را که استحقاق عقاب دارند، عفو نخواهد کرد.[۷۷]
معتزله بنا بر نظریهٔ احباط عقیده داشتند ارتکاب برخی از گناهان که از آنها بهطور کلی به «گناه کبیره» تعبیر میشود، موجب از میان رفتن طاعت و ثواب شده، و از سوی دیگر در صورت افزونی طاعات و استحقاقِ ثواب بر معاصی و استحقاق عقاب، گناهان تکفیر میشوند.
از نظر متکلمان اشعری و امامیه احباط قابل قبول نبود. اشاعره بر آن بودند که استحقاقی نبودن ثواب و عقاب و عدم وجوب آن بر خداوند، به خودی خود مسئلهٔ احباط را منتفی میکند.[۷۸] از نظر شیعه هم، مسلمان مؤمن با ارتکاب گناه از بهشت محروم نمیشود و جاودانه در دوزخ نمیماند، چرا که ایمان او استحقاق ثواب دائم را دارد. او برای گناهانی که مرتکب شدهاست، چه صغیره و چه کبیره، استحقاق عقاب منقطع و ناپایدار را دارد، و این عقاب تأثیری در ثواب ایمانش نخواهد داشت.[۷۹]
۳- توبه
عامل دیگر اسقاط عقاب، توبه است. انسان باید در زمانی که همچنان توانایی انجام گناهان را دارد، از معاصی خود توبه کند.[۸۰]
در نظر اغلب معتزله مجموع گناهان در صورتی که صغیره بهشمار آیند، به دلیل افزونی طاعات و استحقاق ثواب بر آنها، تکفیر میشوند و نیازی به توبه از آنها نیست، بلکه گناهان کبیره هستند که نیازمند توبهاند.[۸۱]
اسقاط عقاب به وسیلهٔ توبه به این معنی نیست که خودِ توبه ثواب دارد و به دلیل افزایش ثواب باعث تکفیر گناهان میشود، بلکه توبه به نفس خود، عامل اسقاط عقاب بهشمار میآمد.[۸۲]
اشاعره توبه را به خودی خود عامل اسقاط عقاب نمیدانستند.[۸۳]
شیعه شفاعت را در مورد محو گناهان (چه صغیره و چه کبیره) یا ارتقای درجات شخص در بهشت میداند، البته با شرایط خاصی که در این زمینه لازم است.
رابطه اختیار با ثواب و عقاب
متکلمان عدلیه (شیعه و معتزله) ثواب و عقاب را نشانه اختیار انسان دانستهاند و چنین استدلال کردهاند که اگر انسان در افعال خویش مختار و صاحب اراده نباشد، مدح و ذم، و ثواب و عقاب او بیمعنا میشود و تکلیف کردن به او نیز بر خلاف عقل است. اما اشاعرهنظریه کسب را مطرح کرده و تأکید کردهاند که ثواب و عقاب از باب «عادة اللّه» بوده و نشانه اختیار نیست.[۸۶]
متکلمان مفاهیم «ثواب و عقاب» و «مدح و ذم» را به هم پیوند زدهاند و از این رو بحثهای ثواب و عقاب با مبحث بنیادیتر حُسْن و قُبْح گره خوردهاست.
ثواب و عقاب در اصول فقه
عالمان اصول فقهشیعه، در آثار خود سعی کردهاند مفهوم حُسْن و قُبْح را به کمک مفهوم ثواب و عقاب تعریف کنند و بدین ترتیب، مهمترین مفاهیم اخلاقی را با مفاهیم شرعی پیوند زدند.[۸۷]
میرزا محمد حسین نائینی از جمله کسانی است که بر خلاف مشهور امامیه، در نظریه استحقاق تشکیک کرده[۸۸] و گفتهاست چون انسانها بنده خدایند، باید از او اطاعت کنند و امرش را اجرا کنند و عقلاً منعی ندارد که مولا در قبالِ فرمانبرداری بنده، به او پاداش ندهد؛ اساساً ثوابْ تفضل خدا بر بندگان خویش است.
میرزای شیرازی نظریه استحقاق را پذیرفته و عدم اعطای ثواب به مستحقش را قبیح شمردهاست.[۸۹] اما نکته شایان توجه این است که به اعتقاد وی[۹۰] برخلاف نظر متکلمان، عقل مستقل، طاعات را مستحق نفع و سود نمیداند بلکه تنها مستحق تقرب الی اللّه میداند، و نفع و سود تفضل الاهی است. به باور او عقل مستقل، گناهکار را مستحق عذاب میشمارد با این حال، عفو او نیکوست.
نظریه استحقاق در میان اصولیانشیعه پرطرفدارترین نظریه است[۹۱]؛ اما گروه دیگری از اصولیان با جمعی از فیلسوفانمسلمان هم عقیدهاند و به نظریه تجسم اعمال گرایش دارند. طرفداران این نظریه معتقدند ثواب و عقاب قهراً و الزاماً بر افعال مترتب میشود و در حقیقت، ثواب و عقاب چیزی جز آشکار شدنِ باطن اعمال نیست. به بیان دیگر، در آخرت اعمال سیئه به صورت آتش مجسم میشود و اعمال حسنه به صورت نعمتهای بهشتی.[۹۲]
اصولیان اشاره کردهاند که قصد اطاعت و فرمانبرداری یا قصد قربت از شروط لازم برای استحقاق ثواب است و بدون آن هیچ عملی مستحق ثواب نیست.[۹۳]
قبح عقاب بلابیان
معنای این عبارت این است که از دید عقل، چنانچه خداوند قبل از اینکه حُکمی را به اطلاع انسان برساند او را به خاطر انجام ندادن آن مجازات کند ظلم است و خداوند هرگز مرتکب ظلم نمیشود.
از نظر اصولیان، آنچه انسان را مستحق عقاب میکند، نافرمانی (عصیان) از دستورهای خداوند (احکام اللّه) است، اما چون تا فرمانی ابلاغ نشده باشد نافرمانی قابل تصور نیست،[۹۴] مرحله ابلاغ حکم شرط لازم برای استحقاق عقاب بهشمار آمدهاست.[۹۴] گذشته از ابلاغ حکم، علم به ابلاغ نیز از شروط لازم برای استحقاق عقاب است اما نکته مهم این است که مکلف تا حد امکان باید برای دستیابی به احکام دین تلاش کرده باشد.
پرسش مهم در اینجا این است که اگر علم به خطا رفت و به عبارت دیگر، فقط اطمینان و یقینی نادرست بود و در واقع، حکمی ابلاغ نشده بود، آیا این یقین نادرست هم مایه استحقاق عقاب است؟
بحث دربارهٔ ثواب و عقاب واجبات کفایی، تجری، ثواب احتیاط کردن در عمل،... از دیگر بحثهای عالمان اصول در این زمینه است.
Medzinárodné letisko Poprad-Tatry Kenndaten ICAO-Code LZTT IATA-Code TAT Koordinaten 49° 4′ 25″ N, 20° 14′ 28″ O49.07359444444420.241141666667718Koordinaten: 49° 4′ 25″ N, 20° 14′ 28″ O Höhe über MSL 718 m (2.356 ft) Verkehrsanbindung Entfernung vom Stadtzentrum 5 km westlich von Poprad Straße 534 Basisdaten Eröffnung 1938 Betreiber Letisko Poprad-Tatry, a.s. Terminals 1 Passagiere ...
Heede Stadt Diepholz Wappen von Heede Koordinaten: 52° 38′ N, 8° 23′ O52.6311111111118.378333333333336Koordinaten: 52° 37′ 52″ N, 8° 22′ 42″ O Höhe: 36 m ü. NHN Fläche: 4,95 km² Einwohner: 1768 (2018) Bevölkerungsdichte: 357 Einwohner/km² Eingemeindung: 1. März 1974 Postleitzahl: 49356 Vorwahl: 05441 Kreuzkirche in Sankt Hülfe-Heede, 2012Kreuzkirche in Sankt Hülfe-Heede, 2012 Heede ist ein...
Michel Aoun, 2020 Michel Aoun (arabisch ميشال عون Mischal Aun, DMG Mīšāl ʿAwn; * 30. September 1933[1][2] oder 18. Februar 1935 in Haret Hreik, Großlibanon) ist ein libanesischer Offizier und Politiker. Vom 31. Oktober 2016 bis zum 30. Oktober 2022 war er Präsident des Libanon; dieses Amt wird gemäß dem Nationalpakt von 1943 stets von einem maronitischen Christen besetzt. Inhaltsverzeichnis 1 Militärische Ausbildung 2 Rolle im Libanesischen Bürgerkri...
2014 American filmWorst FriendsDVD coverDirected byRalph ArendScreenplay byRalph ArendProduced by Ralph Arend Erika Hampson Richard Tanne Noah Barrow Starring Richard Tanne Kristen Connolly Cody Horn Geoffrey Arend Larry Fessenden Noah Barrow Kathryn Erbe CinematographyVincent PeoneEdited byJoe LindquistMusic byMike FioreDistributed byLevel 33 EntertainmentRelease date November 4, 2014 (2014-11-04) CountryUnited StatesLanguageEnglish Worst Friends is an American comedy film, wr...
Defunct flying squadron of the Royal Air Force No. 156 Squadron RAFActive12 October 1918 – 9 December 1918 14 February 1942 – 25 September 1945Country United KingdomBranch Royal Air ForcePart ofNo. 3 Group RAF, Bomber Command (Feb 42-Aug 42) No. 8 Group RAF, Bomber Command (Aug 42-Sep 45)Motto(s)We light the way[1][2]InsigniaSquadron Badge heraldryA figure of Mercury holding a torch[1][2]Squadron CodesGT (Feb 1942 - Sep 1945)[3][4]Milit...
Artikel ini tidak memiliki referensi atau sumber tepercaya sehingga isinya tidak bisa dipastikan. Tolong bantu perbaiki artikel ini dengan menambahkan referensi yang layak. Tulisan tanpa sumber dapat dipertanyakan dan dihapus sewaktu-waktu.Cari sumber: Pendidikan formal – berita · surat kabar · buku · cendekiawan · JSTOR Pendidikan formal merupakan pendidikan di sekolah yang diperoleh secara teratur, sistematis, bertingkat atau berjenjang, dan dengan m...
German ice hockey player Ice hockey player Ronny Arendt Born (1980-11-24) November 24, 1980 (age 43)Bad Muskau, GermanyHeight 5 ft 8 in (173 cm)Weight 192 lb (87 kg; 13 st 10 lb)Position ForwardShot LeftPlayed for Berlin CapitalsAugsburger PantherAdler MannheimPlaying career 1998–2017 Ronny Arendt (born November 24, 1980) is a German former professional ice hockey player who most notably played for Adler Mannheim in the Deutsche Eishockey Liga (DE...
Japanese urologist Hideyuki Akaza (赤座 英之, Akaza Hideyuki) is a Japanese urologist and an author of more than 17 peer-reviewed articles. He graduated from the University of Tokyo and became a professor in urological oncology there. He also served as a professor emeritus at the University of Tsukuba and was a President of both the Asia Pacific Society of Urological Oncology and the 20th Asia Pacific Cancer Conference. From 2005 to 2009 he was a member of both the Japanese Urological Ass...
Curug Muara Jaya (aksara Sunda: ᮎᮥᮛᮥᮍ᮪ ᮙᮥᮃᮛ ᮏᮚ) terletak di Kampung Apuy, Desa Argamukti, Kecamatan Argapura, Kabupaten Majalengka. Curug Muara Jaya biasa juga dikenal sebagai Curug Apuy. Berada pada aliran Sungai Muara Jaya, tepat di lereng Gunung Ciremai. Curug ini tergolong air terjun bertingkat atau Cascade. Dengan keseluruhan, tinggi terjunan air ini mencapai sekitar 73 meter. Terdapat 2 tingkat air terjun, tingkat yang pertama merupakan air terjun utama, tempat m...
Glycosaminoglycan found in animals Dermatan sulfateClinical dataAHFS/Drugs.comInternational Drug NamesATC codeB01AX04 (WHO) IdentifiersCAS Number24967-94-0 YChemSpidernoneUNIIJ3OC7JVS54CompTox Dashboard (EPA)DTXSID40179683 ECHA InfoCard100.042.305 Chemical and physical dataFormulaC14H21NO15SMolar mass475.37 g·mol−1 NY (what is this?) (verify) Dermatan sulfate is a glycosaminoglycan (formerly called a mucopolysaccharide) found mostly in skin, but als...
Pour les articles homonymes, voir Fracasse. Le Capitaine Fracasse Données clés Réalisation Pierre Gaspard-Huit Scénario Pierre Gaspard-Huit Acteurs principaux Jean MaraisPhilippe NoiretGeneviève Grad Sociétés de production Paris : Plazza FilmsUnidexMetzer et WoogParis Élysées FilmsHoche ProductionRome :Documento Films Pays de production France Italie Genre film de cape et d'épée Durée 105 minutes Sortie 1961 Pour plus de détails, voir Fiche technique et Distribution Le ...
Irish Fianna Fáil politician (1948–2008) Séamus BrennanMinister for Arts, Sport and TourismIn office14 June 2007 – 6 May 2008TaoiseachBertie AhernPreceded byJohn O'DonoghueSucceeded byMartin CullenMinister for Social and Family AffairsIn office29 September 2004 – 14 June 2007TaoiseachBertie AhernPreceded byMary CoughlanSucceeded byMartin CullenMinister for TransportIn office6 June 2002 – 29 September 2004TaoiseachBertie AhernPreceded byMary O'RourkeSucceed...
Сэр Рой Форбс Харродангл. Sir Roy Forbes Harrod Дата рождения 13 февраля 1900(1900-02-13)[1][2][…] Место рождения Лондон, Великобритания Дата смерти 8 марта 1978(1978-03-08)[1] (78 лет) Место смерти Холт, Северный Норфолк, Норфолк, Англия, Великобритания Страна Великобритания Научная ...
Not to be confused with Pepe Moré. Spanish footballer In this Spanish name, the first or paternal surname is Mora and the second or maternal family name is Altava. Pepe Mora Mora as a Recreativo player in 2009Personal informationFull name José Francisco Mora AltavaDate of birth (1981-06-11) 11 June 1981 (age 42)Place of birth Castellón, SpainHeight 1.87 m (6 ft 1+1⁄2 in)Position(s) Centre-backYouth career CastellónSenior career*Years Team Apps (Gls)2000...
See also: Kaczyniec, Pomeranian Voivodeship Village in Greater Poland Voivodeship, PolandKaczyniecVillageKaczyniecCoordinates: 52°16′59″N 18°39′27″E / 52.28306°N 18.65750°E / 52.28306; 18.65750Country PolandVoivodeshipGreater PolandCountyKołoGminaKołoPopulation20 Kaczyniec [kaˈt͡ʂɨɲɛt͡s] is a village in the administrative district of Gmina Koło, within Koło County, Greater Poland Voivodeship, in west-central Poland.[1] It lies approx...
German record label JMT RecordsParent companyPolyGramFounded1985 (1985)FounderStefan WinterDefunct1995 (1995)StatusInactiveGenreJazzCountry of originGermanyLocationMunich JMT Records (an acronym of Jazz Music Today) was a German record label founded by Stefan Winter. It was based in Munich, Germany, specialized in contemporary jazz, and operated from 1985 until 1995.[1] History JMT released debut albums by Steve Coleman, Greg Osby, Cassandra Wilson, Jean-Paul Bourelly, and R...
تارة فارس معلومات شخصية الميلاد 10 يناير 1996[1] بغداد الوفاة 27 سبتمبر 2018 (22 سنة) [1] بغداد[1] سبب الوفاة إصابة بعيار ناري الإقامة أربيل[2] مواطنة العراق لون الشعر شعر أسود عدد الأولاد 1 [1] الأم بشرى وشان الحياة العملية المهنة عارضة...
Bài viết này là một bài mồ côi vì không có bài viết khác liên kết đến nó. Vui lòng tạo liên kết đến bài này từ các bài viết liên quan; có thể thử dùng công cụ tìm liên kết. (tháng 8 năm 2020) Hanuman Nagar— Làng — Quốc gia Ấn ĐộBangKarnatakaHuyệnGulbargaThành phố/thị trấnShorapurMúi giờIST (UTC+5:30) Hanuman Nagar là một làng thuộc tehsil Shorapur, huyện Gulbarga, ...
В Википедии есть статьи о других людях с именем Изабелла Валуа. Изабелла Валуафр. Isabelle de Valois герб Изабеллы де Валуа. С левой стороны герба находится герб Бурбонского герцогства, а с правой стороны герб графства Валуа. Герцогиня де Бурбон 22 января 1341 — 19 сентября 1356 Пр...