ارمنیهای پنهان[۱] (به ارمنی ծպտեալ հայեր - به انگلیسی Hidden Armenians)، یا ارمنیهای کریپتو (به انگلیسی crypto-Armenians),[۲] به گروهی گفته میشود که در طی نسلکشی؛ کودکان یتیم، دختر و پسر جوان ارمنی دزدیده، یا از سوی خانوادههای مسلمان محلی به فرزند خواندگی پذیرفته شدند که نام آنها را تغییر داده و به اجبار قومیت تُرکی یا کُردی را پذیرفتند و مسلمان شدند و به بقای خود ادامه دادند. امروزه تعداد نامعلومی از افراد با اصلیت ارمنی در ترکیه وجود دارند که یا از تبار خود آگاه نبوده یا از ترس ارمنی بودن هویت خود را پنهان کردند.[۳][۴]
بازگشت به هویت اصلی
در سال ۱۹۲۴ میلادی اولین قانون اساسی ترکیه به تصویب رسید که ماده ۸۸ آن بیانگر این موضوع است که تمام ساکنان ترکیه، صرفنظر از مذهب و ملیت، تُرک محسوب میشوند. ترکیه برای افزایش شانس خود برای عضویت در اتحادیه اروپا، نیاز به تجدیدنظر در برخی از مواد قانون اساسی خود داشت. با این حال، حتی پس از برخی تغییرات در قانون اساسی این کشور، اصطلاحات شهروند ترکیه و ملیت ترکیه باقی ماند و هر شهروند ترکیهای تُرک محسوب میشود.[۵]
ارمنیهای پنهان یا کریپتو را چندین قشر از ارمنیهای، ارمنستان غربی شکل دادهاند. در میان آنها ارمنیانی هستند که پس از
نسلکشی به منظور نجات از ستم تُرکها، مجبور به ترک دیانت شدهاند. همچنین زنان ارمنی که ربوده شدهاند با مردان کُرد و تُرک ازدواج کردهاند.
بر اساس گزارش کمیسیون اروپا (۲۰۱۲ میلادی) و اکونومیست ارمنیان پنهان برخلاف گذشته، که از آشکارسازی هویت خود در هراس بودند، هماکنون از افشای هویت اجدادی خود ابایی ندارند و روز به روز بر شمار تُرکهایی که ریشهٔ ارمنی خود را آشکار میسازند افزوده میشود.[۶][۷] «میران مانوکیان» گزارشگر روزنامه ارمنی آگوس در مصاحبه با «المانیتور» بیان داشت که: ارمنیهای ترکیه بعد از اینکه برای جلوگیری از بدرفتاریهای موجود و برای بهبود وضع خود تصمیم گرفتند که به عنوان مسلمان زندگی نکنند، اکنون با انجام غسل تعمید به دنبال بازگشت به هویت اصیل خود هستند.
کسانی که هویت قومی خود را پنهان میکنند سنتهای ملی، مراسم و اعتقادات خود را مخفیانه حفظ میکنند. آنها در میان خود ازدواج میکنند و سعی میکنند با تُرکها یا کُردها وصلت نکنند.[۸] «هایکازون آلوراتسیان» محقق ارمنی میگوید: ارمنیهای پنهان یا کریپتو غسل تعمید داده میشوند و به کلیسای حواری ارمنی برمیگردند. تعداد این افراد هنوز خیلی زیاد نیست، چراکه فشار و آزار و اذیت علیه ارمنیان همچنان ادامه دارد؛ بنابراین، آنها زندگی خود و کودکانشان و اموال و آینده فرزندان خود را به خطر میاندازند.
نگرانیهایی در محافل دانشگاهی ترکیه مشاهده میشود؛ پروفسور «سلیم جوهجه»، که خود از محققان موضوع ارمنیان پنهان است و این موضوع را از طریق مطبوعات ترکیه پیگیری میکند، در یکی از مصاحبههایش میگوید:
«معتقدم که این افراد با یادآوری آگاهی و هویت ملی در آینده نسبت به ترکیه مطالبهٔ ارضی و اعادهٔ خسارت خواهندکرد.»
در تاریخ ششم ژانویه سال ۲۰۰۴ میلادی. مقالهای در «هفته نامه آگوس» چاپ استانبول به قلم هرانت دینک، تحت عنوان (معمای صبیحه گویگچن دختر خوانده کمال آتاتورک) به چاپ رسید. این مقاله گزیدهای از کتاب (کوه و سرنوشت) نوشته «سیمون سیمونیان» که در سال ۱۹۷۲ میلادی در بیروت به چاپ رسیده بود را شامل میشد. نویسنده در این کتاب برای اولین بار از «صبیحه گویکچن» دختر خوانده مصطفی کمال آتاترک صحبت و فاش ساخته بود که صبیحه گویکچن یک دختر یتیم ارمنی و از بازماندگان نسلکشی ارمنیان در سال ۱۹۱۵ میلادی. است و نام واقعی او «خاتون سیبلیجیان» میباشد.
این مقاله بازتاب گستردهای در جامعه ترکیه یافت و به نوعی جامعه ترکیه را به شوک فرو برد. برای اولین بار بود که شخصی در ترکیه به چنین موضوعی پرداخته و قداست آتاتورک و خانواده اش را زیر سؤال برده بود. آنهم در خصوص شخصی که تا آن زمان قهرمان ملی و مظهر قدرت برای زنان ترکیه بشمار میرفت.
بهدنبال این خبر و افشاء گری هفتهنامه آگوس، روزنامه حریت در تاریخ ۲۱ فوریه همان سال مقالهای از «ارسین کالکان» تحت عنوان (صبیحه گوکچن یا خاتون سیبلیجیان) چاپ نمود که بلافاصله و در همان روز تمام شمارههای این روزنامه از طرف مقامات امنیتی ترکیه جمعآوری گردید.
تأثیر این خبر تا حدی بود که علاوه بر کاهش روحیه ملت، تأثیر زیادی نیز بر دولتمردان ترکیه گذاشت.[۹]
فتحیه چتین یک اقلیت ارمنی پنهان او دانش آموز بود وقتی به راز «سحر» مادر بزرگ خود پی برد. فتحیه چتین نویسندهٔ کتاب مادربزرگ من در سال ۱۹۵۰ میلادی در شهر کوچک معدن در استان الازیغ دیده به جهان گشود. در سال ۱۹۸۰ میلادی با روی کار آمدن نظامیان، فتحیه چتین بازداشت و به سه سال حبس در زندان نظامی آنکارا محکوم شد. در حال حاضر فتحیه چتین در استانبول اقامت دارد، از وکلای بنام و مبارز ترکیه و عضو انجمن وکلای استانبول است، عضو کمیتهٔ اجرایی حقوق بشر استانبول و سخنگوی گروه کاری حقوق اقلیت هاست. او وکالت هرانت دینک، را در دادگاههای ترکیه برعهده داشته و پس از کشته شدن او وکالت خانوادهٔ دینک برعهدهٔ اوست. کتاب مادربزرگ من در سال ۲۰۰۴ میلادی در ترکیه انتشار یافته، در مدتی کوتاه به چاپ هفتم رسیده و به زبانهای انگلیسی، فرانسه، یونانی، ایتالیایی و ارمنی ترجمه شدهاست. مادربزرگ که همه او را زنی ترک با نام «سحر» میدانستند به امید یافتن کسان خود در آمریکا نزد نوه اش زبان به اعتراف میگشاید و میگوید ارمنی است و تا سال ۱۹۱۵ میلادی مسیحی بودهاست. مادربزرگ از کشتار ارمنیان، تخلیهٔ روستاها و تبعید و کوچ اجباری مردم که خود نیز از آنها بی نصیب نمانده سخن میگوید.[۱۰]
مهمت روحی سو، از خوانندگان معروف سبک فولکلور در ترکیه، با اصلیت ارمنی میباشد.
احمد آباکای
صبیحه گوکچن
یاشار کورت
مهمت روحی سو
تعداد
در مورد جمعیت ارمنیهای پنهان نیز آمار دقیقی نمیتوان به دست آورد. در آمارهای رسمی صحبتی از آنان به میان نمیآید. این تناقض آشکار آماری حاکی از وجود سیاست انکار و کتمان در خصوص ارمنیان پنهان است. طبق گزارش «عایشه گل آلتینای»، عضو فرهنگستان، تخمین زده میشود که: حدود ۲۰۰٬۰۰۰ نفر از ارمنیان با تغییر دین از کشتارها و تبعیدها جان سالم به در بردند. طبق گمانه زنی وی، چندین میلیون نفر از نفوس ترکیه امروز فرزندان، نوهها، نوادگان، خویشاوندان نزدیک نسبی یا سببی ارمنیان مسلمان شده میباشند.[۱۱]
"براساس مندرجات رسانههای ترکیه از اجبار مجدد ششصد تن از ساکنان ارمنی روستای «آجار» یا «هارنت» در حومهٔ استان سامسون به دین اسلام در ۱۹۸۳ میلادی خبر میدهد."
«ارمنیان مسلمان شده ترکیه تعداد آنها به ۳ میلیون تخمین زده میشود، که بخشی از آنها مهاجرت کردهاند. فقط در آلمان ۳۰۰ هزار ارمنی مسلمان وجود دارد. امروز در بخش شرقی ترکیه، دستکم ۲٫۵ میلیون ارمنی مسلمان زندگی میکنند که نیمی از آنها هویتشان پنهان است و نیمی دیگر خود را ارمنی میدانند.»
تا سده بیستم، تعداد نامعلومی از ارمنیهای ساکن در منطقه کوهستانی تونجلی (درسیم) زندگی و با مسلمانان کرد علوی ادغام شدند.[۲۲] با توجه به اینکه اکثر ساکنان درسیم علویتبار هستند این عده از ارمنیها هم علوی محسوب میشوند. با این همه خانواده ارمنیهای مسلمان سعی میکنند که در خانه خود فرهنگ مسیحی را زنده نگه دارند. در طول نسلکشی ارمنیان، تعدادی از ارمنیها توسط کردهای مناطق مجاور نجات داده شدند.[۲۳] «میهران پرکیچ»، نماینده اتحادیه ارمنیان درسیم، که موفق به تغییر نام خود (به ارمنی) از طریق دادگاه شدهاست میگوید: حدود ۷۵٪ از جمعیت درسیم ارمنیهای پنهان را تشکیل میدهند.[۲۴][۲۵] او در سال ۲۰۱۲ گزارش داد که بیش از ۲۰۰ خانواده در تونجلی به هویت ارمنی خود بازگشتهاند، اما تعداد بسیاری هستند که از این اقدام میترسند.[۲۴][۲۶] در آوریل ۲۰۱۳، «آرام آتشیان»، اسقف اعظم ارمنیهای استانبول، اظهار داشت که ۹۰ درصد از جمعیت تونجلی ارمنیهای پنهان را تشکیل میدهند.[۲۷]
↑"The cost of reconstruction". The Economist. 11 March 2010. Retrieved 24 June 2013. Although today's inhabitants of Geben hesitate to call themselves Armenians, a growing number of "crypto-Armenians" (people forced to change identity) do just that.
↑ ۱۴٫۰۱۴٫۱Basyurt, Erhan (26 December 2005). "Anneannem bir Ermeni'ymiş! [My Grandmother is Armenian]". Aksiyon (به ترکی استانبولی). Archived from the original on 10 November 2013. Retrieved 10 November 2013. 300 bin rakamının abartılı olduğunu düşünmüyorum. Bence daha da fazladır. Ama, bu konu maalesef akademik bir çabaya dönüşmemiş. Keşke akademisyen olsaydım ve sırf bu konu üzerinde bir çalışma yapsaydım.
↑A. Davis, Leslie (1990). The slaughterhouse province: an American diplomat's report on the Armenian genocide, 1915–1917 (2. print. ed.). New Rochelle, New York: A.D. Caratzas. ISBN978-0-89241-458-1. {{cite book}}: Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
↑Adamhasan, Ali (5 December 2011). "Dersimin Nobel adayları..."Adana Medya (به ترکی استانبولی). Archived from the original on 16 January 2013. Retrieved 20 October 2013.