وقتی جنگ داخلی میان سزار و گنایوس پومپیئوس کبیر در ۴۹ ق. م بروز یافت، کوینتوس و برادرش مارکوس ابتدا جانب پومپیئوس (اپتیماتها) را گرفتند اما پس از نبرد فارسالوس که پومپیئوس مغلوب سزار شد، با بخشش از جانب سزار بهسوی او بازگشتند. در پایان سال ۴۳ ق. م نام او و برادرش در لیست افراد تحتپیگردی که پس از تأسیس تریومویرات دوم منتشر شد، دیده میشد چرا که برادرش مارکوس در نطقهای موسوم به فیلیپیکائه با شور و حرارت پیشنهاد میکرد که مارکوس آنتونیوس از سوی سنای روم بهعنوان «دشمن عامه»[یادداشت ۱] اعلام شود؛ آنگاه هر دو برادر (کوینتوس و مارکوس) کشتهشدند. پسر کوینتوس نیز همزمان با پدرش به قتل رسید و سرهای آنان توسط تریومویرها (اوکتاویانوس، آنتونیوس و لپیدوس) به فروم رم بردهشدند.
او به عنوان یک نویسنده در طول جنگهای گالی چهار تراژدی به سبک یونانی نگاشت. سه تای آنان عنوانشان Erigones ,Troas و Electra است اما همگی از دسترفتهاند.[۱] با اینحال چهار تا از نامههای او برای ما باقیماندهاند: یک نامه که به برادرش مارکوس و سه تای دیگر که به مارکوس تولیوس تیرو ــ بندهٔ آزاد شدهٔ برادرش مارکوس ــ نگاشت.