سیگن که در ابتدا استادیار دانشگاه هاروارد بود، بعدها به دانشگاه کرنل رفت و بیشتر دوران حرفهای خود را در آنجا گذراند. او به عنوان نویسنده یا نویسندهٔ همکار یا ویراستار در انتشار بیشاز ۶۰۰ مقاله علمی و ۲۰ کتاب نقش داشت و ۳۰ سال به تدریس آکادمیک مشغول بود. او در برههای بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای علمی و بهاصطلاح آقای علم مطرح بود.[۳][۴]شهرت جهانی او برای تألیف کتابهای علوم همگانی و مجریگری برنامهٔ علمی کیهان: یک سفر شخصی (کاسموس) بود که توسط بیشاز ششصد میلیون بیننده در ۶۰ کشور دیدهشد. این برنامهٔ علمی به پربینندهترین مجموعه در تاریخ تلویزیون عمومی آمریکا تبدیل شد.[۵] کتابی نیز به نام کاسموس در ارتباط با این مجموعه منتشر شد. کتاب کیهان سال ۱۹۸۰ چاپ شد و بهمدت ۷۰ هفته پیاپی در صدر فهرست کتابهای پرفروش نشریه نیویورک تایمز قرار داشت؛ تا ۸ سال بعد هم که کتاب «تاریخچه مختصر زمان» نوشته استیون هاوکینگ منتشر شد، پرمخاطبترین کتاب ترویجی علم در جهان کتابهای انگلیسی بود.[۶]سیگن همچنین یک رمان علمی-تخیلی به نام تماس نوشت که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد. این رمان، مبنای ایجاد فیلمی به همین نام در سال ۱۹۹۷ شد. مقالات او، شامل ۵۹۵٫۰۰۰ مورد مقاله در کتابخانهٔ کنگره بایگانی میشوند.
سیگن یکی از طرفداران پر و پا قرص شکگرایی علمی و روش علمی بود؛ او در زمینهٔ اخترزیستشناسی پیشگام بود و همچنین، جستجو برای حیات هوشمند فرازمینی (سِتی) را نیز ترویج میکرد. او بیشتر دوران حرفهای خود را به عنوان استاد ستارهشناسی در دانشگاه کرنل گذراند و در آنجا آزمایشگاه مطالعات سیارهای را هدایت کرد. وی در هدایت برنامه فضایی آمریکا نقشی محوری داشت. او از دهه ۱۹۵۰ مشاور و راهنمای ناسا بود، فضانوردان آپولو را قبل از پروازهایشان توجیه میکرد و نیز در سفرهای اکتشافی سفینههای مارینر، وایکینگ، ویجر و گالیله به سیارهها همکاری داشت.[۸]سیگن و آثارش جوایز و افتخارات متعددی را دریافت کردند که از جملهٔ آنها میتوان به مدال خدمات عمومی برجسته ناسا، مدال رفاه عمومیآکادمی ملی علوم، جایزه پولیتزر (برای کتاب اژدهایان بهشت و کیهان: یک سفر شخصی)، دو جایزهٔ امی، جایزهٔ پیبادی و جایزهٔ هوگو اشاره کرد. او سه بار ازدواج کرد و پنج فرزند داشت. ساگان پس از ابتلا به سندرم میلودیسپلاستیک در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ و در سن ۶۲ سالگی بر اثر سینهپهلو درگذشت.
کارل سیگن سه بار ازدواج کرد. ۱۹۵۷ با زیستشناس لین مارگولیس ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای جِرمِی و دوریان آوردند. پساز جدایی سیگن و مارگولیس، سیگن ۱۹۶۸ با هنرمند لیندا سالزمن ازدواج کرد و یک فرزند به نام نیک آوردند. کارل سیگن در طول این دو ازدواج بهشدت روی کارش متمرکز بود، که ممکن است در جدایی از همسر اولش اثرگذار بودهباشد.[۹] او، ۱۹۸۱ با نویسنده ان درایان ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای الکساندرا و ساموئل آوردند. سیگن و درایان تا مرگ سیگن در ۱۹۹۶ با هم بودند.
فیلم علمی-تخیلی تماس به کارگردانی رابرت زمکیس، نویسندگی کارل سِیگِن و بازی جودی فاستر برگرفته از رمانی به همین نام از کارل سیگن است. همچنین سیارک ۲۷۰۹ به افتخار او نام گذاشته شدهاست.[۲]
طبیعتگرایی
سیگن در بسیاری از نوشتههایش به دین و ارتباطش با علم میپردازد و دربارهٔ تصورات سنتی از خدا بهعنوان یک موجود انسانی تردید میکند. برای نمونه:
بعضیها فکر میکنند خدا یک مرد سفیدپوست بیقواره با ریش بلند سفید است که یک جایی آن بالاها در آسمان روی تخت سلطنت نشستهاست و بهشدت مشغولِ فرمان دادن به سقوط هر پرستو است. دیگرانی، مثل باروخ اسپینوزا یا آلبرت اینشتین خدا را مجموع قوانین طبیعیای میدانستند که توصیفگر جهان هستند. من هیچ مدرکی برای بودن ریشسفیدان شبهانسانی که سرنوشت بشر را از یک نقطهٔ پنهان آسمانی کنترل میکنند نمیشناسم، اما انکار قوانین طبیعی، دیوانگی است.[۱۰]
خداناباور کسیست که از نبودن خدا اطمینان دارد. کسی که شواهد محکمی بر نبودن خدا دارد. من چنین شواهد محکمی نمیشناسم. چراکه خدا را میتوان به دورترین زمانها و مکانها و به بینهایت علتها نسبت داد. ما باید بسیار بیشتر از آنچه تاکنون دربارهٔ جهان دانستهایم، بدانیم تا مطمئن شویم چنین خدایی نیست. اطمینان از بودن خدا و اطمینان از نبودن خدا برای من دو انتهای مطمئن دربارهٔ موضوعی هستند که آنقدر پر از شک و بلاتکلیفی است که جای کمی برای اطمینان میماند.[۱۱]
تبلیغ ماریجوآنا
سیگن مصرفکننده و مبلغ ماریجوآنا بود. او با نام مستعار «آقای ایکس» مقالهای دربارهٔ مصرف ماریجوانا در کتاب بازنگری در ماریجوآنا چاپ ۱۹۷۱ دارد.[۱۲] این مقاله توضیح میدهد که مصرف ماریجوآنا باعث الهام برخی از آثار سیگن و بهبود تجربیات فکری و جسمی او شدهاست. پساز مرگ سیگن، دوست او لستر گرینسپون این اطلاعات را در اختیار نویسنده زندگینامه او قرار داد. انتشار این زندگینامه با عنوان کارل سیگن، یک زندگی در ۱۹۹۹ باعث جلب توجه رسانهها به زندگی کارل سیگن شد.[۱۳][۱۴][۱۵]
↑Morrison, David (January–February 2007). "Carl Sagan's Life and Legacy as Scientist, Teacher, and Skeptic". Skeptical Inquirer. 31 (1): 29–38. ISSN 0194-6730. Archived from the original on February 1, 2016. Retrieved August 31, 2013.
↑Sagan, Carl (1980) [Originally published 1979]. Broca's Brain: Reflections on the Romance of Science (Reprint ed.). New York: Ballantine Books. p. 330. ISBN 978-0-345-33689-7. LCCN 78021810. OCLC 428008204.
↑Head, Tom, ed. (2006). Conversations with Carl Sagan (1st ed.). Jackson, MS: University Press of Mississippi. p. 70
↑Grinspoon, Lester (1994) [2nd ed. published 1977; Cambridge, MA: Harvard University Press]. Marihuana Reconsidered. New introduction by author (2nd (reprint) ed.). Oakland, CA: Quick American Archives. ISBN 978-0-932551-13-9. LCCN 77076767. OCLC 32410025.