هنری کاوندیش

هنری کاوندیش
Henry Cavendish
هنری کاوندیش
زادهٔ۱۰ اکتبر ۱۷۳۱
درگذشت۲۴ فوریهٔ ۱۸۱۰ (۷۸ سال)
ملیتانگلیسی
محل تحصیلدانشگاه کمبریج
شناخته‌شده
برای
کشف هیدروژن
گرانش بین اجسام
جوایزمدال کاپلی
پیشینه علمی
شاخه(ها)شیمی، فیزیک
محل کارمؤسسه سلطنتی

سر هنری کاوندیش (به انگلیسی: Henry Cavendish) فیزیک‌دان انگلیسی بود که در ۱۰ اکتبر ۱۷۳۱ در نیس به دنیا آمد. او که از خانواده‌ای اشرافی و با اصالت بود، شخصیتی بسیار خجالتی و گوشه‌گیر داشت و بیشتر زندگی خود را در انزوا گذراند. کاوندیش از جمله دانشمندان برجسته قرن هجدهم بود که به کشف مهمی چون کشف عنصر هیدروژن دست یافت. او در زمینه‌های الکتریسیته، شیمی و فیزیک تحقیقات زیادی انجام داد و به اصول مهمی چون قانون گازها و مفاهیم هدایت الکتریکی پرداخت. با وجود دستاوردهای چشمگیرش، بسیاری از کارهای علمی کاوندیش به دلیل شخصیت کم‌حرف و تمایل او به دوری از اجتماع تا مدت‌ها ناشناخته ماند. آزمایشگاه کاوندیش در دانشگاه کمبریج به افتخار او نامگذاری شده است. کاوندیش در ۱۸۱۰ درگذشت و آثار او همچنان به عنوان مبنای پژوهش‌های علمی مدرن مورد توجه قرار می‌گیرد.

شخصیت

وی شخصی ثروتمند و بسیار خجالتی بود و بیشتر زندگی‌اش را در تنهایی می‌گذراند.[۱] وی حتی صاحب یک بانک مشترک با ارتش بود. وی با الکتریسیته کار می‌کرد که به تدریج به کشف هیدروژن توسط وی در سال ۱۷۶۶ منتهی شد.

مادرش چهارمین دختر ویلیام کاوندیش، شخصیت مهم درباری، سیاست‌مدار و نخستین دوک کنت بود و پدرش دانشمند، سیاست‌مدار و یک نجیب‌زاده (اشراف) مشهور بود.[۲][۳] وی در ۱۱ سالگی در مدرسه شبانه‌روزی هاکنی انگلیس مشغول تحصیل گردید. سپس در ۱۸ سالگی در دانشگاه کمبریج به تحصیلات خود ادامه داد، ولی پس از چهار سال بدون گرفتن درجه دانشگاهی آن‌جا را ترک کرد و به اتفاق برادرش به پاریس رفت و در آن‌جا به تحصیل علوم و ریاضیات پرداخت. وی از اجتماعات مردان دوری می‌کرد و با زنان هم نمی‌آمیخت در حالی که زنان به خاطر ثروتش شیفته او بودند. او تا آخر عمر تأهل اختیار نکرد.

ابتلا به خجالت در او «تا مرز یک بیماری» پیش رفته بود و هرگونه تماس با انسان‌ها عمیقاً موجب آشفتگی و ناراحتی‌اش می‌شد.[۴]

اوایل زندگی

هنری کاوندیش در ۱۰ اکتبر ۱۷۳۱ در نیس، جایی که خانواده‌اش در آن زمان زندگی می‌کردند، به دنیا آمد. مادرش لیدی آن دو گری، چهارمین دختر هنری گری، دوک اول کنت، و پدرش لرد چارلز کاوندیش، سومین پسر ویلیام کاوندیش، دومین دوک دوونشایر بود. این خانواده نسب خود را در طول هشت قرن تا زمان نورمان‌ها ردیابی کردند و ارتباط نزدیکی با بسیاری از خانواده‌های اشرافی بریتانیای کبیر داشتند. مادر هنری در سال ۱۷۳۳، سه ماه پس از تولد دومین پسرش، فردریک، و اندکی قبل از دومین سالگرد تولد هنری درگذشت، و لرد چارلز کاوندیش را ترک کرد تا دو پسرش را بزرگ کند. هنری کاوندیش به عنوان «هنری کاوندیش شریف» ملقب شد.

هنری از ۱۱ سالگی به مدرسه نیوکومز که یک مدرسه خصوصی در نزدیکی لندن بود، رفت. در سن ۱۸ سالگی (در ۲۴ نوامبر ۱۷۱۴۸) وارد دانشگاه کمبریج در کالج سنت پیتر شد، که اکنون به عنوان پیترهاوس شناخته می‌شود، اما سه سال بعد در ۲۳ فوریه ۱۷۵۱ بدون اخذ مدرک (در آن زمان، یک اتفاق معمول) دانشگاه را ترک کرد. سپس با پدرش در لندن زندگی و به زودی آزمایشگاه خود را در آنجا برقرار کرد.

لرد چارلز کاوندیش زندگی خود را ابتدا در سیاست و سپس به‌طور فزاینده ای در علم، به ویژه در انجمن سلطنتی لندن گذراند. در سال ۱۷۵۸، او هنری را به جلسات انجمن سلطنتی و همچنین به شام‌های باشگاه انجمن سلطنتی برد. در سال ۱۷۶۰، هنری کاوندیش به عضویت هر دو گروه انتخاب شد و پس از آن در حضور خود سخت کوشید. او عملاً هیچ مشارکتی در سیاست نداشت، اما از طریق تحقیقات و مشارکت در سازمان‌های علمی، پدرش را در علم دنبال کرد. او در شورای انجمن سلطنتی لندن (که در سال ۱۷۶۵ به عضویت آن انتخاب شد) فعال بود.

علاقه و تخصص او در استفاده از ابزارهای علمی، او را به ریاست کمیته ای برای بررسی ابزارهای هواشناسی انجمن سلطنتی و کمک به ارزیابی ابزار رصدخانه رویال گرینویچ هدایت کرد. اولین مقاله او، هواهای ساختگی، در سال ۱۷۶۶ منتشر شد. کمیته‌های دیگری که او در آنها خدمت می‌کرد شامل کمیته مقالات، که مقالات را برای انتشار در مذاکذات فلسفی انجمن سلطنتی انتخاب می‌کرد، و کمیته‌های انتقال زهره (۱۷۶۹) برای جاذبه گرانشی کوه‌ها (۱۷۷۴)، و برای دستورالعمل‌های علمی برای سفر کنستانتین فیپس (۱۷۷۳) در جستجوی قطب شمال و گذرگاه شمال غربی بود. در سال ۱۷۷۳، هنری به عنوان متولی منتخب موزه بریتانیا به پدرش پیوست که زمان و تلاش زیادی را به آن اختصاص داد. اندکی پس از تأسیس مؤسسه سلطنتی بریتانیا، کاوندیش یک مدیر شد (۱۸۰۰) و به ویژه در آزمایشگاه، که در آنجا آزمایش‌های شیمیایی همفری دیوی را مشاهده کرد و در آن کمک کرد، علاقه‌مند شد.

کشفیات علمی

در بین تحقیقات وی، کشف هیدروژن، کشف ترکیب آب در سال ۱۷۸۴ و چگالی زمین در سال ۱۷۸۹ دیده می‌شود.

بخش بزرگی از کارهای کاوندیش تا اواخر سدهٔ نوزدهم که جیمز کلرک مکسول عهده‌دار ویرایش نوشته‌هایش برای انتشار شد، همچنان ناشناخته مانده‌بود و تا آن زمان بسیاری از آن‌ها به نام دیگران ثبت شده بود.[۵] آزمایش‌های او در زمینهٔ رسانایی الکتریکی، نزدیک به یک سده از زمان خود جلوتر بودند.[۵] کاوندیش در میان انبوه‌های کارهایی که انجام داد توانست قانون بقای انرژی، قانون اُهم، قانون دالتن برای فشارهای جزیی، قانون نسبت‌های متقابل ریشتر، قانون گازهای شارل و اصول رسانایی الکتریکی را کشف یا پیش‌بینی کند، اما کسی از این کشفیات او باخبر نشد.[۵] او همچنین سرنخ‌هایی از خود برجا گذاشت که مستقیماً به کشف گروه عناصر معروف به گازهای نجیب منجر شد.[۵]

تحقیقات در شیمی

در زمان مرگ پدرش، کاوندیش شروع به همکاری نزدیک با چارلز بلاگدن کرد، انجمنی که به بلاگدن کمک کرد تا به‌طور کامل وارد جامعه علمی لندن شود. در عوض، بلاگدن به دور نگه داشتن کاوندیش از جهان کمک کرد. کاوندیش کتاب و مقاله کمی منتشر کرد، اما دستاوردهای زیادی داشت. چندین زمینه تحقیقاتی، از جمله مکانیک، اپتیک، و مغناطیس، به‌طور گسترده در دست نوشته‌های او دیده می‌شود، اما به ندرت در آثار منتشر شده او دیده می‌شود. کاوندیش یکی از به اصطلاح شیمیدانان هواشناس قرن هجدهم و نوزدهم به همراه جوزف پریستلی، جوزف بلک و دانیل رادرفورد محسوب می‌شود. کاوندیش دریافت که یک گاز معین، عجیب و بسیار قابل اشتعال، که از آن به عنوان «هوای قابل اشتعال» یاد کرد، از اثر اسیدهای خاص بر روی فلزات خاص تولید می‌شود. این گاز هیدروژن بود که کاوندیش به درستی حدس زد که نسبت آن در آب دو به یک است.

اگرچه دیگران، مانند رابرت بویل، گاز هیدروژن را زودتر تهیه کرده بودند، اما اعتبار شناخت ماهیت عنصری آن معمولاً به کاوندیش داده می‌شود. در سال ۱۷۷۷، کاوندیش کشف کرد که هوای بازدمی توسط پستانداران به «هوای ثابت» (دی‌اکسید کربن) تبدیل می‌شود، نه به «هوای فلوژیستیک» همان‌طور که جوزف پریستلی پیش‌بینی کرده بود. همچنین با حل کردن قلیاها در اسیدها، کاوندیش دی‌اکسید کربن تولید کرد که همراه با گازهای دیگر در بطری‌هایی که روی آب یا جیوه معکوس شده بودند جمع‌آوری کرد. سپس حلالیت آنها در آب و وزن مخصوص آنها را اندازه‌گیری کرد و به قابلیت احتراق آنها اشاره کرد. او در مقاله خود در سال ۱۷۷۸ با عنوان «ملاحظات عمومی در مورد اسیدها» به این نتیجه رسید که هوای قابل تنفس اسیدیته را تشکیل می‌دهد. کاوندیش برای این مقاله مدال کوپلی انجمن سلطنتی را دریافت کرد. شیمی گاز در نیمه دوم قرن هجدهم اهمیت فزاینده ای داشت و برای اصلاح شیمی فرانسوی آنتوان لوران لاووازیه، که عموماً به عنوان انقلاب شیمیایی شناخته می‌شود، حیاتی شد.

در سال ۱۷۸۳، کاوندیش مقاله ای در مورد ایدیومتری (اندازه‌گیری خوبی گازها برای تنفس) منتشر کرد. او ادیومتر جدیدی از اختراع خود را توصیف کرد که با استفاده از روشی غیردقیق اندازه‌گیری گازها با وزن کردن آنها، بهترین نتایج را تا به امروز به دست آورد. سپس، پس از تکرار آزمایشی در سال ۱۷۸۱ که توسط پریستلی انجام شد، کاوندیش مقاله‌ای در مورد تولید آب خالص با سوزاندن هیدروژن در «هوای دفلوژیستیک شده» (هوا در فرایند احتراق، که اکنون به نام اکسیژن شناخته می‌شود) منتشر کرد. کاوندیش به این نتیجه رسید که سوختن هیدروژن به جای سنتز شدن، باعث متراکم شدن آب از هوا می‌شود. برخی از فیزیکدانان هیدروژن را به عنوان فلوژیستون خالص تفسیر کردند. کاوندیش یافته‌های خود را حداکثر تا مارس ۱۷۸۳ به پریستلی گزارش کرد، اما آنها را تا سال بعد منتشر نکرد. مخترع اسکاتلندی جیمز وات مقاله ای در مورد ترکیب آب در سال ۱۷۸۳ منتشر کرد. بحث و جدل در مورد اینکه چه کسی اولین بار این کشف را انجام داد، آغاز شد.

در سال ۱۷۸۵، کاوندیش ترکیب هوای معمولی (یعنی جوی) را بررسی کرد و نتایج بسیار دقیقی به دست آورد. او آزمایش‌هایی انجام داد که در آن‌ها هیدروژن و هوای معمولی با نسبت‌های شناخته شده ترکیب شدند و سپس با جرقه‌ای از الکتریسیته منفجر شدند. علاوه بر این، او همچنین آزمایشی را توصیف کرد که در آن توانست با اصطلاحات مدرن، گازهای اکسیژن و نیتروژن را از یک نمونه هوای اتمسفر حذف کند تا زمانی که فقط حباب کوچکی از گاز واکنش نداده در نمونه اصلی باقی بماند. کاوندیش با استفاده از مشاهدات خود مشاهده کرد که وقتی مقدار هوای فلوژیستی (نیتروژن) و هوای تخلیه شده (اکسیژن) را تعیین کرد، حجمی از گاز به میزان ۱/۱۲۰ حجم اولیه نیتروژن باقی می‌ماند. با اندازه‌گیری‌های دقیق، او به این نتیجه رسید که «هوای معمولی شامل یک قسمت هوای تخلیه‌شده [اکسیژن]، مخلوط با چهار [نیتروژن] فلوژیست‌شده است».

در دهه ۱۸۹۰(حدود ۱۰۰ سال بعد) دو فیزیکدان انگلیسی، ویلیام رمزی و لرد ریلی، متوجه شدند که گاز بی اثر تازه کشف شده آنها، آرگون، مسئول باقیمانده مشکل ساز کاوندیش است. او خطایی نکرده بود. کاری که او انجام داده بود انجام آزمایش‌های کمّی دقیق با استفاده از ابزارها و روش‌های استاندارد شده با هدف نتایج تکرارپذیر بود. میانگین نتیجه چندین آزمایش را در نظر گرفت. و منابع خطا را شناسایی و مجاز کرد. ترازویی که او استفاده کرد و توسط صنعتگری به نام هریسون ساخته شد، اولین ترازوی دقیق قرن هجدهم بود و به اندازه ترازو لاووازیه (که با دقت یک در ۴۰۰۰۰۰ اندازه می‌گیرد) دقیق بود. کاوندیش با سازندگان دستگاه خود کار کرد و به‌طور کلی دستگاه‌های موجود را بهبود بخشید تا دستگاه‌های کاملاً جدید را اختراع کند.

همان‌طور که در بالا اشاره شد، کاوندیش از زبان نظریه قدیمی فلوژیستون در شیمی استفاده کرد. در سال ۱۷۸۷، او یکی از اولین کسانی بود که در خارج از فرانسه به نظریه جدید ضد فلوژیستی لاووازیه روی آورد، اگرچه در مورد نامگذاری نظریه جدید تردید داشت. پایه ابتدایی کاوندیش که در چارچوب مکانیسم نیوتنی کار می‌کرد، در دهه ۱۷۶۰ به مسئله ماهیت گرما پرداخت و گرما را نتیجه حرکت ماده توضیح داد.

در سال ۱۷۸۳، او مقاله‌ای دربارهٔ دمای انجماد جیوه منتشر کرد و در آن مقاله از ایده گرمای نهان استفاده کرد، اگرچه او از این اصطلاح استفاده نکرد زیرا معتقد بود که این اصطلاح به معنای پذیرش نظریه مادیت گرما است. او مشاهدات خود را در مقاله خود در سال ۱۷۸۴ به صراحت بیان کرد. او در ادامه یک نظریه عمومی گرما را توسعه داد که نسخه خطی آن نظریه به‌طور متقاعدکننده ای به اواخر دهه ۱۷۸۰ تاریخ گذاری شده است. نظریه او در عین حال ریاضی و مکانیکی بود: این نظریه حاوی اصل بقای گرما (که بعداً به عنوان نمونه ای از بقای انرژی شناخته شد) و حتی مفهوم (اگرچه نه برچسب) معادل مکانیکی گرما را شامل می‌شد.

پژوهش‌ها در الکتریسیته

آزمایش‌های الکتریکی و شیمیایی کاوندیش، مانند آزمایش روی گرما، زمانی آغاز شده بود که او با پدرش در آزمایشگاهی در خانه‌شان در لندن زندگی می‌کرد. لرد چارلز کاوندیش در سال ۱۷۸۳ درگذشت و تقریباً تمام دارایی بسیار قابل توجه خود را به هنری واگذار کرد. نظریه جامع الکتریسیته کاوندیش نیز مانند نظریه گرما، از نظر شکلی ریاضی بود و مبتنی بر آزمایش‌های کمّی دقیق بود. او با همکاری همکارش، تیموتی لین، یک ماهی اژدر مصنوعی ساخت که می‌توانست شوک‌های الکتریکی ایجاد کند تا نشان دهد که منبع شوک این ماهی‌ها برق است. او نسخه اولیه‌ای از نظریه الکتریسیته خود را در سال ۱۷۷۱ منتشر کرد که بر اساس یک سیال الکتریکی گسترده که فشار وارد می‌کرد، بود. او نشان داد که اگر شدت نیروی الکتریکی با فاصله نسبت معکوس داشته باشد، سیال الکتریکی بیشتر از مقدار مورد نیاز برای خنثی الکتریکی روی سطح بیرونی یک کره برق‌دار قرار می‌گیرد. سپس او این را به صورت تجربی تأیید کرد. کاوندیش پس از این مقاله اولیه به کار بر روی برق ادامه داد، اما او چیزی در مورد این موضوع منتشر نکرد.

کاوندیش مقالاتی در مورد موضوعات الکتریکی برای انجمن سلطنتی نوشت اما بخش اعظم آزمایش‌های الکتریکی او شناخته نشد تا اینکه یک قرن بعد، در سال ۱۸۷۹ توسط جیمز کلرک ماکسول جمع‌آوری و منتشر شد. با همین نتایج اعتبار دارد. مقالات الکتریکی کاوندیش از معاملات فلسفی انجمن سلطنتی لندن، همراه با اکثر دست‌نوشته‌های برقی او، در مقالات علمی افتخاری هنری کاوندیش، F.R.S تجدید چاپ شده است. (۱۹۲۱). طبق نسخه ۱۹۱۱ دانشنامهٔ بریتانیکا، در میان اکتشافات کاوندیش مفهوم پتانسیل الکتریکی (که او آن را «درجه الکتریسیته شدن» نامید)، یک واحد اولیه خازن (کره ای به قطر یک اینچ)، فرمول برای ظرفیت خازن صفحه ای، مفهوم ثابت دی الکتریک یک ماده، رابطه بین پتانسیل الکتریکی و جریان (که اکنون قانون اهم نامیده می‌شود) (۱۷۸۱)، قوانینی برای تقسیم جریان در مدارهای موازی (اکنون به چارلز نسبت داده می‌شود. وتستون)، و قانون مربع معکوس تغییر نیروی الکتریکی با فاصله، که اکنون قانون کولن نامیده می‌شود.

شخصیت و میراث

کاوندیش دو ثروت را به ارث برد که به قدری بزرگ بودند که ژان باپتیست بیو او را «ثروتمندترین دانشمندان و آگاه‌ترین ثروتمندان» نامید. کاوندیش در زمان مرگش بزرگ‌ترین سپرده گذار در بانک انگلستان بود. او مردی خجالتی بود که از جامعه فراری بود و تا جایی که می‌توانست از آن دوری می‌کرد. او می‌توانست در آن واحد تنها با یک نفر صحبت کند، آن هم در صورتی که آن شخص آشنا و مرد بود. او کم صحبت می‌کرد، همیشه کت و شلوار قدیمی می‌پوشید و هیچ وابستگی عمیق شخصی در خارج از خانواده‌اش پیدا نمی‌کرد. کاوندیش کم حرف و منزوی بود و بسیاری او را عجیب و غریب می‌دانستند. او تنها از طریق یادداشت با خدمتکاران زن خود ارتباط برقرار می‌کرد. طبق یک روایت، کاوندیش یک راه‌پله پشتی به خانه خود اضافه کرد تا از برخورد با خدمتکار خود پرهیز کند، زیرا او به ویژه از زنان خجالت می‌کشید. گزارش‌های معاصر از شخصیت او باعث شده است که برخی از مفسران مدرن، مانند الیور ساکس، حدس بزنند که او به سندرم آسپرگر، نوعی از اوتیسم مبتلا بوده است.

تنها حضور اجتماعی او باشگاه جامعه سلطنتی بود که اعضای آن قبل از جلسات هفتگی با هم شام می‌خوردند. کاوندیش به ندرت این جلسات را از دست می‌داد و عمیقاً مورد احترام معاصرانش بود. با این حال، خجالتی بودن او باعث می‌شد کسانی که "نظرات او را می‌جویند… فقط با خودشان صحبت کنند. اگر اظهارات آنها … شایسته بود، ممکن بود پاسخی زمزمه‌ای دریافت کنند، اما اغلب صدای جیر جیر غمگینی (صدای او) را می‌شنیدند. (به نظر می‌رسد که صدای زیری داشته است) و برای یافتن یک جای خالی واقعی و چهرهٔ کاوندیش که در حال فرار برای یافتن گوشه ای آرام تر بود، رو به رو می‌شدند.». دیدگاه‌های مذهبی کاوندیش نیز برای زمان او عجیب و غریب تلقی می‌شد. او را ندانم‌گرا می‌دانستند. همانطور که زندگینامه نویس او، جورج ویلسون، اظهار می‌کند: "او هیچ مذهبی نداشت."

چیدمان محل سکونت او تنها کسری از فضا را برای آسایش شخصی در نظر گرفته بود، زیرا کتابخانه‌اش جدا بود، اتاق‌های بالا و چمن‌زار برای رصدهای نجومی و اتاق نشیمن او آزمایشگاهی بود با یک فورج در اتاق مجاور. او همچنین از جمع‌آوری اثاثیه خوب لذت می‌برد، که نمونه آن خرید مجموعه‌ای از «ده صندلی چوبی منبت کاری شده با کاناپه پاچه‌دار کابریولی مشابه» بود.

کاوندیش به دلیل رفتار غیراجتماعی و مخفیانه‌اش، اغلب از انتشار آثارش اجتناب می‌کرد و بسیاری از یافته‌های او حتی به دانشمندان همکارش هم گفته نمی‌شد. در اواخر قرن نوزدهم، مدت‌ها پس از مرگش، جیمز کلرک ماکسول به بررسی مقالات کاوندیش پرداخت و مشاهدات و نتایجی را یافت که به دیگران نسبت داده شده بود. نمونه‌هایی از آنچه در اکتشافات یا پیش‌بینی‌های کاوندیش گنجانده شد، قانون نسبت‌های متقابل ریشتر، قانون اهم، قانون فشارهای جزئی دالتون، اصول هدایت الکتریکی (از جمله قانون کولن) و قانون گازهای چارلز بود. نسخه خطی «حرارت» که به‌طور آزمایشی بین سال‌های ۱۷۸۳و ۱۷۹۰ برمی‌گردد، یک «نظریه مکانیکی گرما» را توصیف می‌کند. تا به حال ناشناخته، نسخه خطی در اوایل قرن ۲۱ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. راسل مک کورماخ، مورخ علم، پیشنهاد کرد که «گرما» تنها اثر قرن هجدهم است که ترمودینامیک را پیش‌بینی می‌کند. فیزیکدان نظری دیتریش بلیتز به این نتیجه رسید که در این اثر کاوندیش «ماهیت گرما را اساساً درست دریافت کرده است».

همان‌طور که کاوندیش آزمایش معروف خود را در مورد چگالی زمین در یک ساختمان بیرونی در باغ ملک خود در Clapham Common انجام می‌داد، همسایگان او به ساختمان اشاره می‌کردند و به فرزندان خود می‌گفتند که اینجا جایی است که دنیا وزن می‌شود. به افتخار دستاوردهای هنری کاوندیش و به دلیل وقف اعطا شده توسط ویلیام کاوندیش، بستگان هنری، هفتمین دوک دوونشایر، آزمایشگاه فیزیک دانشگاه کمبریج توسط ماکسول، اولین استاد فیزیک کاوندیش و از تحسین‌کنندگان کار کاوندیش، آزمایشگاه کاوندیش نام گرفت.

مرگ

کاوندیش در ۲۴ فوریه ۱۸۱۰ در کلافام درگذشت (به عنوان یکی از ثروتمندترین مردان بریتانیا) و همراه با بسیاری از اجدادش در کلیسایی که اکنون کلیسای جامع دربی نام دارد به خاک سپرده شد. جاده ای که در دربی در آن زندگی می‌کرد به نام او نامگذاری شده است. آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج توسط یکی از بستگان بعدی کاوندیش، ویلیام کاوندیش، هفتمین دوک دوونشایر (رئیس دانشگاه از ۱۸۶۱تا ۱۸۹۱) وقف شد.

پانویس

  1. «Senmerv - هیدروژن». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ مه ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۳ آوریل ۲۰۱۱.
  2. "Cavendish, Henry (CVNS749H)". A Cambridge Alumni Database. University of Cambridge.
  3. Wilson, George (1851). "1". The life of the Hon. Henry Cavendish. Cavendish Society. pp. 17.
  4. بیل برایسن، تاریخچهٔ تقریباً همه چیز، برگردان محمدتقی فرامرزی، صفحهٔ ۸۲.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ بیل برایسن، تاریخچهٔ تقریباً همه چیز، برگردان محمدتقی فرامرزی، صفحهٔ ۸۴.

منابع

  • برایسن، بیل (۱۳۸۸). تاریخچهٔ تقریباً همه چیز. ترجمهٔ محمدتقی فرامرزی. تهران: انتشارات مازیار. شابک ۹۶۴-۵۶۷۶-۴۸-۷.

Read other articles:

Gilroy Garlic Festival le 6 août 2018 Le festival de l'ail de Gilroy (Gilroy Garlic Festival en anglais) est un festival gastronomique consacré à l'ail organisé chaque année à Gilroy, ville californienne célèbre pour sa production d'ail. Le festival, fondé en 1979, se déroule sur trois jours, le dernier week-end du mois de juillet. Durant toute la durée des festivités, plusieurs dizaines d'exposants proposent au public des spécialités culinaires autour de l'ail, aussi diverses e...

 

1983 film by David Cronenberg The Dead ZoneTheatrical release posterDirected byDavid CronenbergScreenplay byJeffrey BoamBased onThe Dead Zoneby Stephen KingProduced byDebra Hill[1]Starring Christopher Walken Brooke Adams Tom Skerritt Herbert Lom Anthony Zerbe Colleen Dewhurst Martin Sheen CinematographyMark IrwinEdited byRonald SandersMusic byMichael KamenProductioncompanyDino De Laurentiis Company[1]Distributed byParamount Pictures[1]Release date October 21, ...

 

Peragaan pergerakan buku munculan Buku munculan sering digunakan untuk buku apa pun dengan halaman tiga dimensi. Kartu ucapan tiga dimensi juga termasuk karena menggunakan teknik yang sama.[1] Jenis Diagram geometris prinsip dasar buku munculan: jajaran genjang. Desain dan pembuatan buku-buku dalam seni kadang-kadang disebut teknik kertas. Penggunaan ini tidak boleh disamakan dengan teknik kertas tradisional, rekayasa sistem untuk menghasilkan produk kertas secara besar-besaran. Aspek...

2022 Indian filmSwathi MuthyamTheatrical release posterDirected byLakshman K. KrishnaWritten byS. V. Raghav Reddy (Dialogues)Screenplay byLakshman K. KrishnaProduced bySuryadevara Naga VamsiStarringBellamkonda Ganesh Varsha BollammaVennela KishoreCinematographySuryaaEdited byNaveen NooliMusic byMahati Swara SagarProductioncompaniesSithara EntertainmentsFortune Four CinemasRelease date 5 October 2022 (2022-10-05) Running time114 minutesCountryIndiaLanguageTelugu Swathi Muthyam (...

 

Affiche du Manchukuo encourageant l'harmonie entre les Japonais, les Chinois et les Mandchou. La légende dit : « Avec l'aide du Japon, de la Chine et du Mandchoukouo, le monde peut être en paix ». Les drapeaux représentés sont, de gauche à droite : le Drapeau du Mandchoukouo; le drapeau du Japon et le drapeau à cinq couleurs. La propagande japonaise durant la Seconde Guerre mondiale est conçue pour aider le gouvernement japonais au pouvoir durant cette période. B...

 

Coulevrines moyennes (Middle culverins), French work at the time of Francis I, 1520, caliber: 82mm and 77mm, length: 295cm, weight 617kg, ammunition: 1.5kg iron ball. A Fauconneau, which was to become the smallest of the Calibres de France. Bronze, French manufacture, 1510. Caliber: 32mm, length: 106cm, weight: 25kg, ammunition: iron ball. The Calibres de France (French calibers) was a system of standardization of cannons in France, established by King Francis I of France from about 1525.[...

هذه المقالة يتيمة إذ تصل إليها مقالات أخرى قليلة جدًا. فضلًا، ساعد بإضافة وصلة إليها في مقالات متعلقة بها. (نوفمبر 2020) صاحبة السمو الملكي الأميرة فهدة بنت فهد بن خالد آل سعود معلومات شخصية الميلاد سنة 1991 (العمر 31–32 سنة)  مواطنة السعودية  عائلة آل سعود  تعديل مصدري - ...

 

1989 novel by Donald Hamilton This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed.Find sources: The Frighteners novel – news · newspapers · books · scholar · JSTOR (May 2019) (Learn how and when to remove this template message) The Frighteners 1989 paperback editionAuthorDonald HamiltonCountryUnited StatesLanguageEnglish...

 

Католицька церква в Алба́ніїТип католицька церква в регіоніdКласифікація Католицька церкваТеологія Католицьке богослов'яСтруктура Дієцезії: 4Парафії 72Учасники 235 000 осіб (2004; 9,55%)Священики 48 (2004)  Католицька церква в Албанії у Вікісховищі Като́лицька це́рква в Алба...

Не следует путать с ЧГИФК — Челябинским государственным институтом физической культуры (ныне Уральский государственный университет физической культуры). Чайковская государственная академия физической культуры и спорта(ЧГАФКиС) Прежнее название Чайковский госуда...

 

2013 American filmBest Kept SecretDirected bySamantha BuckProduced byDanielle Di GiacomoCinematographyNara GarberEdited byFrancisco BelloMatt PosorskeMusic byBrian SatzDistributed byArgot PicturesRelease date May 4, 2013 (2013-05-04) Running time85 minutesCountryUnited StatesLanguageEnglish Best Kept Secret is a 2013 American documentary film that was directed by Samantha Buck and produced by Danielle DiGiacomo.[1] The film aired as part of POV on PBS and focuses on a s...

 

46°56′00″N 26°22′11″E / 46.93332°N 26.3698°E / 46.93332; 26.3698 Petru Rareș National College The Petru Rareș National College (Colegiul Național Petru Rareș) is the oldest high school in Piatra Neamț, Romania. The school building dates to 1890–1892, and is classified as a historic monument by Romania's Ministry of Culture and Religious Affairs.[1] Alumni Dumitru Almaș Dumitru Coroamă Ilie Crețulescu Nicolae Dăscălescu Constantin Lăcăt...

Campeonato de Primera División B 1949Primera División BDatos generalesSede ArgentinaFecha 1949Fecha de inicio 23 de abrilFecha de cierre 7 de eneroEdición XVIOrganizador Asociación del Fútbol ArgentinoPalmarésCampeón QuilmesSubcampeón Colón de Santa FeTercero Unión de Santa FeDatos estadísticosParticipantes 21Partidos 420Goles 1724 (4,1 por partido)Mejor ataque Quilmes (118 goles)Mejor defensa Colón de Santa Fe (47 goles) Intercambio de plazas Ascenso(s): Quilmes Descenso(s): Excu...

 

2005 California wildfire Topanga FireA NASA satellite image of the Topanga Fire as seen from space, on September 29, 2005.LocationSanta Susana Mountains,Simi Hills,Southern CaliforniaStatistics[1]Cost$15.8 million (2005 USD)Date(s)September 28, 2005 (2005-09-28) – October 6, 2005 (2005-10-06)Burned area24,175 acres (97.8 km2)Non-fatal injuries31 View of the wildfire from the top of the Topanga Canyon. The Topanga Fire was a wildfire that ignited on...

 

2016 filmBlood Is BloodDirected byStuart SauvarinWritten byStuart SauvarinProduced byNoah C. HaeussnerStarring Fiona Dourif Daniel DiTomasso Kate French Caitlin Harris Teni Panosian Music byTobias EnhusDistributed byMulticom Entertainment Group & ThrillGoreTVRelease date September 1, 2016 (2016-09-01) Running time82 minutes Blood Is Blood is a 2016 horror film written and directed by Stuart Sauvarin and starring Fiona Dourif, Andrew James Allen, Daniel DiTomasso, Kate Frenc...

2003 single by Sophie Monk One Breath AwaySingle by Sophie Monkfrom the album Calendar Girl Released21 July 2003 (2003-07-21)[1]Recorded2003GenrePopLength3:41LabelWEASongwriter(s)Paul Barry, Mark Taylor, Steve TorchProducer(s)Gary MillerSophie Monk singles chronology Get the Music On (2003) One Breath Away (2003) One Breath Away is a pop ballad song by Australian singer Sophie Monk, released as the third single from her debut album, Calendar Girl (2003), on 21 July 2003...

 

Social dance between father and daughter The examples and perspective in this article deal primarily with the United States and do not represent a worldwide view of the subject. You may improve this article, discuss the issue on the talk page, or create a new article, as appropriate. (February 2020) (Learn how and when to remove this template message) Father with his daughter at a father–daughter dance A father–daughter dance is a dance between a father and his daughter. Father–daughter...

 

Albert Wichgreve, auch Albrecht Wichgreve, latinisiert Albertus Wichgrevius (* um 1575 in Hamburg; † 1619 in Allermöhe) war ein deutscher evangelisch-lutherischer Theologe und neulateinischer Dichter des 16. Jahrhunderts. Inhaltsverzeichnis 1 Leben 2 Werke (Auswahl) 3 Literatur 4 Weblinks 5 Einzelnachweise Leben Albert Wichgreve wurde um 1575 als Sohn des Predigers Henning Wichgreve in Hamburg geboren. Ab dem Wintersemester 1590/91 studierte er unter Rektor Wilhelm Lauremberg Philologie un...

Species of tree American chestnut American chestnut leaves and nuts Conservation status Critically Endangered (IUCN 3.1)[1] Vulnerable (NatureServe)[2] Scientific classification Kingdom: Plantae Clade: Tracheophytes Clade: Angiosperms Clade: Eudicots Clade: Rosids Order: Fagales Family: Fagaceae Genus: Castanea Species: C. dentata Binomial name Castanea dentata(Marsh.) Borkh. Natural range of Castanea dentata The American chestnut (Castanea dentata) is a large, ...

 

هذه المقالة بحاجة لصندوق معلومات. فضلًا ساعد في تحسين هذه المقالة بإضافة صندوق معلومات مخصص إليها. التنكس القشري القاعدي (سي بي دي) هو مرض تنكسي عصبي نادر يصيب كلًا من القشرة المخية والعقد القاعدية.[1] تبدأ أعراض «سي بي دي» نموذجيًا لدى المرضى في عمر 50 حتى 70 عامًا، ويصل مت...

 

Strategi Solo vs Squad di Free Fire: Cara Menang Mudah!