ایالات متحده در طول تاریخ خود درگیر مداخلات بیشماری در خارج بوده است. در ایالات متحده دو طرز فکر غالب در مورد سیاست خارجی وجود داشته است، مداخله گرایی و عدم مداخله که به ترتیب مداخله خارجی، نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی را تشویق یا دلسرد میکنند.
قرن نوزدهم ریشههای مداخله گرایی ایالات متحده را شکل داد، که در آن زمان بیشتر تحت تأثیر فرصتهای اقتصادی در اقیانوس آرام و آمریکای لاتین تحت کنترل اسپانیا همراه با دکترین مونرو بود، که بر اساس آن سیاست ایالات متحده مقاومت در برابر استعمار اروپایی در نیمکره غربی بود.
اولین و دومین جنگهای بربری در اوایل قرن نوزدهم اولین جنگهای خارجی بود که توسط ایالات متحده پس از استقلال انجام شد. جنگ بربری که علیه ایالات بربری شمال آفریقا انجام شد، هدفش پایان دادن به دزدی دریایی در برابر کشتیهای با پرچم آمریکا در دریای مدیترانه، شبیه به شبه جنگ با جمهوری فرانسه بود.[۱]
تأسیس لیبریا بهطور خصوصی توسط گروههای آمریکایی، در درجه اول انجمن استعمار آمریکا حمایت مالی میشد، اما این کشور از حمایت و همکاری غیررسمی دولت ایالات متحده برخوردار بود.[۲]
ایالات متحده همچنین به تعداد زیادی از کشورها و جنبشهایی که مخالف قدرتهای محور بودند، حمایت اقتصادی داد. این شامل برنامه وام و اجاره بود، که طیف گستردهای از منابع و سلاح را به بسیاری از کشورها، به ویژه انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی «قرض داد» که ظاهراً پس از جنگ بازپرداخت شود. در عمل، ایالات متحده غالباً برای بازپرداخت فشار نیاورد یا کالاها را با قیمت اسمی مانند ۱۰٪ ارزش آنها «فروخت». همچنین کمکهای قابل توجهی به فرانسه و تایوان و جنبشهای مقاومت در کشورهای تحت اشغال محور ارسال شد.
جنگ سرد
پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده در سال ۱۹۴۹ برای مقاومت در برابر گسترش کمونیسم به تشکیل پیمان آتلانتیک شمالی کمک کرد و از جنبشهای مقاومت و مخالفان در رژیمهای کمونیستی اروپای مرکزی و شرقی و اتحاد جماهیر شوروی در دوره ای که معروف به جنگ سرد است حمایت کرد. یک نمونه، عملیات ضد جاسوسی پس از کشف پرونده خداحافظی است که برخی معتقدند در سقوط رژیم شوروی نقش داشتهاست.[۳][۴] پس از آنکه ژوزف استالینمحاصره برلین را کلید زد،[۵] ایالات متحده، انگلیس، فرانسه، کانادا، استرالیا، نیوزیلند و چندین کشور دیگر " انتقال عظیم هوایی برلین" گسترده را آغاز کردند و برلین غربی را با بیش از ۴۷۰۰ تن مایحتاج روزانه تأمین میکردند.[۶] خلبان نیروی هوایی ایالات متحده گیل هالورسن " عملیات ویتلز " را شروع کرد که به کودکان آلمانی آب نبات عرضه میکرد.[۷] در ماه مه ۱۹۴۹، استالین عقبنشینی کرد و محاصره را رفع کرد.[۸][۹] ایالات متحده میلیاردها دلار برای بازسازی اروپا و کمک به توسعه جهانی از طریق برنامههایی مانند طرح مارشال هزینه کرد.
پس از جنگ سرد
در سالهای ۱۹۹۰–۹۱، ایالات متحده پس از یک سری مذاکرات ناموفق دیپلماتیک در کویت مداخله کرد و رهبری ائتلافی را برای دفع نیروهای متجاوز عراقی به رهبری صدام دیکتاتور عراق در جنگ خلیج فارس انجام داد. در ۲۶ فوریه ۱۹۹۱، ائتلاف موفق به بیرون راندن نیروهای عراقی شد. ایالات متحده، انگلیس و فرانسه به درخواستهای شیعه و کردهای مشهور در مورد مناطق ممنوع پرواز ممنوع پاسخ دادند و مداخله کردند و مناطق ممنوع پرواز را در جنوب و شمال عراق ایجاد کردند تا از جمعیت شیعه و کرد در برابر رژیم صدام محافظت کنند. مناطق پرواز ممنوع دسترسی صدام را به شمال کردنشین این کشور قطع کردند و در واقع به کردها خودمختاری اعطا کردند که تا زمان حمله سال ۲۰۰۳ به عراق به مدت ۱۲ سال فعال بودند.
در زمان رئیسجمهور بیل کلینتون، ایالات متحده در عملیات دمکراسی را به پادار، از مأموریتهای سازمان ملل متحد برای بازگرداندن رئیسجمهور منتخب هائیتی، ژان برتراند آریستید به قدرت، پس از کودتای نظامی شرکت کرد.[۱۰] در سال ۱۹۹۵، کلینتون به هواپیماهای آمریکا و ناتو دستور داد تا به اهداف صرب در بوسنی برای جلوگیری از حملات به مناطق امن سازمان ملل و فشار دادن آنها به توافق صلح حمله کنند. کلینتون در اواخر سال ۱۹۹۵ نیروهای حافظ صلح آمریکایی را به بوسنی اعزام کرد تا توافقنامه دیتون متعاقب را به پا دارند. کلینتون در واکنش به بمبگذاریهای القاعدهدر سال ۱۹۹۸ در سفارتهای ایالات متحده در آفریقای شرقی که منجر به کشته شدن دهها آمریکایی و صدها آفریقایی شد، دستور حمله موشکی کروز به اهداف در افغانستان و سودان را صادر کرد. هدف نخست کارخانه دارویی الشیفا سودان، مظنون به کمک به اسامه بن لادن در ساخت سلاحهای شیمیایی بود. دومین هدف اردوگاههای آموزش تروریستی بن لادن در افغانستان بود.[۱۱]
سیا در تلاش ناکام کودتای ۱۹۹۶ علیه صدام حسین نقش داشت.[۱۴]
جنگ با ترور و بهار عربی
پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، در دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، ایالات متحده و ناتو جنگ علیه تروریسم را آغاز کردند، که شاهد مداخله ای برای ساقط کردن دولت طالباندر جنگ افغانستان و آغاز حملات پهپادی و عملیات ویژه در افغانستان، پاکستان، یمن و سومالی علیه اهداف مشکوک تروریستی بود.[۱۵][۱۶] در سال ۲۰۰۳، ایالات متحده و ائتلاف چند ملیتی برای برکناری صدام حسین به عراقحمله کردند. به تاریخ سال ۲۰۲۴ افغانستان همچنان میزبان عملیات مبارزه با تروریسم و ضد شورش آمریکا و ناتو تحت نظارت عملیات پشتیبانی قاطع و عملیات نگهبان آزادی است، در حالی که جنگ عراق رسماً در ۱۸ دسامبر سال ۲۰۱۱ پایان یافت. در کلمبیای جنگ زده، ایالات متحده از مقادیر زیادی کمک استفاده کرده و آموزشهای ضد شورش را برای تقویت ثبات و کاهش خشونت ، در آنچه «موفقیت آمیزترین تمرین ملت سازی در این قرن توسط ایالات متحده» خوانده شده، ارائه دادهاست.[۱۷]
↑Nash, Gary B. "The Next Steps: The Marshall Plan, NATO, and NSC-68." The American People: Creating a Nation and a Society. New York: Pearson Longman, 2008. P 828.
↑Cohen, William (April 7, 1999). "Secretary Cohen's Press Conference at NATO Headquarters «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ مه ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۹ ژوئن ۲۰۲۱.". Retrieved August 30, 2011.