محمود عسگریزاده در سال ۱۳۲۵ در شهر اراک زاده شد. او در همان زمان کودکی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. عسگریزاده همچون پدر برای بدست آوردن مخارج تحصیل و زندگی به کارگری در کارخانهها رو آورده بود. در سال ۴۳ ابتدا درخواستی برای کسب بورسیه در دانشگاه پاتریس لومومبا روسیه میدهد که پذیرفته نمیشود اما پس از آن با بورس دولت پهلوی وارد مدرسه عالی بازرگانی میشود. او در دانشگاه فردی فعال بود و در بسیاری از اعتصابات دانشجویی و حرکتهای سیاسی نقش مهمی ایفا میکرد. عسگریزاده حتی یکبار به بهانهٔ ساماندهی اعتراضات از دانشگاه اخراج شد ولی طولی نکشید که با فشار دانشجویان به مدیران دانشگاه مجدداً به تحصیل مشغول میشود. در سال ۴۶ به خدمت سربازی میرود و پس از پایان خدمت به کار در کارخانه ماشینسازی تهران و تبریز مشغول میشود. در سال ۴۶ بهواسطهٔ برقراری ارتباط با سعید محسن و ناصر صادق به حلقهٔ اولیه سازمان انقلابی مجاهدین خلق میپیوندد و وارد «گروه ایدئولوژی»
و سپس «گروه اطلاعات» میشود.[پانویس ۱][پانویس ۲]
محمود عسگریزاده تلاش بسیار زیادی در گسترش و آموزش ایدئولوژی بهویژه در تدوین منش اقتصادیِ مجاهدین میکند. او علاوه بر تدریس و آموزش دانش اقتصاد، یکی از تاثیرگذارترین کتابهای اقتصادی زمان خود را به نگارش درمیآورد که به گفتهٔ عدهٔ زیادی از انقلابیونِ جوان، این کتاب که در ابتدا با نام «جزوهٔ اقتصاد» و سپس با عنوان «اقتصاد به زبان ساده» منتشر میشود، تأثیرات فراوانی بر روی آنها حتی افراد خارج از سازمان میگذارد.[پانویس ۳]او همچنین در بخشی از فعالیتهای خود در سازمان، مسئول بخش «اطلاعات و شناسایی» نیز بوده است. عسگریزاده بهواسطهٔ مطالعات آثار نظامی و پلیسی و نیز طبق وظیفهٔ خود، دستاوردهای اطلاعاتی و شناسایی و اصول مخفیکاری زیادی را برای سازمان مجاهدین به ارمغان میآورد. شناسایی محل زندگی و کار اعضای ساواک و آموزش اصول پنهانکاری و فرار از دست پلیس به اعضا از دیگر فعالیتهای مهم عسگریزاده بود.[۱][پانویس ۴]
اقتصاد به زبان ساده
جزوهٔ اقتصاد به زبان ساده محصول تلاشهای گروه ایدئولوژی به سرپرستی محمود عسگریزاده بود. این کتاب که پایهگذار نگاه اقتصادی مجاهدین میباشد را تلخیصی از دو اثر دسته دوم مارکسیستی به نامهای «اصول علم اقتصاد» نوشتهٔ عبدالحسین نوشین و «جامعهشناسی» احمد قاسمی تهرانی میدانند. اقتصاد به زبان ساده ملغمهای است از آیات قرآنی که با اقتصاد سیاسی مارکسیستی و روش تحلیلی ماتریالیسم دیالکتیکی ترکیب و تفسیر شدهاست. اکبر هاشمی رفسنجانی در این باره میگوید:
مسئله سوم اقتصاد است، اقتصاد به زبان ساده که کتابی بود به ما دادند برای مطالعه، [کتاب] شیرهٔ کشیدهٔ همان کاپیتال مارکس است، یعنی یک کسی کاپیتال مارکس را خوانده و از آن یک خلاصه به صورت فهرست درآورده، اسمش را گذاشته اقتصاد به زبان ساده [و گفته] اقتصادی غیر از اقتصاد مارکسیستی نیست…
عبدالله محسن نیز دربارهٔ عسگریزاده و اقتصاد به زبان ساده بیان میکند که تخصص عسگریزاده اقتصاد بود و او برای آموزش هر مطلبی ابتدا یک آیه از قرآن (بعضاً اشتباه) میخواند و سپس به تفسیر آن میپرداخت.
همانطور که اشاره شد این اثر که خلاصهای از چند کتاب مارکسیستی بود بیان میداشت که در جامعهٔ اسلامی، مالکیت خصوصی بر ابزار و سرمایه باید از بین برود و به «دولت» منتقل شود. همچنین او در این کتاب تحلیلی از طبقات اجتماعی ایران نیز ارائه میدهد که در برخی موارد دچار خطاهای فراوان است. او جامعهٔ ایران را متشکل از سه طبقه میدانست: ۱)طبقهٔ حاکم. این طبقه پس از انقلاب سفید در دست بورژوازی کومپرادور یا همان سرمایهدار وابسته بود.
۲)طبقهٔ دهقان. این طبقه پس از انقلاب سفید تبدیل به خرده بورژوازی شده بود و رو به زوال میرفت. ۳)طبقهٔ کارگر. عسگریزاده و به تبع آن سازمان، این طبقه را مترقی و انقلابیترین طبقهٔ ایران میدانست که پس از انقلاب نیز لاجرم این طبقه، دیکتاتوری پرولتاریا را تشکیل میدهد.[پانویس ۶]
↑در بسیاری از منابع همچون کتاب ایران بین دو انقلاب اثر ارواند آبراهامیان (صفحهٔ ۶۰۴) و سایت سازمان مجاهدین خلق، عسگریزاده را با لقب بنیانگذار معرفی کردهاند.
پانویس
↑ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان. صفحهٔ ۶۰۴
↑سازمان مجاهدین خلق؛ از پیدایی تا فرجام، جمعی از پژوهشگران. صفحهٔ ۴۴٣
↑سازمان مجاهدین خلق؛ از پیدایی تا فرجام، جمعی از پژوهشگران. صفحهٔ ۳۵۰