داستان هفت روز از زندگی دزدی است که تازه از زندان آزاد شده و طلاق همسرش و دوری تنها دخترش او را در شرایط بدی قرار داده است. مرد جوان در اولین صبح پس از آزادی تصمیم گرفته دزدی را کنار بگذارد. دوری کردن از وسوسههای دزدی دیری نمیپاید و روزهای بعد که گرسنگی امان مرد جوان را بریده؛ او را از این تصمیم بازمیدارد.