صادق خان شقاقی از سال ۱۷۸۶ تا ۱۸۰۰ رئیس ایل شقاقی و خان خانات سراب بود. او پسر ارشد و جانشین علی خان شقاقی بود. شقاقیها کردهایی بودند که تُرک شده و به اسلام شیعه گرویده بودند. آنها در اصل در منطقهٔ اردبیل سکنی گزیده و از مشگینشهر بهعنوان مقر خود استفاده میکردند. پس از ورود نادر قلیبیگ به آذربایجان در سال ۱۷۳۰، آنها را به خراسان تبعید کردند. آنها سرانجام به آذربایجان بازگشتند و این بار در سراب و میانه مستقر شدند.
سرگذشت
صادق خان در سال ۱۲۰۵ هـ. ق در ناحیهٔ سراب با آقامحمدخان قاجار به نبردی سهمگین پرداخت و از وی شکست سختی خورد اما به شفاعت ابراهیم خلیلخان جوانشیر مورد عفو شاه قرار گرفت.[۲] وی سپس در دستگاه شاه وارد شده، به تدریج ترقی کرد تا اینکه به مقام سرداری که مورد اعتماد شاه بود رسید تا آنجا که شاه قاجار، هنگامیکه با سپاهیانش عازم قفقاز گردید تا به سرکوب و تصرف آنجا بپردازد، صادق خان شقاقی را نیز همراه خود نمود.[۳] آقامحمدخان در این جنگ ابتدا از قرهباغ شروع کرد و در نهایت خود را به شوشا رسانید و با فتح آنجا خزائن و اموال بسیاری بهدستآورد اما در همان شهر، احتمالاً توسط سه تن از غلامانش به قتل رسید.
صادق خان پس از قتل شاه، ضمن تصاحب خیمهٔ سلطنتی و جواهرات شاه از جمله تاج کیانی با سپاه انبوهی شامل ۱۵۰۰۰ نفر از عشایر، برای اشغال پایتخت، راهی قزوین شد، ولی فتحعلیشاه به موقع خبردار گردیده، با او به مقابله برخاست و در جنگ سختی که در ماه ربیعالاول ۱۲۱۲ در روستای خاکعلی در نزدیکی آبیک بین دو طرف روی داد صادق خان شکست سختی خورد.[۴]
وی پس از این شکست نیز مانند زمان آقامحمدخان نسبت به فتحعلیشاه اظهار اطاعت کرد و به حکومت سراب و گرمرود منصوب شد ولی دوباره بنای خودسری و سرکشی گذاشت و اینبار نیز شکست خورد اما باز هم مورد عفو قرار گرفت.[۵]
مرگ
در اواخر سال ۱۲۱۳ که فتحعلیشاه برای سرکوب نادر میرزا پسر شاهرخشاه افشار عازم خراسان شد، صادق خان شقاقی را نیز به همراه خود برد. صادق خان این بار هم به فتحعلیشاه خیانت کرد؛ بنابراین در سال ۱۲۱۴ فتحعلیشاه او را در اتاقی که تمام روزنههای آن بهکلی مسدود شده بود زندانی و هلاک نمود و محمدعلیخان، برادر او را به سرکردگی طایفهٔ شقاقی گماشته و برادر دیگرش ساروخان به ریشسفیدی همان طایفه منصوب و پسرش نیز به منصبی دست یافت.
منابع
- ↑ محمدحسن خان اعتماد السطلنه، منتظم ناصری، به تصحیح دکتر محمد اسماعیل رضوانی تهران ۱۳۶۷، دنیای کتاب، ص ۱۴۱۳–۱۴۱۵
- ↑ مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، تهران، انتشارات زوار ۱۳۷۱ ج ۲، ص ۱۶۴
- ↑ محمدحسن خان اعتماد السطلنه، منتظم ناصری، به تصحیح دکتر محمد اسماعیل رضوانی تهران ۱۳۶۷، دنیای کتاب، ص ۱۴۴۲
- ↑ مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، تهران، انتشارات زوار۱۳۷۱ ج ۲، ص ۱۶۵
کتابشناسی