زحاف، به معنی دور شدن از اصل؛ در اصطلاح علم عروض تغییرات سهگانه (حذف، افزودن یا تبدیل کمّیت) هجاها، در ارکان اصلی و سالم هشتگانه (مفاعیلن، فاعلاتن، مستفعلن، فعولن، فاعلن، متفاعلن، مفاعلتن و مفعولاتُ) بحور عروضی است که موجب استخراج و گسترش اوزان متعدد میشود. جمع زحاف، زحافات یا ازاحیف است. وزن تغییریافته را مزاحف گویند. (در عروض سنتی بجای هجاها، معیار تغییرات (زحاف) حروف و حرکاتِ پایههای عروضی است)
اقسام تغییرات زحاف (بر اساس هجاها)
حذف: زدودن یک یا چند هجا از ارکان عروضی. مانند حذف هجای پایانی در رکن مفاعیلن (ل - - -) و تبدیل به فعولن (ل - -) «زحاف حذف»
تبدیل: تغییر کمیّت یک یا چند هجا از ارکان عروضی. مانند کوتاه کردن هجای آخر رکن مفاعیلن (ل - - -) و تبدیل به مفاعیلُ (ل - - ل) «زحاف کفّ»
اضافه: افزودن یک هجا به آخر یک رکن عروضی. مانند افزودن یک هجای بلند به آخر رکن مفاعیلن (ل - - -) و تبدیل به مفاعیلاتن (ل - - - -) «زحاف ترفیل»[توضیح ۱]
در مواردی که تنها یک نوع تغییر در رکن عروضی پدید میآید «زحاف مفرد» و در مواردی که بیش از یک نوع تغییر روی میدهد «زحاف مرکب» نامیده میشود.
زحافات
زحافات مشهور عروض عربی «قبض، قصر، حذف، خبن، کفّ، شکل، خرم، خرب، شتر، قطع، تشعیث، طیّ، وقف، کشف، صلم، اسباغ، اذاله و…» است که در اشعار فارسی هم کاربرد دارند. و ازاحیف سیزدهگانه مختص عروض فارسی «جدع، هتم، جحف، تخنیق، سلخ، طمس، جبّ، زلل، نحر، رفع، ربع، بتر و حذذ» میباشد.
در شعر سنتیِ فارسی کمتر اتفاق میافتد که شاعری تغییری در وزن یک قطعه شعر بدهد. اما در شعر عربی، شاعر میتواند مصراعی را در وزن سالم و مصراع دیگر را در شکل مُزاحَفِ آن بیاورد و مصراعهای نامساوی بسازد.[۱]
زحافات عروضی بر اساس تغییرات هجاها
نوع زحاف
ازاحیف مشهور ارکان هشتگانه
عنوان مزاحف
حذف
۱. خرم: حذف هجای اول کوتاه در #مفاعیلن ← مفعولن ۲. ثلم: حذف هجای اول کوتاه در #فعولن ← فع لن ۳. قص: حذف هجای اول کوتاه در #متفاعلن ← مفاعلن
۱۹. توسیع: افزودن یک هجای بلند در آخر: #مفاعیلن ← مفاعیلاتن ۲۰. ترفیل: افزودن یک هجای بلند در آخر: #مستفعلن ← مستفعلاتن #متفاعلن ← متفاعلاتن
موسع مرفّل
مرکب
۲۱. خرب: جمع زحاف خرم با کفّ (حذف هجای کوتاه اول + کوتاه کردن هجای آخر): #مفاعیلن ← مفعولُ
اَخرَب
۲۲. شتر: جمع زحاف قبض با خرم (کوتاه کردن هجای سوم + حذف هجای کوتاه اول): #مفاعیلن ← فاعلن
اشتر
۲۳. شکل: جمع زحاف خبن با کف (کوتاه کردن هجای اول + کوتاه کردن هجای آخر): #فاعلاتن ← فعلاتُ
مشکول
۲۴. خبل: جمع زحاف خبن با طیّ (کوتاه کردن هجای اول + کوتاه کردن هجای دوم): #مستفعلن ← فَعِلَتُن
مخبول
۲۵. ثرم: جمع زحاف قبض با ثلم (کوتاه کردن هجای سوم + حذف هجای کوتاه اول): #فعولن ← فَعلُ
اثرم
۲۶. بتر: جمع زحاف ثلم با حذف (حذف هجای کوتاه اول + حذف هجای بلند آخر): #فعولن ← فَع
ابتر
۲۷. خلع: جمع زحاف قطع با خبن (حذف هجای کوتاه سوم + کوتاه کردن هجای اول): #مستفعلن ← فعولن
مخلوع
۲۸. ربع: جمع زحاف رفع با حذف (حذف هجای بلند اول + حذف هجای بلند آخر): #فاعلاتن ← فَعل
مربوع
۲۹. عصب: جمع زحاف قطف با ترفیل (حذف دو هجای کوتاه مانده به آخر + افزودن هجای بلند): #مفاعلتن ← مفاعیلن
معصوب
علاوه بر اینها، در عروض سنتی زحافات ۳۰. اذاله (مستفعلان - فاعلان) و ۳۱. اسباغ (مفاعیلان - فاعلاتان - فعولان - فاعلان)؛ با تبدیل هجای بلند آخر به هجای کشیده و زحافات ۳۲. قصر (مفاعیل - فاعلات - فعول - مفعولات)، ۳۳. هَتم (مفاعیلن ← فعول)، ۳۴. زلل (مفاعیلن ← فاع)، ۳۵. وقف (مفعولاتُ ← مفعولان)، ۳۶. جدع (مفعولاتُ ← فاع) و ۳۷. سلخ (فاعلاتن ← فاع)؛ که پس از حذف یک تا سه هجای اصلی از آخر، هجای باقی مانده آخر به هجای کشیده تبدیل میشود؛ نیز ذکر شدهاند، اما از آنجا که این زحافات فقط در پایان مصراع میآیند و هجای پایانی مصراع با هر کمیّت که باشد همواره بلند احتساب میشود، از نظرگاه عروض علمی هیچ نقش و تأثیری در وزن شعر ندارند.
↑در عروض سنتی تغییرات زحاف، به افزودن یا کاستن یا اسکان حروف در اجزای وزن تعبیر میشود و بهطورکلی به سه صورت انجام میگیرد:
افزودن یک حرف به جزء اصلی (اِسباغ یا تسبیغ)؛ مانند اضافه شدن «الف» به «مَفاعیلُن» و تبدیل آن به «مَفاعیلان».
کاستن یک یا دو حرف از جزء اصلی (کَفّ)؛ مانند حذف حرف «ن» از آخر «فاعِلاتُن» و تبدیل آن به «فاعلاتُ»؛
ساکن کردن حرف متحرک (اِضمار)؛ مانند ساکن کردن «ت» در «مُتَفاعِلُن» و تبدیل آن به «مُستَفعِلُن».
↑بعلاوه در عروض سنتی برای بحر هزج زحافات: زَلل (فاع: ازّل)، قَصر (مفاعیل: مقصور)، هَتم (فعول: اَهتَم) و اسباغ (مفاعیلان: مسبّغ یا مُسبَغ) درنظر گرفته شدهاست که بجهت عروض علمی در وزن شعر هیچگونه نقش و کاربرد مؤثری ندارد.
↑بعلاوه در عروض سنتی برای بحر رمل زحافات: قَصر (فاعلات: مقصور - فَعَلات: مخبون مقصور) و اسباغ (فاعلییان: مسبّغ یا مُسبَغ - فعلییان: مخبون مسبّغ - فع لان: اصلم مسبّغ - فاع: مجحوف مسبّغ) درنظر گرفته شدهاست که بجهت عروض علمی در وزن شعر هیچگونه نقش و کاربرد مؤثری ندارد.
↑بعلاوه در عروض سنتی برای بحر رجز زحافات: مُذال (مستفعلان: مُذال - مفاعلان: مخبون مذال - مفتعلان: مطوی مذال - فَعِلتان: مخبول مذال) درنظر گرفته شدهاست که بجهت عروض علمی در وزن شعر هیچگونه نقش و کاربرد مؤثری ندارد.
↑بعلاوه در عروض سنتی برای بحر متقارب زحاف: قَصر (فعول: مقصور) درنظر گرفته شدهاست که بجهت عروض علمی در وزن شعر هیچگونه نقش و کاربرد مؤثری ندارد.
↑بعلاوه در عروض سنتی برای بحر متدارک زحافات: زحافات: مذال (با سالم و مخبون و احذ) درنظر گرفته شدهاست که بجهت عروض علمی در وزن شعر هیچگونه نقش و کاربرد مؤثری ندارد.
↑زحافات سنتی: خبن با وقف (فعولان: مخبون موقوف) – طی با وقف (فاعلان: مطوی موقوف) – جدع (فاع: مجدوع) «از مفعولاتُ» کاربرد علمی ندارند.
منابع
↑میرصادقی، میمنت. واژهنامهٔ هنر شاعری: فرهنگ تفصیلیِ اصطلاحات فن شعر و سبکها و مکتبهای آن، چاپ سوم، انتشارات کتاب مهناز، تهران، ۱۳۸۵
عروض و قافیه؛ نگاهی تازه به اوزان و ضرابآهنگ شعر فارسی، مؤلف: حسن مددی، تهران: تیرگان، پ نخست: ۱۳۸۵.
عروض فارسی؛ شیوهای نو برای آموزش عروض و قافیه، مؤلف: عباس ماهیار، مشاور مجموعه: حسن انوری، تهران: نشر قطره، چاپ پنجم: ۱۳۷۹.
Strategi Solo vs Squad di Free Fire: Cara Menang Mudah!