تئوری توطئه یا نظریهٔ توطئه، اصطلاحی است که در ابتدا، وصفی برای هر ادعای توطئه بود. با این وجود، امروزه، تئوری توطئه فقط در این معنا به کار میرود: تئوریای که رویدادی کنونی یا تاریخی را نتیجهٔ نقشهٔ مخفیانهٔ گروهی دسیسهگر میداند.[۱]
در تعریفی دیگر، تئوری توطئه عبارتاست از نداشتن اعتقاد یا باور نکردن شکل ظاهری و رسمی رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.[۲]
تئوری توطئه در شکل حاد آن بیانگر این است که تمامی بدبختیهای عالم در پی اعمال گروهی از افراد پرنفوذ و معمولاً پنهان است. در بیان این مفهوم گفته میشود گروههای کوچک و تیزهوشی دارای امکانات سیاسی، مالی، نظامی، روانی و علمی در پس تمام حوادث خوب و بد این جهان هستند. از دید صاحبنظران، این گروهها برنامههای خود را به گونهای جلو میبرند که افکار عمومی جامعه درگیر مسائل دیگری باشد تا افراد توانایی تمرکز و اندیشه بر علل و دلایلی که نشاندهندهٔ وجود انواع برنامهٔ پیشبرندهٔ جوامع به سوی اهداف گروههای تشکیلدهندهٔ این تئوری است را نداشته باشند.[۳]
در مقابل، پژوهشهای انجامشده نشان میدهد که با توجه به بیبنیاد بودن بسیاری از مواردی که مطرح میشود، اعتقاد به تئوریهای توطئه برآمده از ویژگی روانی و شخصیتی افراد است.[۴][۵][۶][۷] در واقع، از آنجایی که سلسلهٔ علت و معلولی وقایع در عالم واقعیت بسیار پیچیده و شناخت مطلق آن برای انسان غیرممکن است، ذهن افرادی که به اطلاعات علمی دسترسی ندارند، با فرضِ یک علتِ خارجی، به شکل سنتی فراماسونریها یا دیگر گروهها، میتواند در یک سادهسازی روانشناختی یک پاسخ قطعی پیدا کند و به این حس برسد که علتِ واقعی و علمی یک رویداد را فهمیده و توجیه کردهاست.[۸][۶] در این روند، استفاده و تفسیر از نشانهها، با معیارهای کاملاً مبهم، نقش باورپذیری تئوریهای توطئه را برای عوام بازی میکند.[۹][۱۰][۱۱]
توسل به فرضیهٔ توطئه ارتباط زیادی به عامل روانی و عامل فرافکنی دارد. معمولاً کارشناسان ویژه و متخصص با کنجکاوی و ریزبینی و با کندوکاو همهجانبهٔ یک رویداد پس از دریافت اطلاعات و دانستنیهای کافی و مستندات محکم و انجام آزمایشهای لازم به تفسیر رویدادها از این منظر میروند ولی اکثریت دیگری وجود دارند بهویژه در جهان سوم که بلافاصله پس از هر رویدادی برای علت آن جوابی فوری دارند که ممکن است، بر اساس پژوهشهای انجامشده، از عوامل زیر سرچشمه گیرد:[۴][۵][۶][۷][۱۶]
خودشیفتگی: در این صورت افراد برای راضی کردن خود متوسل به فرافکنی میشوند و علت یک رویداد را به موضوعی یا فاعلی خیالی یا غیرواقعی منصوب میکنند. تحقیقات روانشناسان نشان میدهد که این افراد نیازی ذاتی به منحصر به فرد بودن دارند که از خودشیفتگی درونی آنها ناشی میشود و اینگونه بهنظر میرسد که فرد حس میکند به اطلاعاتی کمیاب و توضیحاتی متفاوت و «سرّی» دربارهٔ رویدادهای خاص جهان دست پیدا کردهاست.[۶][۷]
فرافکنی: برای سرگرمی یا اهدافی دیگر یا منحرف کردن اذهان از یک واقعیت به موضوعات و فاعل و عامل غیرواقعی یا ممکن است صرفاً به دلیل عدم علاقهمندی به درک کنه و عمق وقایع برای پاسخ به علت هر رویدادی به تئوری توطئه پناه میبرند.[۶]
ایجاد حس رضایت درونی از اینکه دچار این تصور میشوند که واقعیتها را میدانند.[۷]
نظریههای توطئه به افراد کمک میکند تا برای تشویشهای خود توضیح یا توجیهی پیدا کنند.[۷]
در عین حال عوامل پشت پردهای نیز هستند که با مطالعه و دقت کافی به تئوری توطئه متمسک میشوند که عموماً ممکن است انگیزهٔ ایدئولوژیک و انگیزههای قومی، قبیلهای و سیاسی داشته باشند؛ و با پیشداوری به قضاوت بپردازند.
بعضی از افراد علاقهمند به پیشداوری بر اساس اعتقادات مذهبی به اینگونه تحلیلها روی میآورند؛ بنابراین افراد با انگیزههایی متفاوت به تئوری توطئه متوسل میشوند.
در قدیم مردم علت هر رویداد ناگواری را به اهریمن و شیطان منسوب میکردند.
این گروه مانند جبرگرایان، ریشهیابی علت و معلولی رویدادها را امری بیفایده میبینند؛ لذا با توسل به تفسیر رویدادها از منظر توهم توطئه هیچ نیازی به بررسی ابعاد و زوایای رنگارنگ موضوع نمیبینند و مراجعه به کتابها و مقالهها و تئوریهای سیاسی و تجزیهوتحلیل تاریخی و زنجیرهای حوادث برایشان بیمعنی است.
برخی از افراد معتقد هستند هیچ اتفاق سیاسی، مالی و اقتصادی در این دنیا بدون دلیل پشتپرده اتفاق نمیافتد بلکه همواره افرادی در پس پردههای اینگونه رخدادها هستند که اینگونه مسائل را هدایت میکنند.[۶][۸]
به تئوریهای توطئه اغلب با دیدی شکاک نگاه میشود؛ زیرا اغلب این تئوریها مدرک کافی یا معتبری برای اثبات شدن ندارند. البته در مواردی ارائهٔ بعضی از مدلهای تئوری توطئه که با ادلهٔ ضعیف بیان میشوند را میتوان به همان مجامع و گروههای مخفی نسبت داد که با ارائهٔ چنین مطالبی بدون ادلهٔ کافی سعی در بیپایه نشاندادن اصل قضیه دارند. در واقع توطئهگر خود با ارائهٔ یک تئوری ضعیف و غیرقابلدفاع از واقعیت ماجرا سعی در پوشاندن نیات خود دارد و این هم از پیچیدگیهای دنیای رسانه و اطلاعات است.
صادق زیباکلام معتقد است در ایران نظریهٔ رایجی وجود دارد که ریشه در اندیشههای مارکسیستی و نئومارکسیستی دارد. بسیاری در ایران به شدت دچار توهم توطئه هستند. از دیدگاه آنان هر اتفاقی، حتی بیاهمیتترین اتفاقات، برخاسته از تبانی و توطئهچینی قدرتهای خارجی است و دستهای پنهان پشت پرده آن را ترتیب دادهاند.[۳۴] در ایران این نوع تفکر را «داییجان ناپلئونی» مینامند که برگرفته از رمان و مجموعهٔ تلویزیونی معروفی به این نام است که تکیه کلام مشهور او این بود: «کار، کار انگلیسیهاست!».[۳۵]
بهترین نمونهٔ تئوری توطئه رویداد ۱۱ سپتامبر است. برای بعضی حوادث و رویدادهای تاریخی ممکن است اصلاً مستندات و دلایل کافی وجود نداشته باشد اما بیشترین تصاویر، فیلمها و مستندات در مورد ۱۱ سپتامبر وجود دارند که در سایر رویدادها اینهمه مستندات وجود ندارد. اما اتفاقاً در این مورد افراد معتقد به توطئه، خودِ این فیلمها و مستندات را هم تأییدی بر توطئه بودن آنها دانسته و با وجود همهٔ آن مستندات و تصاویر و فیلمها هنوز ۴۰ درصد مردم گزارش رسمی مقامات آمریکا را مبنی بر اینکه القاعده حادثهٔ ۱۱ سپتامبر را ایجاد کرده قبول ندارند. جالب این است که رهبران القاعده نیز مسئولیت این رویداد را بهطور غیرمستقیم و با تجلیلهای مکرر از ۱۷ عرب هواپیماربا بر عهده گرفتهاند.[۳۶]
تئوری توطئه علیه ناسا از طرف برخی مسیحیان و آخرالزمانیها به ویژه مهدویون دربارهٔ نیبیرو یا همان فاجعهٔ نبیرو یا همان پلنت ایکس و پایان جهان در نوامبر سال ۲۰۱۲. پلنت ایکس تودههای ابری گاز منظومهای بود که در آزمایش اولین تلسکوپ فروسرخ فضایی جهان به نام ایراس رصد شد که در ابتدا به اشتباه سیارهٔ دهم منظومهٔ شمسی تصور شده بود اما بعداً تکذیب شد ولی شایعات پیرامون آن پایان نیافت. پیرامون این موضوع ماه مه ۲۰۱۲ یک ویدئوی جعلی از اسکاتلند منتشر شد که خورشید دوم را نشان میدهد که همان پلنت ایکس باشد و قرار است تا ماه نوامبر به زمین نزدیک شده و زمین را نابود کند. به منابع بخش تئوریهای توطئه در طوفان نیبیرو در ویکی انگلیسی مراجعه شود
فرهنگ انگلیسی آکسفورد نظریهٔ توطئه را چنین تعریف میکند: نظریهای که رخداد وقایع و پدیدهها را حاصل دسیسهٔ احزاب علاقهمند به آن میداند. عقیدهای که برخی عاملان نهانی و با نفوذ با انگیزهٔ سیاسی و دارای مقاصد سرکوبگر در اتفاقاتی که توضیحی برایشان نیست نقش دارند. اولین مثال مذکور در این مورد مقالهٔ "بازنگری تاریخ آمریکاً در سال ۱۹۰۹ است. اگرچه که این واژه در روزنامههای آوریل سال ۱۸۷۰ نیز بهکار رفتهاست. واژهٔ "conspiracy به معنای توطئه" از واژهٔ لاتین "con" به معنای "باهم بودن" و واژهٔ "spirare" به معنای "نفس کشیدن" گرفته شدهاست.[۴۶][۴۷]
رابرت بلاکیویچ مثالهای دیگری از این عبارت را در اوایل قرن نوزدهم خاطرنشان میکند و متذکر میشود که کاربرد آن همیشه زیانبار بودهاست. نظر لنس دهاون اسمیت این است که این عبارت از سال ۱۹۶۴ وارد زبان در ایالات متحده شده و سالی که در آن وارن کامیشن دست یافتههایش را به همراه پنج داستان با استفادهٔ عبارت مذکور که در نیویورک تایمز به چاپ رسید به اشتراک گذاشت.[۴۸]
نظریهٔ توطئه تنها یک "خیانت" نیست. بارکون در نوشتههای خود میگوید که توطئهها نقشههای پنهانی و دسیسهآمیزی هستند که توسط دو یا چند نفر تهیه میشوند. نظریهٔ توطئه به عبارت دیگر " یک ساختار هوشمندانه " است و یک " الگوی تحمیل شده بر جهان به منظور نظم بخشیدن به وقایع". با این تعبیر " بعضی از گروههای کوچک و سری " به دستکاری کردن وقایع پرداختهاند. نظریهٔ توطئه میتواند محلی یا بینالمللی باشد و تمرکزش میتواند روی یک واقعه باشد یا چندین وقایع در کل کشورها و نواحی و برهههای تاریخی را دربرگیرد. پیروان نظریهٔ توطئه خودشان را در دسترسی به دانش و تفکر خاصی که آنها را از جماعت جدا میکند، محق میدانند و خود را در زمرهٔ مقامات میبینند.
مثالها
نظریهٔ توطئه هر موضوعی میتواند داشتهباشد اما یک سری موضوعات خاص جذابیت بیشتری نسبت به بقیه دارند. موضوعات مورد علاقه شامل مرگ مشاهیر، عملکرد دولتها، فناوری جدید، تروریسم و سؤالاتی دربارهٔ موجودات فضایی هستند که معروفترین، طولانیترین و بارزترین آنها مربوط به ترور جان اف. کندی در سال ۱۹۶۹، فرود آپولو در ماه و حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر است.
↑Simelela, Nono; Venter, W. D. Francois; Pillay, Yogan; Barron, Peter (2015). "A Political and Social History of HIV in South Africa". Current HIV/AIDS Reports. 12 (2): 256–261. doi:10.1007/s11904-015-0259-7. ISSN1548-3568. PMID25929959.
↑Demonizing the other: antisemitism, racism & xenophobia. Volume 4 of Studies in antisemitism. Robert S. Wistrich, Vidal Sassoon International Center for the Study of Antisemitism. Publisher Taylor & Francis, 1999 ISBN 90-5702-497-7 pp.330
↑Title Anti-Zionism and antisemitism in the contemporary world. Robert S. Wistrich. Publisher Macmillan. ISBN 0-333-51525-0 pp.213