این مقاله میتواند با ترجمهٔ متن از مقالهٔ متناظر در انگلیسی گسترش یابد. برای مشاهدهٔ دستورالعملهای مهم ترجمه روی [گسترش] کلیک کنید.
استفاده از مترجمهای ماشینی نظیر دیپال یا ترجمهگر گوگل نقطهٔ آغاز خوبی برای ترجمه است، اما کاربران ترجمهکننده باید در صورت نیاز خطاها را برطرف، و دقت ترجمه را بررسی کنند؛ و نباید تنها متن ترجمهشده بهصورت ماشینی را بدون اصلاح در ویکیپدیای فارسی قرار داده و منتشر کنند.
متنی که غیر قابل اطمینان یا کم کیفیت به نظر میرسد را ترجمه نکنید. در صورت امکان صحت متن را در منابع ارائهشده در مقالهٔ خارجیزبان بررسی کنید.
شما ملزم هستید با ارائهٔ یک پیوند میانزبانی به مقالهٔ مبدأ ترجمه، انتساب حق تکثیر را در خلاصه ویرایش بههمراه ترجمهٔ خود ارائه دهید. یک روش برای انتساب در خلاصه ویرایش میتواند استفاده از این عبارت باشد
محتوای این ویرایش از مقالهٔ موجود در ویکیپدیای انگلیسی در [[:en:The Beatles]] ترجمه شده است؛ برای انتساب، تاریخچهٔ آن مقاله را ببینید. (ابزارهایی نظیر ترجمهٔ محتوا و به ویکیفا خلاصه ویرایش و پیوند میانزبانی مناسب را بهطور خودکار تولید میکنند.)
پس از ترجمه، الگوی {{صفحه ترجمهشده|en|The Beatles}} باید به صفحهٔ بحث افزوده شود.
از سه سال قبل از سال ۱۹۶۰، بیتلز به رهبری لنون و مککارتنی -ترانه سرایان اصلی گروه- با اجرا کردن در کلابهای شبانه شهرهای لیورپول و هامبورگ، به اعتباراتی دست یافت. در ابتدا استوارت ساتکلیف در گروه به عنوان گیتاریست بیس فعالیت میکرد اما او در سال ۱۹۶۱ گروه را ترک کرد. هسته اصلی سه نفره گروه یعنی لنون، مک کارتنی و هریسون، از سال ۱۹۵۸، با چندین درامر از جمله پیت بست در گروه کار کردند، اما در نهایت در سال ۱۹۶۲ از رینگو استار خواستند که به عنوان درامر گروه به آنها بپیوندد. مدیر برنامهای به نام برایان اپستاین آنها را به سوی ضبط حرفهای موسیقی سوق داد و آنها با راهنمایی و آهنگسازی جرج مارتین، پس از اولین تکآهنگ موفق «دوستم بدار»، که در اواخر سال ۱۹۶۲ منتشر شد، موفقیت خود در داخل انگلستان را بسیار گسترش دادند.
تا اوایل سال ۱۹۶۴، بیتلز به شهرت جهانی دست یافتهبود، آنها «تهاجم بریتانیایی» به بازار پاپ ایالات متحده را رهبری کردند و رکوردهای فروش زیادی را شکستند. آنها با بازی در فیلم شبزندهداری با بزن و بکوب (۱۹۶۴) اولین حضورشان در سینما را خیلی زود تجربه کردند. تمایل روزافزون برای اصلاح پروژههای استودیوییشان و جنجالهای کنسرتهایشان، منجر به اعلام کنارهگیری گروه از اجراهای زنده در سال ۱۹۶۶ شد. با تمرکز بر پروژههای استودیویی، آنها آلبومهایی با پیچیدگی بیشتر، از جمله روح لاستیکی (۱۹۶۵)، هفتتیر (۱۹۶۶) و گروهبان فلفل (۱۹۶۷) را منتشر کردند. گروه همچنین با آلبومهای بیتلز (۱۹۶۸) (که به عنوان «آلبوم سفید» نیز، شناخته میشود) و ابی رود (۱۹۶۹) موفقیت تجاری بیشتری کسب کرد؛ یکی دیگر از عوامل موفقیت و تمایل آنها به تولید آلبومهای بیشتر، شکلگیری دوره ای در صنعت موسیقی انگلیسی زبان به نام عصر آلبومها بود که هنرمندان تمایل بیشتری به تولید آلبوم به جای تکآهنگ داشتند و بیتلز نیز از این قاعده مستثنی نبود. آنها همچنین علاقه عمومی بیشتری را به داروهای روانگردان و ادیان شرقی برانگیختند و در موسیقی الکترونیک، جلد آلبومها و موزیک ویدیوها پیشرفت کردند. در سال ۱۹۶۸، گروه اپل را تأسیس کردند، یک شرکت چندرسانه ای چندگانه که همچنان بر پروژههای مربوط به میراث گروه نظارت میکند. پس از فروپاشی گروه در سال ۱۹۷۰، هر چهار عضو اصلی به عنوان هنرمندان انفرادی فعالیت کردند و موفقیتهایی نیز کسب کردند؛ لنون در سال ۱۹۸۰ به قتل رسید و هریسون هم در سال ۲۰۰۱ بر اثر سرطان ریه درگذشت؛ مک کارتنی و استار اما، همچنان در صنعت موسیقی فعال هستند.
در نوامبر ۱۹۵۶، جان لنون که فقط شانزدهسال داشت با چند تن از دوستانش از دبیرستان کواری بَنک در لیورپول، یک گروه اسکیفل تشکیل داد. آنها برای مدت کوتاهی خودشان را با نام «بلک جکها» صدا میزدند، قبل از اینکه کشف کنند گروه محلی دیگری قبلاً از این نام استفاده میکردند؛ سپس نام خود را به «کوآریمِن» تغییر دادند.[۴] در ۶ ژوئیه ۱۹۵۷، پل مککارتنی پانزده ساله با لنون ملاقات کرد و کمی بعد به عنوان یک نوازنده ریتم به گروه پیوست.[۵] در فوریه ۱۹۵۸، مک کارتنی از دوست خود جرج هریسون که در آن زمان پانزده ساله بود دعوت کرد تا گروه را تماشا کند؛ هریسون برای لنون تست داد و او را تحت تأثیر نوازندگی خود قرار داد، اما لنون در ابتدا فکر میکرد هریسون هنوز خیلی جوان است. پس از یک ماه اصرار، در طی یک جلسه دوم (که توسط مک کارتنی تنظیم شد)، هریسون بخش گیتار اصلی آهنگ بی کلام «راونچی» را در قسمت بالایی یک اتوبوس دو طبقه در لیورپول اجرا کرد و آنها او را به عنوان لید گیتاریست به گروه دعوت کردند.[۶][۷]
در ژانویه ۱۹۵۹، دوستان لنون از دبیرستان کواری بَنک گروه را ترک کردند و او تحصیلات خود را در کالج هنر لیورپول آغاز کرد.[۸] سه گیتاریست باقی مانده (لنون، مککارتنی و هریسون) خودشان را با عنوان «جانی و مونداگها» خطاب میکردند[۹] و هر زمان که یک درامر پیدا میکردند، به نواختن راک اند رول مشغول میشدند.[۱۰]استوارت ساتکلیف دوست مدرسه هنر لنون که به تازگی یکی از نقاشیهای خود را فروخته بود و متقاعد شده بود تا با درآمد حاصل از آن یک گیتار بیس بخرد، در ژانویه ۱۹۶۰ به عضویت این گروه درآمد. او پیشنهاد تغییر نام گروه به «Beetles» (به معنی سوسکها) را برای ادای احترام به بادی هالی و گروه «The Crickets» (به معنی جیرجیرکها) داد.[۱۱][۱۲] آنها تا ماه می از این نام استفاده میکردند؛ زمانی که برای یک تور کوتاه به عنوان گروه پشتیبان خوانندهای به نام جانی جنتل به اسکاتلند سفر کردند، در آنجا اسم گروه به «Silver Beetles» تغییر یافت. در اوایل ژوئیه، آنها این نام را به «Silver Beatles» (نگارش اشتباهی از کلمه Beetles) تغییر دادند و در اواسط ماه اوت این عنوان به The Beatles (بیتلز) ساده شد.[۱۳]
اقامتهای اولیه و محبوبیت در بریتانیا
آلن ویلیامز، مدیر غیررسمی بیتلز، برای آنها اقامتگاهی در هامبورگ آماده کرد. آنها در اواسط اوت ۱۹۶۰ پیت بست را تست و استخدام کردند. گروه که اکنون پنج نفره است، چهار روز بعد لیورپول را به مقصد هامبورگ ترک کردند و با برونو کوشمیدر، مالک اقامتگاه قراردادی را برای نزدیک ۴ ماه اقامت بستند.[۱۴] مارک لویسون مورخ بیتلز مینویسد: «آنها در غروب ۱۷ آگوست به هامبورگ رفتند، زمانی که منطقه چراغ قرمز زنده میشود… چراغهای نئون چشمک زن، سرگرمیهای مختلفی را فریاد میزدند، از آنجایی که زنانی با پوشیدن لباسی ناچیز، بی شرمانه پشت پنجرههایی در مغازه منتظر فرصتهای شغلی خود نشسته بودند.»[۱۵]
کوشمیدر چند استریپ کلاب در منطقه را به مکانهایی برای اجرای موسیقی تبدیل کرده بود و ابتدا گروه بیتلز را در کلاب ایندرا سکونت داد. پس از بسته شدن ایندرا به دلیل شکایت از سر و صدا، او آنها را در اکتبر به کایزرکِلر منتقل کرد.[۱۶] وقتی متوجه شد که بیتلز برای باشگاه رقیبش «تاپ تن» نیز برخلاف قراردادشان اجرا کردهاند، به آنها اخطار فسخ یکماهه قراردادشان را داد[۱۷] و هریسونِ زیر سن قانونی را هم گزارش داد که با دروغ گفتن دربارهٔ سنش به مسئولین آلمانی آنجا اجازه اقامت در هامبورگ را به دست آورده بود.[۱۸] آنها در اواخر نوامبر ترتیب اخراج هریسون را دادند.[۱۹] یک هفته بعد کوشمیدر، مک کارتنی و بِست را به دلیل آتش زدن یک کاندوم در یک راهروی سیمانی که ایجاد آتشسوزی کرده بود، دستگیر کرد و آنها را اخراج کردند.[۲۰] لنون نیز در اوایل دسامبر به لیورپول بازگشت، در حالی که ساتکلیف تا اواخر فوریه در هامبورگ با نامزد آلمانیاش آسترید کِرشر،[۲۱] که اولین عکسهای نیمه حرفهای بیتلز را گرفت، باقی ماند.[۲۲]
در طول دو سال بعد، بیتلز طی دورههایی در هامبورگ اقامت داشت، آنها از پرلودین هم به صورت تفریحی و هم برای حفظ انرژی خود برای اجراهای تمام وقت در شب استفاده میکردند.[۲۳] در سال ۱۹۶۱، در طول دومین نامزدی خود در هامبورگ، کِرشر موهای ساتکلیف را به سبک «Exi» کوتاه کرد، که بعداً توسط سایر بیتلها پذیرفته شد.[۲۴][۲۵] پس از آن، ساتکلیف تصمیم گرفت اوایل همان سال گروه را ترک کند و تحصیلات هنری خود را در آلمان از سر بگیرد. مککارتنی کار بیس را بر عهده گرفت.[۲۶] یک تهیهکننده به نام برت کامپفرت تا ژوئن ۱۹۶۲ با گروهی که اکنون یک گروه چهار نفره بود قرارداد بست، و او از آنها به عنوان گروه پشتیبان تونی شریدِن در یک سری از ضبطها برای پالیدور رکوردز استفاده کرد.[۱۲][۲۷] درنتیجه بخشی از جلسات، بیتلز برای یک سال با پالیدور قرارداد امضا کرد.[۲۸] تک آهنگ «بانی من» از تونی شریدِن که با همکاری بیتلز در ژوئن ۱۹۶۱ ضبط شد و چهار ماه بعد منتشر شد، به رتبه ۳۲ در نمودار موزیکمارک رسید.[۲۹]
پس از اینکه بیتلز دومین اقامت خود در هامبورگ را به پایان رساند، با جنبش روزافزون مرسیبیت، از محبوبیت رو به رشدی در لیورپول برخوردار شد. با این حال، آنها از یکنواختی حضورهای متعدد شب به شب در کلابها خسته شده بودند.[۳۰] در نوامبر ۱۹۶۱، در طول یکی از اجراهای مکرر گروه در کاوِرن کلاب، آنها با برایان اپستاین، یک منتقد موسیقی ملاقات کردند.[۳۱] او بعداً یادآور شد: «من فوراً از آنچه شنیدم خوشم آمد. آنها تازه و صادق بودند و آن جذابیتی که من فکر میکردم را به نوعی داشتند … خصوصیت یک ستاره.»[۳۲]
اولین کارهای ضبط شده
اپستاین طی چند ماه بعد، مورد توجه گروه قرار گرفت و آنها در ژانویه ۱۹۶۲ او را به عنوان مدیر برنامه گروه منصوب کردند.[۳۳] در اوایل تا اواسط سال ۱۹۶۲، اپستاین به دنبال این بود که بیتلز را از تعهدات قراردادی با برت کامپفرت خلاص کند. او در نهایت برای یک ماه آزادی زودتر از بند قرارداد در ازای یک جلسه ضبط آخر در هامبورگ، با کامپفرت به توافق رسید.[۳۴] در بازگشت به آلمان در آوریل، کِرشر، ناراحت و پریشان با خبر مرگ ساتکلیف در روز قبل بر اثر خونریزی مغزی با آنها در فرودگاه دیدار کرد.[۳۵] اپستاین مذاکراتی را با شرکتهای موسیقی برای امضا قراردادی جدید آغاز کرد؛ برای تضمین شدن قرارداد، اپستاین با پالیدور مذاکره کرد که در ازای ضبطهای بیشتری برای تونی شریدِن، قرارداد آنها با گروه زودتر از موعد به پایان برسد.[۳۶] پس از یک تست در اولین روز از سال نو، دکا رکوردز، گروه را رد کرد و گفت: «گروههای گیتار از مد افتادن، آقای اپستاین.»[۳۷] با این حال، سه ماه بعد، یک تهیهکننده به نام جرج مارتین، بیتلز را به عقد قرارداد با لیبل پارلفون از ئیامآی درآورد.[۳۵]
اولین جلسه ضبط مارتین با گروه بیتلز در ئیامآی استودیوز (بعداً به نام ابی رود استودیوز) در لندن در ۶ ژوئن ۱۹۶۲ انجام شد.[۳۸] او بلافاصله از اپستاین در مورد درام زدن بِست گلایه کرد و به آنها پیشنهاد داد که به جای او از یک نوازنده درام پشتیبان استفاده کنند.[۳۹] بیتلها که از قبل به فکر اخراج بِست بودند،[۴۰] در اواسط آگوست او را با رینگو استار جایگزین کردند که گروهش را به خاطر پیوستن به آنها ترک کرده بود.[۳۸] در ۴ سپتامبر در ئیامآی، ضبطی از «دوستم بدار» با حضور استار به عنوان درامر صورت گرفت، اما مارتین از نتیجه کار راضی نبود و یک هفته بعد، یک درامر دیگر به نام اندی وایت را برای سومین جلسه ضبط گروه استخدام کرد که با کمک او، ترانههای «لطفاً مرا خشنود کن» و «پ.ن دوستت دارم» را تولید کردند.[۳۸]
مارتین در ابتدا نسخه رینگو از «دوستم بدار» را برای اولین تک آهنگ گروه انتخاب کرد، اگرچه ضبط مجدد بعدی همین آهنگ، رینگو را با تنبورین نشان داد.[۳۸] «دوستم بدار» که در اوایل اکتبر منتشر شد، در چارت «رکورد ریتیلر» به رتبه هفدهم رسید.[۴۱] اولین حضور تلویزیونی آنها در اواخر همان ماه با اجرای زنده در برنامه خبری «مردم و مکانها» انجام شد.[۴۲] بعد از اینکه مارتین پیشنهاد کرد که «لطفاً مرا خشنود کن» با تمپو سریعتری ضبط شود،[۴۳] در یک جلسه استودیویی در اواخر نوامبر این ضبط را انجام داد[۴۴] و به درستی برای آنها پیشبینی کرد که «شما همین الان اولین شماره ۱ خود را ساختید.»[۴۵]
در دسامبر ۱۹۶۲، بیتلز پنجمین و آخرین اقامت خود در هامبورگ را به پایان رساند.[۴۶] در سال ۱۹۶۳، آنها توافق کردند که هر چهار عضو گروه با آوازهای خود در آلبومها مشارکت کنند–از جمله استار که با وجود محدوده آوازی محدودش–جایگاه اش در گروه حفظ باشد.[۴۷] با این حال، لنون و مک کارتنی بیشتر با هم همکاری میکردند، و با افزایش موفقیت گروه، همکاری غالب آنها فرصتهای هریسون را به عنوان خواننده اصلی محدود کرد.[۴۸] اپستاین، برای به حداکثر رساندن پتانسیل تجاری بیتلز، آنها را تشویق کرد تا یک رویکرد حرفه ای برای اجرا اتخاذ کنند.[۴۹] لنون از صحبتهای او اینگونه یاد میکند: «ببین، اگر واقعاً میخواهی در آن جایگاههای بزرگتر قرار بگیری، باید تغییر کنی - روی صحنه غذا نخوری، فحاشی نکنی، سیگار نکشی…»[۳۷][nb ۱]
۱۹۶۶–۱۹۶۳: بیتلمانیا و تورها
این بخش نیازمند گسترش است. میتوانید با افزودن به آن کمک کنید.
در ۱۱ فوریه ۱۹۶۳، گروه بیتلز ده آهنگ را طی یک جلسه استودیویی برای اولین آلبوم خود، لطفا مرا خشنود کن ضبط کردند.با چهار آهنگی که قبلاً در دو تک آهنگ اول آنها منتشر شده بود تکمیل شد.پس از موفقیت متوسط دوستم بدار تک آهنگ لطفا مرا خشنود کن در ژانویه ۱۹۶۳، دو ماه قبل از آلبوم منتشر شد و در اکثر نمودار های بریتانیا به رتبه یک رسید.[۵۰]
استفن توماس ارلوین منتقد آل موزیک، با یادآوری اینکه چگونه بیتلز برای ارائه اولین آلبوم خود عجله کرد، نوشت:"چندین دهه پس از انتشار،آلبوم هنوز تازه به نظر میرسد،به دلیل ماهیت خاص آن."[۵۱] لنون گفت که در آن زمان فکر کمی در مورد ترکیب بندی انجام شده است و او و مککارتنی«فقط آهنگهایی ازبرادران اورلی و بادی هالی و آهنگهای پاپی را مینوشتند که بیش از این به آنها فکر نمیکردند و کلمات تقریباً بیربط بودند».[۵۲]
لطفا مرا خشنود کن که در مارس ۱۹۶۳ منتشر شد، اولین آلبوم از یازده آلبوم متوالی بیتلز بود که در بریتانیا منتشر شد و به رتبه یک رسید.سومین تکآهنگ گروه، «از من به تو»، در آوریل منتشر شد و کمی بعد، اون دوستت داره که در ماه آگوست منتشر شد، چهارمین تکآهنگ آنها نام گرفت و سریعترین فروش را در بین هر رکوردی در بریتانیا تا آن زمان به دست آورد و سه چهارم میلیون نسخه در کمتر از چهار هفته فروخت.[۵۳]این اولین تک آهنگ آنها بود که یک میلیون نسخه فروخت و تا سال ۱۹۷۸ پرفروش ترین رکورد در بریتانیا باقی ماند.[۵۴]اون دوستت داره تا سال ۲۰۲۲ با فروش ۱.۹۳ میلیون نسخه رسمی نهمین تک آهنگ پرفروش تاریخ بریتانیاست.[۵۵]
این موفقیت باعث افزایش توجه به بیتلز در رسانهها شد.گروه سه بار در نیمه اول سال تور بریتانیا را برگزار کرد و با گسترش محبوبیت آنها، تحسین دیوانه وار گروه شکل گرفت.[۵۶]در ۱۳ اکتبر، گروه بیتلز در یکشنبه شب در پالادیوم لندن، برترین ورایتی شو در بریتانیا، ایفای نقش کردند.اجرای آنها به صورت زنده از تلویزیون پخش شد و ۱۵ میلیون بیننده آن را تماشا کردند.
تیتر یک روزنامه ملی در روز بعد اصطلاح "بیتلمانیا" را برای توصیف شور و شوق طرفدارانی که با فریاد زدن از گروه استقبال می کردند،ابداع کرد و آن را همه گیر کرد.[۵۷]با اینکه آنها به عنوان رهبر تور، در طول تور ماه مه و ژوئن آنها با روی اوربیسون معرفی نشدند اما بیشترین تقاضا و درآمد از تماشاگران را در طول تور به خود اختصاص دادند.[۵۸]
در اواخر اکتبر، بیتلز تور پنج روزه سوئد را آغاز کرد که اولین اجرای آنها در خارج از کشور از زمان آخرین اجرای هامبورگ در دسامبر ۱۹۶۲ بود. در فرودگاه فرودگاه هیترو حدود ۵۰ تا ۱۰۰ روزنامهنگار و عکاس و همچنین نمایندگان بیبیسی نیز به استقبال فرودگاه پیوستند که اولین رویداد از بیش از ۱۰۰ رویدادی مثل این بود که بعدها تجربه کردند.[۵۸]کمی بعد، گروه چهارمین تور خود را در بریتانیا طی نه ماه آغاز کرد، این تور برای شش هفته برنامه ریزی شده بود.[۵۸]در اواسط نوامبر، با تشدید بیتلمانیا پلیس به استفاده از شیلنگ های آب فشار بالا برای کنترل جمعیت قبل از کنسرت متوسل شد.[۵۹]در ۴ نوامبر، آنها در مقابل ملکه در طول اجرای رویال واریته در تئاتر شاهزاده ولز بازی کردند.[۶۰]
۱۹۷۰–۱۹۶۶: دوران استودیو
این بخش نیازمند گسترش است. میتوانید با افزودن به آن کمک کنید.
↑لنون در مورد اپستاین گفت: «ما قبلاً آنطور که دوست داشتیم، روی صحنه و خارج از صحنه، لباس میپوشیدیم. او به ما میگفت که شلوار جین چندان شیک نیست و بهتره شلوارهای مناسبتری بپوشیم، اما او نمیخواست که ما دمده به نظر برسیم. او به ما اجازه میداد حس شخصیت خودمان را داشته باشیم.»[۳۷]
↑[لویسون، مارک (1992). The Complete Beatles Chronicle: The Definitive Day-by-Day Guide To the Beatles' Entire Career (2010 ed.). Chicago: Chicago Review Press . شابک 978-1-56976-534-0. "Lewisohn 1992"] (به انگلیسی). {{cite web}}: Check |نشانی= value (help)
↑ ۵۸٫۰۵۸٫۱۵۸٫۲لویسون، مارک (1992). The Complete Beatles Chronicle: The Definitive Day-by-Day Guide To the Beatles' Entire Career (2010 ed.). Chicago: Chicago Review Press . شابک 978-1-56976-534-0.
↑، هانتر (1968). بیتلز (تجدید نظر شده 2009 ویرایش). نیویورک و لندن: WW Norton . شابک 978-0-393-33874-4.بایگانی شده از نسخه اصلی در 22 ژانویه 2023.
Goodman, Fred (2015). Allen Klein: The Man Who Bailed Out the Beatles, Made the Stones, and Transformed Rock & Roll. Boston, New York: Houghton Mifflin Harcourt. ISBN978-0-547-89686-1.
Greene, Doyle (2016). Rock, Counterculture and the Avant-Garde, 1966–1970: How the Beatles, Frank Zappa and the Velvet Underground Defined an Era. Jefferson, NC: McFarland. ISBN978-1-4766-6214-5.
Harris, Jonathan (2005). "Introduction: Abstraction and Empathy – Psychedelic Distortion and the Meaning of the 1960s". In Grunenberg, Christoph, and Jonathan Harris (ed.). Summer of Love: Psychedelic Art, Social Crisis and Counterculture in the 1960s. Liverpool: Liverpool University Press. ISBN978-0-85323-919-2.
Inglis, Ian (2008). "Cover Story: Magic, Myth and Music". In Julien, Olivier (ed.). Sgt. Pepper and the Beatles: It Was Forty Years Ago Today. Aldershot, UK, and Burlington, VT: Ashgate. ISBN978-0-7546-6249-5.
Lewisohn, Mark (1992). The Complete Beatles Chronicle:The Definitive Day-By-Day Guide To the Beatles' Entire Career (2010 ed.). Chicago: Chicago Review Press. ISBN978-1-56976-534-0.
Neaverson, Bob (1997). The Beatles Movies. London: Cassell. ISBN978-0-304-33796-5. Archived from the original on 2 October 2009 – via beatlesmovies.co.uk (chapter: "Magical Mystery Tour Part 1 – Background and Production").