این مقاله میتواند با ترجمهٔ متن از مقالهٔ متناظر در انگلیسی گسترش یابد. برای مشاهدهٔ دستورالعملهای مهم ترجمه روی [گسترش] کلیک کنید.
استفاده از مترجمهای ماشینی نظیر دیپال یا ترجمهگر گوگل نقطهٔ آغاز خوبی برای ترجمه است، اما کاربران ترجمهکننده باید در صورت نیاز خطاها را برطرف، و دقت ترجمه را بررسی کنند؛ و نباید تنها متن ترجمهشده بهصورت ماشینی را بدون اصلاح در ویکیپدیای فارسی قرار داده و منتشر کنند.
متنی که غیر قابل اطمینان یا کم کیفیت به نظر میرسد را ترجمه نکنید. در صورت امکان صحت متن را در منابع ارائهشده در مقالهٔ خارجیزبان بررسی کنید.
شما ملزم هستید با ارائهٔ یک پیوند میانزبانی به مقالهٔ مبدأ ترجمه، انتساب حق تکثیر را در خلاصه ویرایش بههمراه ترجمهٔ خود ارائه دهید. یک روش برای انتساب در خلاصه ویرایش میتواند استفاده از این عبارت باشد
محتوای این ویرایش از مقالهٔ موجود در ویکیپدیای انگلیسی در [[:en:Consumer debt]] ترجمه شده است؛ برای انتساب، تاریخچهٔ آن مقاله را ببینید. (ابزارهایی نظیر ترجمهٔ محتوا و به ویکیفا خلاصه ویرایش و پیوند میانزبانی مناسب را بهطور خودکار تولید میکنند.)
پس از ترجمه، الگوی {{صفحه ترجمهشده|en|Consumer debt}} باید به صفحهٔ بحث افزوده شود.
در علم اقتصاد، بدهی مصرفکننده (به انگلیسی:consumer debt) مبلغی است که مصرفکنندگانبدهی دارند. (در مقابل بدهی مربوط به شرکتها یا دولتها) بدهی مصرف کننده شامل بدهیهای ناشی از خرید کالاهایی است که قابل مصرف هستند و/یا سود و ارزشی را ایجاد نمیکنند. از نظر اقتصاد کلان، این بدهی است که به جای سرمایهگذاری برای تأمین مالی مصرف استفاده میشود.[۱]
بدهی بلندمدت مصرف کننده اغلب از نظر مالی نابهینه در نظر گرفته میشود. برخی از اقلام مصرفی مانند خودرو ممکن است به نحوی دارای سطوح بالای سودمندی و کاربرد در بازار باشند در نتیجه تحمیل بدهی کوتاه مدت ممکن است برای چنین نوع اقلام مصرفی توجیه کننده باشد اما اکثر کالاهای مصرفی چنین نیستند. برای مثال، متحمل شدن بدهی مصرفکننده با بهره بالا از طریق خرید تلویزیون با صفحه بزرگ «اکنون»، به جای پسانداز برای آن، معمولاً نمیتواند با مزایای ذهنی داشتن تلویزیون زودهنگام توجیه مالی شود.
در بسیاری از کشورها، آسان شدن گرفتن بدهی مصرف کننده فراتر از توان بازپرداخت فرد باعث رشد صنعت مشاوره اعتباری و گرفتن بدهی بیشتر برای پرداخت بدهیهای قبلی شدهاست. سهولت انباشت بدهی به این راحتی بازپرداخت این بدهیها را دشوارتر کردهاست و ان پدیده منجر به امتیاز اعتباری پایینتر میشود و با سلامت روان ارتباط دارد.
مقدار بدهی معوق در برابر درآمد قابل تصرف مصرف کننده به عنوان نسبت اهرم مصرف کننده بیان میشود. به صورت ماهانه، توصیه میشود که این نسبت بدهی بیشتر از ۲۰ درصد دستمزد دریافتی یک فرد نباشد.[۲] نرخ بهره به طیفی از عوامل بستگی دارد، از جمله شرایط اقتصادی، توانایی درک شده مشتری برای بازپرداخت، فشارهای رقابتی از سوی سایر وام دهندگان، و ساختار ذاتی و امنیت محصول اعتباری. نرخها معمولاً از ۰٫۲۵ درصد بالاتر از نرخ پایه تا دو رقمی متغیر است. بدهیهای مصرف کننده نیز با وامهای تهاجمی و نابرابرانه مرتبط است، اگرچه بحثهای زیادی در مورد اینکه دقیقاً چه چیزی وامهای تهاجمی و نابرابرانه را تشکیل میدهد، وجود دارد.
در سالهای اخیر، یک تحلیل جایگزین ممکن است بدهی مصرفکننده را راهی برای افزایش تولید داخلی بداند، به این دلیل که اگر اعتبار به راحتی در دسترس باشد، افزایش تقاضا برای کالاهای مصرفی باید باعث افزایش کل تولید داخلی شود. فرضیه درآمد دائمی نشان میدهد که مصرفکنندگان برای کاهش و مصرف بهینه در طول زندگی خود، و برای مخارج مالی (به ویژه مسکن و تحصیل) در اوایل زندگی خود وارد بدهی میشوند و بدهی خود را در دورههایی از زندگی که دارای درآمد بالاتری هستند پرداخت میکنند.
بدهیهای شخصی به ویژه در ایالات متحده و بریتانیا در حال افزایش است. با این حال، طبق گزارش فدرال رزرو آمریکا، نسبت خدمات بدهی خانوارهای ایالات متحده در پایینترین سطح از زمان اوج خود در پاییز ۲۰۰۸ میلادی قرار دارد.[۳]
این بخش نیازمند بهروزرسانی است. لطفاً این مقاله را به گونهای بهروز کنید که بازتابدهندهٔ رویدادهای اخیر یا اطلاعات جدیدِ بهدستآمده باشد.(مارس ۲۰۲۱)