محافظه کاران مکزیکی، از جمله بسیاری از اشراف مکزیکی، نقشی در تحریک تولد دوباره امپراتوری ایفا کرده بودند و عنصری از جنگ داخلی را به مداخله فرانسه اضافه کردند. امپریالیستها توانستند کنترل بیشتر کشور را به دست آورند، اما حامیان جمهوری فدرال دوم مکزیک به جنگ علیه امپراتوری ادامه دادند. در طول سلطنت کوتاه ماکسیمیلیان، آرمانهای لیبرال او را از حامیان محافظه کار خود دور کرد، اما او حمایت محدودی از لیبرالهای میانهرو به دست آورد و تلاش کرد اصلاحات گستردهای را برای مکزیک به تصویب برساند.
نیروهای فرانسوی در سال ۱۸۶۶ پس از اینکه جنگ را غیرقابل پیروزی دانستند و به دلیل اولویت پرداختن به پروس پیروز در جنگ اتریش و پروس، شروع به عقبنشینی کردند. ایالات متحده از به رسمیت شناختن امپراتوری امتناع کرد و پس از پایان جنگ داخلی خود در سال ۱۸۶۵، شروع به پشتیبانی از نیروهای جمهوری مکزیکی کرد و این امپراتوری در ۱۹ ژوئن ۱۸۶۷ هنگامی که ماکسیمیلیان به همراه دو ژنرال برجسته مکزیکی خود، مجیا (Mejía) و میرامون (توسط دولت جمهوری مکزیک) اعدام شدند، به پایان رسید.