از آغاز سال ۱۹۳۰، روند اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی توسط یک سری برنامههای پنج ساله هدایت شد. در دهه ۱۹۵۰، اتحاد جماهیر شوروی به سرعت از یک جامعه عمدتاً زراعی به یک قدرت صنعتی بزرگ تبدیل شد.[۱۵] ظرفیت دگرگونی آن به این معنا بود که کمونیسم همواره برای روشنفکران کشورهای در حال توسعه در آسیا جذابیت داشت.[۱۶] نرخ رشد چشمگیر در طول سه برنامه پنج ساله اول (۱۹۲۸–۱۹۴۰) به ویژه با توجه به اینکه این دوره تقریباً با رکود بزرگ مطابقت دارد، قابل توجه است.[۱۷] در این دوره، اتحاد جماهیر شوروی شاهد رشد سریع صنعتی در حالی که سایر مناطق از بحران رنج میبردند شد.[۱۸]شورای امنیت ملیکاخ سفیدایالات متحده، رشد مستمر را به عنوان «توانایی اثبات شده برای عبور سریع کشورهای عقب مانده از بحران تر طریق مدرنیزاسیون و صنعتی شدن» توصیف کرد و پایههای اقتصادی فقیرانه ای که برنامههای پنج ساله شوروی به دنبال بهبود آن بودند، به این معنی بود که شوروی در هنگام عملیات بارباروسا در سال ۱۹۴۱، کشوری هنوز فقیر بود.[۱۹][۲۰]
خواستههای پیچیده اقتصاد مدرن تا حدودی برنامه ریزان مرکزی شوروی را محدود کرد. فساد و دستکاری دادهها (با گزارش دادن اشتباه موفقیت در اهداف و سهمیههای برآوردهشده)، در میان بوروکراسی رایج شد و در نتیجه بحران را عمیقتر کرد. از دوران استالین تا اوایل دوران برژنف، اقتصاد شوروی بسیار کندتر از ژاپن و کمی سریعتر از ایالات متحده رشد کرد. سطح تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۵۰ (به میلیارد و ۱۹۹۰ دلار) در اتحاد جماهیر شوروی ۵۱۰ (۱۰۰٪)، در ژاپن ۱۶۱ (۱۰۰٪) و در ایالات متحده ۱۴۵۶ (۱۰۰٪) بود. تا سال ۱۹۶۵، مقادیر مربوطه به ۱۰۱۱ (۱۹۸٪)، ۵۸۷ (۳۶۵٪) و ۲۶۰۷ (۱۷۹٪) تغییر یافت.[۲۳] اتحاد جماهیر شوروی خود را به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان از نظر ارزش برابری اسمی و برابری قدرت خرید در طول جنگ سرد و زمانی که ارزش اسمی اقتصاد ژاپن از ۳ تریلیون دلار فراتر رفت[۲۴] را حفظ کرد.
بخش مصرفکننده نسبتاً کوچک اتحاد جماهیر شوروی کمتر از ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را در سال ۱۹۹۰ تشکیل میداد در حالی که بخشهای صنعتی و کشاورزی به ترتیب ۲۲ درصد و ۲۰ درصد در سال ۱۹۹۱ میلادی سهم داشتند. کشاورزی پیش از صنعتی شدن گسترده در دوران جوزف استالین، شغل غالب در اتحاد جماهیر شوروی بود. بخش خدمات در اتحاد جماهیر شوروی از اهمیت پایینی برخوردار بود و اکثریت نیروی کار در بخش دوم اقتصاد به کار گرفته شده بودند. کل نیروی کار ۱۵۲٫۳ میلیون نفر بود. اگرچه تولید ناخالص داخلی آن در دهه ۱۹۷۰ از ۱ تریلیون دلار و در دهه ۱۹۸۰ از ۲ تریلیون دلار گذشت، تأثیرات برنامهریزی مرکزی به دلیل رشد سریع اقتصاد دوم در اتحاد جماهیر شوروی به تدریج مخدوش شد.[۲۵]
تجارت خارجی و پول ملی
اتحاد جماهیر شوروی که عمدتاً خودکفا بود، در مقایسه با قدرت اقتصادی خود، تجارت کمی داشت. با این حال، و از آنجایی که دولت به دنبال جبران شکاف تولید داخلی با واردات بود، تجارت با کشورهای غیر کمونیستی در دهه ۱۹۷۰ افزایش یافت.
بهطور کلی، سیستم بانکی بسیار متمرکز و کاملاً توسط یک بانک دولتی به نام گزبنک کنترل میشد و این بانک پاسخگوی تحقق برنامههای اقتصادی دولت بود. بانکهای شوروی به شرکتهای دولتی اعتبار کوتاه مدت میدادند.
↑Hanson, Philip (2003). The Rise and Fall of the Soviet Economy (Routledge). pp. 1–8.
↑Davies, R.W. (1998). Soviet Economic Development from Lenin to Khrushchev. Cambridge: Cambridge University Press.
↑Peck 2006, p. p. 47.
One notable person in this regard was Nehru, "who visited the Soviet Union in the late 1920s and was deeply impressed by Soviet industrial progress." See Bradley 2010, pp. 475–476.
↑Allen, Robert C. (2003). Farm to Factory: A Reinterpretation of the Soviet Industrial Revolution. Princeton, NJ: Princeton University Press.
↑Baten, Jörg (2016). A History of the Global Economy. From 1500 to the Present. Cambridge University Press. pp. 62–63. ISBN978-1-107-50718-0.
↑Harrison, Mark (1996). Accounting for War: Soviet Production, Employment, and the Defense Burden, 1940–1945. Cambridge: Cambridge University Press. p123
↑Davies, R.W. (1998). Soviet Economic Development from Lenin to Khrushchev. Cambridge: Cambridge University Press. page 2
↑Daniel Yergin, The Quest: Energy, Security, and the Remaking of the Modern World (2011); quotes on pp 23, 24.
↑Boughton, James M. (2012). Tearing Down Walls: The International Monetary Fund, 1990–1999. Washington, D.C. : International Monetary Fund. ISBN 978-1-616-35084-0. page 288
↑Angus Maddison, The World Economy: A Millennial Perspective (2001) pp. 274, 275, 298.
Autio-Sarasmo, Sari. "Technological Modernisation in the Soviet Union and Post-Soviet Russia: Practices and Continuities." Europe-Asia Studies 68.1 (2016): 79-96.
Bergson, Abram. The real national income of Soviet Russia since 1928 (1961)
Connolly, Richard. The Russian Economy: A Very Short Introduction (Oxford University Press, 2020). Online review
Daniels, Robert Vince (1993). The End of the Communist Revolution. London: Routledge.
Davies, R. W. Soviet economic development from Lenin to Khrushchev (1998) excerpt
Davies, R. W. ed. From Tsarism to the New Economic Policy: Continuity and Change in the Economy of the USSR (London, 1990).
Davies, R. W. ed. The Economic Transformation of the Soviet Union, 1913–1945 (Cambridge, 1994).
Goldman, Marshall (1994). Lost Opportunity: Why Economic Reforms in Russia Have Not Worked. New York: W. W. Norton.
Gregory, Paul; Stuart, Robert (2001). Soviet and Post Soviet Economic Structure and Performance (7th ed.). Boston: Addison Wesley.
Harrison, Mark. "The Soviet Union after 1945: Economic Recovery and Political Repression," Past & Present (2011 Supplement 6) Vol. 210 Issue suppl_6, p. 103–120.
Goldman, Marshall (1991). What Went Wrong With Perestroika. New York: W. W. Norton.
Laird, Robbin F. (1984). "Soviet Arms Trade with the Noncommunist Third World". Proceedings of the Academy of Political Science. 35 (3): 196–213. doi:10.2307/1174128. JSTOR1174128.
Moser, Nat. Oil and the Economy of Russia: From the Late-Tsarist to the Post-Soviet Period (Routledge, 2017).
Rutland, Robert (1985). The Myth of the Plan: Lessons of Soviet Planning Experience. London: Hutchinson.
به روسی
Kara-Murza, Sergey (2004). Soviet Civilization: From 1917 to the Great Victory (in Russian) Сергей Кара-Мурза. Советская цивилизация. От начала до Великой Победы. شابک۵−۶۹۹−۰۷۵۹۰−۹.
Kara-Murza, Sergey (2004). Soviet Civilization: From the Great Victory Till Our Time (in Russian). Сергей Кара-Мурза. Советская цивилизация. От Великой Победы до наших дней. شابک۵−۶۹۹−۰۷۵۹۱−۷.