آباس، در اساطیر یونانی، پسر لینسئوس (از خانوادهٔ سلطنتی آرگوس) و هایپرمنیسترا (آخرین بازماندهٔ دنیدها) و خود، دوازدهمین پادشاه آرگوس بود. نام آباس احتمالاً از یک واژهٔ سامی گرفته شده و به معنی پدر است.
نوادگان آباس، به طور کلی آبانتیادوس نامیده میشدند. با این وجود، این نام به طور خاص به پرسئوس، نوادهٔ آباس و همچنین آکریسیوس، یکی از پسرانش نسبت داده میشود. یکی از نوادگان مؤنث او، دانائی، نیز با لقب آبانتیاس شناخته میشده است.
آباس، فاتح بزرگی بود و شهر آبایی در شمال فوسیس را بنیان نهاد. این شهر محل افسانهای مقبرهٔ آپولون و همچنین سکونتگاه پلاسجیهای آرگوس در تسالی است.
هنگامیکه آباس پدرش را از مرگ دانائوس مطلع کرد، از طرف او زرهٔ پدربزرگش را، که در هرا متبرک شده بود، به عنوان مژدگانی دریافت کرد. مشهور است که او در جنگاوری بسیار دهشتناک بود، آنچنان که حتی پس از مرگش، دشمنان سرزمین او با نگاه به زرهاش پا به فرار میگذاشتند!
آباس از همسرش، اُکالیا (یا آگلائیا) یک دختر و سه پسر داشت که دو نفر از آنها دوقلو بودند: آکریسیوس (پدربزرگ پرسئوس) و پرویتوس. پسر دیگر او لیرکوس و تنها دخترش ایدومنه نام داشتند.
بر اساس وصیتش، پس از مرگ، پسران دوقلویش جانشین او شدند. آباس، به آنان توصیه کرد که به صورت نوبتی به حکومت بپردازند. با این وجود، آن دو درگیر نزاعهای خونینی بر سر تصاحب سرزمین پدرشان شدند، حال آنکه پیش از این رحم مادرشان را با یکدیگر شریک بودند!